● مورخان؛ سالروز رحلت امالبنين همسر امام علی (ع) و مادر گرامی حضرت اباالفضل العباس (ع) (64 هجری قمری)، درگذشت ابن هيثم؛ رياضیدان برجسته و بزرگترين فيزيکدان و نورشناس مسلمان قرن 4 هجری (430 هجری قمری)، درگذشت شيخ جعفر بن شيخ حسن حلی معروف به محقق حلی؛ از جمله فقهاى بزرگ شيعه در قرن هفتم (676 هجری قمری)، تصرف سبزوار توسط عبدالرزاق؛ فرماندهی نهضت سربداران (738 هجری قمری) را در تاریخ سیزدهم جمادیالثانی ذکر نمودهاند.
● 13 جمادیالثانی 64 هجری:
امالبنين همسر امام علي (ع) و مادر گرامي حضرت اباالفضل العباس (ع) در چنين روزي از سال 64 هجري قمري رحلت نمود.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) سالياني پس از حضرت زهرا (س)، به سفارش برادر خود عقيل كه از علماي نسبشناس بود و خاندانهاي عرب را بهخوبي ميشناخت، با فاطمهي كلابيه ازدواج كرد. اين بانوي بزرگوار از امام علي (ع) چهار پسر به نامهاي عباس، جعفر، عبدالله و عثمان آورد و به امالبنين يعني مادر پسران معروف گرديد.
هر چهار پسر امالبنين در واقعهي خونين كربلا به شهادت رسيدند و او در برابر اين مصيبت صبر نمود. وي پس از اطلاع از حادثهي عاشورا، عبيدالله، فرزند پسرش عباس را همراه خود به قبرستان بقيع ميبرد و اشعاري در رثاي فرزندانش ميسرود. مردم مدينه نيز جهت شنيدن ندبهي اين بانوي بزرگوار در آن محل جمع ميشدند و ميگريستند. امالبين سه سال پس از عاشوراي سال 61ق در مدينه درگذشت و در همان شهر به خاك سپرده شد.
● 13 جمادیالثانی 430 هجری:
ابن هيثم رياضيدان و فيزيكدان شهير اسلام در چنين روزي از سال 430 هجري قمري درگذشت.
ابوعلي، حسن بن حسن (يا محمد بن حسين) بن هيثم بصري، رياضيدان برجسته و بزرگترين فيزيکدان و نورشناس مسلمان قرن 4 هجري قمري، (مطابق با قرن دهم ميلادي)، که در آثار لاتيني قرون وسطي نام او بهصورت "آونتان" (Aventan) و بيشتر بهصورت "آلهازن" (Alhazen) آمده است. با وجود شهرت بسيار ابن هيثم، اطلاعات زيادي دربارهي دورانهاي مختلف زندگي، تحصيلات و استادان او در دست نيست. آنچه در اين باره وجود دارد، غالباً رواياتي است که حدود 3 قرن پس از او، در چند منبع تاريخي آمده است که ميان آنها نيز تناقض وجود دارد.
ابن هيثم اهل بصره بود و مورخين براساس شواهدي، ولادت او را در سال 354ق ميدانند. چنانکه خود او در يکي از رسالاتش نوشته، پس از مشاهدهي اختلاف مردم در راههاي وصول به حقيقت، به بررسي آراء و عقايد گوناگون براي يافتن راهي مطمئن به سوي حق پرداخته و چون به نتيجهاي نرسيده، سرانجام معتقد شده که جز از طريق علمي که مادهاش امور حسي و صورتش امور عقلي باشد ـ يعني طبيعيات و الهيات و منطق ـ نميتوان به حق دست پيدا کرد. چنين بهنطر ميرسد که وي پس از آن مشغول تحصيل علوم طبيعي و فلسفي ميشود، اگرچه خود او به مراتب تحصيلي خويش هيچ اشارهاي نکرده است.
ابن هيثم در بصره به وزارت مشغول بود و چون به پرداختن علم، بيشتر علاقهمند بود، تظاهر به جنون کرد تا او را عزل کردند و سپس به مصر رفت. به روايتي، خليفهي فاطمي، حاکم مصر، پس از اطلاع از طرح ابن هيثم براي تنظيم آب رودخانهي نيل، مالي براي او فرستاد و وي را به سفر به مصر تشويق کرد و پس از آمدن او به مصر، وي را بسيار مورد اکرام قرار داد. اما ابن هيثم با ديدن آثار و بناهايي که مصريان براساس طرحهاي دقيق مهندسي ساخته بودند، فهميد که اگر اجراي طرح او ممکن بود، اين مصريان دانا، تا آن زمان آن را ساخته بودند.
بنابراين نزد خليفه به ناکارآمد بودن طراح خود اعتراف کرد و اگرچه خليفه با او تندي نکرد، اما بهجاي اينکه ابن هيثم را در جايي مانند دارالحکمهي قاهره به منصبي منصوب کند، او را به شغلي ديواني (و متوسط) منصوب کرد. و البته ابن هيثم از بيم خليفه، مشغول به اين کار شد. اما براي نجات از اين وضعيت، باز هم تظاهر به جنون کرد. خليفه نيز اموال او را مصادره کرد و او را در خانهاش زنداني نمود.
پس از مرگ خليفه، ابن هيثم نيز دست از تظاهر به جنون برداشت و آزاد شد و در نزديکي الازهر قاهره اقامت نموده و بقيهي عمر را به تدريس و تأليف گذراند. البته به نقلي نيز خليفهي فاطمي از همان ابتدا با ديدن طرح ابن هيثم، آن را کمفايده و پرهزينه دانست و با او به تندي سخن گفت، ابن هيثم نيز از ترس خليفه، شبانه به سمت شام فرار کرد و به خدمت يکي از امراي آن ديار در آمد و يکسره مشغول کارهاي علمي شد و با قناعت و درآمد مختصري زندگي خود را گذراند.
ابن هيثم در روزگاري زندگي ميکرد که اوج شکوفايي علم و تمدن اسلامي بوده است. او را بايد پيشرو دانشمندان اهل تجربه و آزمايش دانست. وي علاوه بر رياضيات و نورشناسي، در علومي مانند کلام، مابعدالطبيعه، منطق، اخلاق، ادب، موسيقي و خصوصاً در قوانين نظري و امور کلي پزشکي مهارت زيادي داشت (البته هيچگاه به طبابت نپرداخت).
خاورشناسان اروپايي، مطالعات بسياري بر آثار ابن هيثم کرده و از تواناييهاي او به شگفت آمدهاند. تا پايان قرن 19 ميلادي، بيشترين تأثير او را در نورشناسي ميدانستند اما با مطالعهي دقيقتر عدهاي از محققان اروپايي بر آثار او، متوجه شدند که راه حل بسياري از مسائل دشوار رياضيات نيز از ابن هيثم بوده است.
تحقيقات آنها نشان ميدهد که او با تبحر بسيار توانسته مسائل دشوار مثلثات را نيز از راههاي صرفاً هندسي حل نمايد. ابن هيثم مبتکر روشهاي تجربي است و آزمايش علمي بهعنوان يکي از وسائل کار، دستاورد اوست. تحول سريع دانش نورشناسي در اروپا، تا حدود زيادي مرهون آشنايي با منابع عربي، بهويژه آثار ابن هيثم بوده است.
همچنين "راجر بيکن" دانشمند انگليسي قرن 13 ميلادي، در تحقيقات علمي خويش از نتايج پژوهشها و آزمايشهاي ابن هيثم استفادهي فراواني کرده است. يکي از محققان اروپايي ميگويد: «کاربرد رياضيات در پژوهشهاي مربوط به علوم طبيعي، از جمله شيوههايي است که "راجر بيکن" را پايهگذار آن ميشناسند درحاليکه استفاده از رياضيات در دانشهاي طبيعي، از سوي ابن هيثم بسيار جديتر از آنچه بيکن انجام داده، صورت گرفته است.»خاورشناسان معتقدند که تحول دانش ستارهشناسي در مغربزمين، بيش از همه مديون کتب ابن هيثم است و نظريهي "سيارات نو" که در قرن 15 ميلادي از جانب "پورباخ" مطرح شده، درواقع چيزي جز تکرار نظريهي ابن هيثم نبوده است. پژوهشهاي ابن هيثم دربارهي نور ماه، نخستين تلاش در جهت يک تحقيق جامع يک نجومي بهشمار ميآيد و اين واقعيت که او در اين اثر، با ابزارهاي آزمايش به پژوهش در اشعهي ماه پرداخته و نخستينبار از "تاريکخانه" استفاده کرده، جايگاه او را بهعنوان پايهگذار روش نوين پژوهش طبيعت نشان ميدهد.
اگرچه ابن هيثم از دانشمندان کبيرالتأليف بهشمار ميآيد، ولي حجم بسياري از آثار او در فنون مختلف از چند صفحه تجاوز نميکند. برخي مورخين براي او 92 اثر ذکر کردهاند که چند اثر از مهمترين تأليفات او بدين قرار است: 1- آلة لفحص انصوء و انکساره؛ 2- استخراج ارتفاع القطب علي غاية التحقيق؛ 3- اضواء الکواکب؛ 4- رسالة في مساحة الجسم المکاني؛ 5- المناظر، که معروف ترين کتاب اوست؛ 6- استخراج سمت القبلة في جميع المسکونة بجداول و صفتها.
از ميان شاگردان ابن هيثم، در طول سالهايي که به تدريس اشتغال داشت، تنها دو تن را ميشناسيم: ابوالوفاء مبشر بن فاتک، دانشمند مشهور مصري که نزد ابن هيثم به تحصيل رياضي پرداخت و يکي از از بزرگان سمنان بهنام سرخاب (سهراب) که 3 سال نزد او شاگردي کرد و استاد هر ماه از او 100 دينار ميگرفت. اما در پايان 3 سال، همهي آنچه را که گرفته بود به سرخاب پس داد و گفت که هدف او از اين کار، آزمايش خلوص شاگرد در دانشاندوزي بوده است. از تاريخ دقيق درگذشت ابن هيثم اطلاعي در دست نيست. اکثر مورخين مرگ او را در حدود سال 430 هـ.ق يا پس از آن در قاهره دانسته و گفتهاند که چون به سختي بيمار شد و دانست که عمرش بهسر آمده، رو به کعبه خوابيد و ذکر حق گفت و درگذشت.
● 13 جمادیالثانی 676 هجری:
جعفر بن حسن معروف به محقق حلي دانشمند و عالم بزرگ شيعي در چنين روزي از سال 676 هجري قمري درگذشت.
شيخ جعفر بن شيخ حسن حلي معروف به محقق حلي در سال 602 هجري در حله واقع در عراق بهدنيا آمد. وي از ابتدا داراي هوشي سرشار و استعدادي شگرف بود. وي در محضر پدر، ابن زهره حلي، تاجالدين حسن بن علي دربي و ديگران تحصيلات خود را ادامه داد تا اينکه خود بر مسند تدريس نشست. اين بزرگوار از جمله فقهاى بزرگ شيعه در قرن هفتم و از مراجع و اساتيد سترگ شيعه در عراق بود.
نامآوراني چون علامه حلي، ابن داود حلي، سيد بن طاووس و ابن سعيد هذلي حلي از جمله دستپروردگان مکتب درس حلياند. وي مورد احترام خاص خواجه نصيرالدين طوسي بود و خواجه به او ارج فراوان مينهاد.
"شرايع الاسلام" (كه از عالىترين متنهاى فقهى است)، "المختصر النافع في فقه الاماميه" و آثار ديگر وي چون نگيني در ميان کتب اسلامي ميدرخشند. محقق حلي در سال 676 ق، در سن 74 سالگي رحلت نمود و در خانهي خود مدفون شد. آرامگاه وى امروزه در محلةالطاق شهر حله قرار دارد و بر قبرش گنبد و سرايى ساختهاند. در پيرامون قبر او، آرامگاه گروهى از بزرگان شيعه نيز قرار دارد.
هريک از علما و دانشمندان دربارهي او سخن به مدح و ثنا گشودهاند؛ از جمله علامهي حلي دربارهي او ميگويد: كان هذا الشيخ افضل اهل عصره فى الفقه: اين بزرگ، فقيهترين مردم روزگار خويش بوده است.
علامه نورى او را اينچنين مىستايد: كشفكنندهي حقايق شريعت با ظريفترين نكتههايى كه تاكنون هيچ انس و جنى با آنها انس و آشنايى نداشته است او رئيس علما و فقيه حكما، آفتاب درخشان فضلا، ماه چهارده شبه (بدر) عرفا و نام و دانش او بازگو كنندهي قصهي جزيرهي خضراست. او وارث علوم پيشوايان معصوم (ع) و حجتهاى حق بر جهانيان مىباشد. او برافرازندهي پرچم تحقيق بر جهانيان مىباشد، وقتى محقق گفته شد، هدف تنها اوست. خداوند متعال اشعهي رحمت آشكار و پنهان خود را نثار قبر او كند و در بهشت، جايگاه شايسته و مكان عالى به او عنايت فرمايد.
● 13 جمادیالثانی 738 هجری:
سبزوار در چنين روزي از سال 738 هجري قمري توسط عبدالرزاق فرماندهي نهضت سربداران تصرف شد.
گروه سربداران، امينالدين عبدالرزاق را در تاريخ 12 شعبان سال 737 هجري قمري به سرداري خود انتخاب كردند. آنها بهدليل كمي تعداد و ضعف قدرت، قيام خود را به شكل دستبرد به قافلهها شروع كردند. پس از به دست آوردن اموال و اسباب لازم، عبدالرزاق بر خواجه علاءالدين محمد، وزير خراسان غلبه كرده و پس از كشتن وي، شهر سبزوار را به تصرف خود درآورد. از آن پس، شهر سبزوار را كه از روزگار قديم، مردم آن به تشيع اشتهار داشتند مركز خود ساختند و با درويشان و مرداني كه به دوستي آل علي (ع) مشهور بودند، رابطه برقرار كردند.
خبرگزاری ایمنا: شيخ جعفر بن شيخ حسن حلی معروف به محقق حلی از جمله فقهاى بزرگ شيعه در قرن هفتم در چنین روزی از سال 676 هجری قمری درگذشت. علامه نورى او را اينچنين مىستايد «كشفكنندهی حقايق شريعت با ظريفترين نكتههايى كه تاكنون هيچ انس و جنى با آنها انس و آشنايى نداشته؛ او رئيس علما و فقيه حكما، آفتاب درخشان فضلا، ماه شب چهارده عرفا و نام و دانش او بازگو كنندهی قصهی جزيرهی خضراست.»
کد خبر 40342
نظر شما