به گزارش خبرنگار ایمنا، از دیرباز، طنز یکی از ابزارهای مفید برای بیان کاستیها و تعارضات جامعه بوده است و از این حیث نقش پر رنگی ایفا میکرد. با این حال عدهای برآن هستند که این ابزار امروزه کارایی خود را از دست داده و صرفاً به خنداندن قناعت کرده است. از طرفی گستردگی موضوعاتی که میتوان از این نظر بررسی کرد نیز کاهش یافته و صرفاً به طنز سیاسی ختم شده است و مسائل مهم اجتماعی و فردی در این میان جایگاه خود را از دست دادهاند. به نظر میرسد عوامل مختلفی چون طنزهای سطحی و فاقد روح ادبی، عدم تسلط طنزپردازان، نبودن مجله اختصاصی قوی در این خصوص به کمرنگ شدن طنز فاخر در جامعه دامن زدهاند.
خبرنگار ایمنا در این خصوص با امین تویسرکانی، قاضی طنز پرداز و نویسنده کتاب "از پشت میز عدلیه" گفت و گویی داشته است که در ادامه میخوانید.
تعریف شخصی شما از طنز و رسالت آن چیست؟
در خصوص تعریف طنز اختلاف نظر بسیاری بین طنزپردازان و ادبیان وجود دارد و به نظرم هیچ وقت نمیتوان تعریف جامع، مانع و مورد وفاقی برای طنز بیان کرد، اما به هرحال من تعریفی را بیشتر میپسندم که طنز را بیان هنرمندانه مشکلات و معضلات فردی و اجتماعی با هدف اصلاح میداند. به عبارتی آنچه من از طنز برداشت میکنم تعریف مزبور است و به نظرم اگر هر یک از عناصر این تعریف وجود نداشته باشد، اثر آفریده شده طنز نیست البته میتواند گونههای دیگر نوشتار باشد. بیشتر از اینکه برای طنزپرداز رسالت قائل باشم به این میاندیشم که طنز پرداز دغدغههای فردی و اجتماعی دارد و با توانایی و هنری که دارد سعی میکند نظر و دغدغه خود را بیان کند حال اینکه جامعه به این بیان هنرمندانه و طنزآمیز واکنش نشان دهد؛ در صدد بهبود و رفع نقایض برآید امری جدا و متمایز است. به عبارتی اگر طنزپرداز به طور قطع یقین بداند طنز وی اثری در جامعه نمیبخشد باز هم آفرینش هنری خود را به عمل خواهد آورد.
علت اینکه امروزه به نسبت گذشته طنز و نقش آن کمرنگ شده است را در چه می دانید؟
با این گزاره موافق نیستم که نقش طنز کمتر شده است بلکه امروزه با گسترش نقش رسانهها در زندگی روزمره قطعاً طنز نیز بروز و جلوه بیشتری دارد. البته به همین واسطه عرضه آثار به نام طنز که در واقعیت هیچگونه نشانی از طنز ندارند نیز بیشتر شده است. امروزه قالبهای طنز نویسی و تعداد طنزنویسان بیشتر شده است؛ ولی گاهی آثار پوچ و فاقد از هرگونه عنصر طنز به لحاظ قدرت و هیاهوی رسانهای به عنوان طنز عرضه میشوند و این آفت بسیار بزرگ و دردناکی برای طنز امروز است که آثار واقعی و فاخر طنز در سایه تبلیغات و جنجال آثار مبتذل و فاقد هرگونه هنرمندی قرار میگیرند. البته مسلماً در بین قشر فرهیخته و ادب شناس جامعه این آثار جایی ندارند، اما متأسفانه در بین خیل عظیمی از مردم مخصوصاً در فضای مجازی این آثار بی ارزش که حتی شبه طنز هم نیستند رواج بسیاری دارند.
انتشار کتابهایی با محتوای طنز همچنین مطبوعاتی که اختصاصاً به چنین مسئلهای بپردازند را چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه در چندسال اخیر کتابهای بسیار خوب و خواندنی اعم از داستان کوتاه، رمان طنز و آثار پژوهشی در مقوله طنز منتشر شده است. اقبال برخی از نشرها به کتب طنز واقعاً میتواند به بالندگی و ارتقای طنز کمک کند. این اقبال در چند سال اخیر بیشتر شده است و برخی از انتشارات مطرح کشور همچون چشمه، مروارید و سوره به کتب طنز نظر مساعد داشتهاند و حتی انتشاراتی در زمینه تخصصی طنز، از جمله نشرقاف به وجود آمده است، به طور کلی من معتقدم سالهای آینده رونق کتب طنز بیشتر خواهد بود که نشان از رشد این نوع ادبی است. ولی متأسفانه در زمینه نشریات طنز وضع چندان مساعد نیست. این امر هم به لحاظ به وجود آمدن رقیبی بسیار سخت و قدرتمند به نام فضای مجازی است که رونق را در عرصه مطبوعات بسیار کم کرده است و هم به لحاظ اینکه طنز مطبوعاتی عرصهای بسیار سخت و حساس و خطرناک است. متاسفانه بخش بسیار زیادی از جامعه همچنان طنز را با توهین و تخفیف یکی دانسته و ارزش هنری آن را درک نمیکنند که همین نگاه جامعه در بسیاری از مسئولان نیز تجلی پیدا میکند و بدین ترتیب کار در عرصه مطبوعات طنز همواره خطرآفرین و با مشکلات زیاد همراه بوده است.
میزان علم و تسلط طنز پردازان فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
از مشکلات طنز پردازان مطالعه کم و عوام زدگی است. خوشبختانه یا متاسفانه طنز پردازان برخلاف سایر قالبهای ادبی خیلی راحتتر با جامعه ارتباط برقرار میکنند و خیلی سریع مخاطب خود را بدست میآورند؛ البته این نشان از ظرفیت طنز است، اما این مزیت طنز باعث آفت طنز نیز شده است چراکه طنز پرداز با آفرینش آثار ضعیف و کم عمق نیز به آنچه که میخواهد که همانا جلب نظر مخاطب است دست پیدا میکند و این چنین خود را بی نیاز از مطالعه و تمرین و ممارست و تجربههای نو مییابد. سیاست زدگی نیز بسیار به طنز لطمه زده است. موضوع این است که امروزه اکثر کسانی که به حوزه طنز وارد میشوند از سیاست مینویسند چون مخاطب بالایی دارد و در موضوعات سیاسی روز ایران بسیار راحت میتوان همواره منتقد بود و چون انتقاد سیاسی همواره مخاطب وسیعی دارد، با کمترین میزان از هنرمندی و نوآوری میتوان به صرف سیاسی نویسی خود را طنز پرداز قلمداد کرد، آثار خود را عرضه کرد و در جامعه مخاطب وسیعی نیز به دست آورد؛ که صد البته این موفقیتها زودگذر و موقت بوده و هیچ گاه نمیتواند آثار ادیبانه ماندگاری بر جای بگذارد.
من معتقدم طنز سیاسی حتماً کاربرد دارد و باید هم به آن پرداخت اما نه به گونهای که امروزه به شکل وسیع تنها نوع و موضوع طنز شده است. طنز صرفاً بیان متهورانه و شجاعانه و بی باکانه اشکالات و معضلات نیست بلکه بیان هنرمندانه و ظریف و رندانه است که یک انتقاد را به طنز تبدیل میکند این در حالی است که بسیاری از آثاری که امروزه در نشریات و فضای مجازی به عنوان طنز مطرح میشود، عاری از هرگونه نگاه هنرمندانه و خلاقانه بوده و صرفاً سیاههای از انتقادات تند بی هیچ وجه ادبی و ظریفی است به عبارتی طنز بیانیه سیاسی نیست بلکه یک آفرینش هنری است. بی شک یکی از ضعفهای اصلی طنز امروز سیاست زدگی افراطی است که خود ناشی از عدم مطالعه و ناآشنایی طنز پردازان با آثار بزرگان ادبیات و طنز پردازان خلاق ایرانی و خارجی است.
راهکار شما برای بهبود اوضاع طنز در این روزها و در میان مردم و مسئولان چیست؟
راهکار دادن برای بهبود وضعیت طنز اصولاً کار طنز پرداز نیست من نهایتاً بتوانم تلاش کنم آثار بهتری بیافرینم و البته این راه را باید از خواندن، خواندن و خواندن بیشتر و نوشتن، نوشتن و نوشتن بیشتر است. ورود کردن به حوزههای جدید و شجاعت داشتن برای استفاده از قالبهای نو و خلاقانه هدفهای اصلی من است تا بتوانم طنز پرداز بهتری باشم که البته راه آسانی نیست. من به شخصه چند سالی است تصمیم گرفتهام به موضوعات و سوژههایی برای طنز نوشتن بپردازم که دیگران کمتر به آن پرداختهاند. از نوشتن طنز در حوزه سیاست خسته شدهام انبوهی از طنز پردازان هم و غم خود را نوشتن از سیاست و اتفاقات و اخبار روز گذاشتهاند من این روزها بیشتر دلم میخواهد از حوزههای فردی و اخلاقی و اجتماعی مردمان سرزمینم بنویسم. تجربه نوشتن کتاب «از پشت میز عدلیه» که خاطرات شغلی من به عنوان قاضی دادگستری در قالب طنز بوده است بسیار شیرین بود. در این کتاب من کاملاً در حوزههای غیر سیاسی و بیشتر از رفتارها فردی و اخلاق حرفهای و اجتماعی ایرانیان نوشتم. خوشحالم که این تجربه مورد استقبال قرار گرفته است.
گفتوگو از: صدیقه کهیانی_ خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما