به گزارش خبرنگار ایمنا، فصل جوایز سینمایی آغاز شده و منتقدان و مراسمهای مختلف درحال برگزاری است تا دنیای فیلم و سینما برترین آثار خود را در سال گذشته بشناسد. همه این مراسمها و جایزهها یک هدف دارند، نزدیک شدن به اسکار و حرف آخری که آکادمی در دنیای جوایز خواهد زد. به همین بهانه نگاهی به مستند "در جستجو فریده"، نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۰ خواهیم داشت.
آزاده موسوی و کوروش عطائی با ساخت مستند در جستجوی فریده تا هم اکنون نیز کاری بزرگ انجام دادهاند، زیرا هیئت انتخاب نماینده ایران را مجاب کرده تا برای اولین بار یک مستند به آکادمی معرفی کنند. در جستجو فریده "درباره زنی به نام فریده است که ۴۰ سال پیش در حرم امام رضا (ع) رها می شود و بعد از انتقال به شیر خوارگاه توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته و به هلند برده می شود."
آنگونه که از اسم فیلم بر داشت میشود باید در این فیلم به دنبال فریده گشت، اما فریده در فیلم حضور دارد و ما همراه او به ماجراجویی میرویم. ماجراجویی که با سفر به ایران پس از ۴۰ سال آغاز شده و با ناامیدی برای فریده به پایان میرسد، البته این ناامیدی در پس خود هزاران مفهوم دیگر از جمله بازیابی هویت و حتی امید را به تصویر میکشد. آن چیزی که در فیلم بیشتر از دیگر مفهومها پررنگ میشود، هویت است.
بازیابی یک هویت انسانی به نام فریده که حالا و پس از چاپ داستان زندگیاش در روزنامه خراسان، سه خانواده مدعی هستند که او فرزند آنها است. هویت و بازیابی آن در سینما پدیدهای جدیدی نیست، اما پرداخت درست و نگه داشتن حد و حدود مستند همچنین نو بودن قصه فریده باعث شده تا فیلم در مفهوم بسیار قدرت مند ظاهر شود. همچنین وجود رگههایی از درام و رعایت تمام اصول آن باعث شده تا "در جستجو فریده" تبدیل به اثری خوش ساخت شود.
فریده قصه ناآرام و مضطرب است، احساس تنهایی را میتوان در خانه و رفتار او دید، رابطه سردی با خانواده هلندیاش دارد که فیلم بدون وارد شدن به حریم شخصی آن خانواده با هنرمندی تمام این رابطه سرد را به تصویر میکشد. از سوی دیگر او به دلیل ظاهر سبزه و صورت شرقیاش در مدرسه و جامعه انگشتنما شده و به دلیل عدم ارتباط با ایرانیها و بلد نبودن زبان فارسی ارتباط درستی با ایرانیها نیز نمیتواند برقرار کند. چه کسی فکر میکرد که تمام این مشکلات هویتی فریده با سفری به ایران و در سکانس پایان فیلم که درحال جارو کردن برگهای حیاط خانهاش است، حل شود.
قصه فریده پل ارتباطی بین غرب و شرق
آزاده موسوی، یکی از کارگردانان "در جستجو فریده" در اکران دانشجویی این اثر در دانشگاه هنر اصفهان گفت: ساخت "در جستجو فریده" تقریبا چهار سال به طول انجامید، البته فیلمبرداری تنها ۳۵ روز زمان برد. آشنایی ما با فریده از طریق گزارشی بود که در روزنامه خراسان درباره زندگی او چاپ شد و ما از طریق یک روزنامهنگار هلندی ساکن در ایران به او رسیدیم.
وی درباره تمایل فریده به همکاری با این پروژه، اظهار کرد: فریده بینهایت علاقه داشت که به او کمک کنیم تا به ایران بیاید، به همین دلیل بسیار با فیلم همراه بود. فریده ترس زیادی از ورود به ایران داشت و تصور او از میهناش کشوری جنگ زده بود.
موسوی با بیان اینکه قصه فریده میتواند یک پل ارتباطی قوی بین غرب و شرق باشد، تاکید کرد: قصه فریده ظرفیت تبدیل به یک قصه بین المللی را داشت، زیرا دارای داستانی قوی و دراماتیک بود. استقبال بسیار خوبی از این فیلم در اکرانهای خارجی شد و همه بینندگان، ایرانیان را مردمانی بسیار گرم دانستند. این قصه، میتواند پل ارتباطی غرب و شرق باشد، اکنون برای اکرانهای آمریکا ما نمیتوانیم در آن کشور حاضر شویم و فریده را به عنوان نماینده فیلم و مردم ایران به آمریکا فرستادیم.
وی درباره نقش فریده در روایت و قصه گویی مستند، خاطرنشان کرد: فریده وبلاگی به نام find faride دارد و قصههایی از خودش در این وبلاگ مینویسد. این وبلاگ و نوشتههای آن بسیار به ما کمک کرد، حتی نریشنهایی که در فیلم استفاده شد جملههای خود فریده بود.
فریده خود و خانوادهاش را یافت
کارگردان فیلم "در جستجو فریده" با اشاره به مفهوم هویت در این اثر، تصریح کرد: فریده بعد از اینکه وارد سرزمینش شد و دوستهای ایرانی زیادی پیدا کرد، دیگر به مانند قبل دنبال یافتن خانواده خودش نیست و در واقع میتوان گفت فریده خانواده خود را یافت.
وی سپس در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برای اینکه آدم ها خودشان باشند و فوبیا دوربین از بین رود در مراحل ساخت از چه تکنیکی استفاده کردید؟ توضیح داد: بسیار به خانوادهها نزدیک و برای آنها مانند عامل وصل بین آنها و دخترشان تبدیل شدیم. این خانواده ها به اندازهای درگیر حضور فریده بودند که گاها یادشان میرفت فیلمبرداری در جریان است. در ساخت فیلم جلوی هیچ چیز را نگرفتیم و افراد حاضر به طور کامل احساسات خود و رفتارهای طبیعی را بروز دادند.
در جستجو فریده اولین فیلم ایرانی است که با سرمایه گذاری جمعی ساخته شده، موسوی در این باره اظهار کرد: در مدل سرمایه گذاری جمعی ابتدا باید در یک سایت یا فضای دیگری پروژه فرهنگی را ارائه و از افراد معمولی برای جمع آوری سرمایه کمک خواست. قطعا تمام آثار بعدیام را نیز به همین شکل جذب سرمایه خواهم کرد، زیرا باعث میشود که با وسواس زیادی پروژه خود را انتخاب کنم ضمن اینکه افراد زیادی درگیر یک کار فرهنگی خواهند شد.
بهترین توصیف برای فریده شاید جمله آخر آزاده موسوی باشد که درباره اینکه فریده الان با هویت خود چه میکند، به نقل از فریده گفت: من یک مغز هلندی دارم و قلبی ایرانی، هلندی فکر میکنم و احساسات ایرانی دارم. خانه من ایران و هلند است.
بهترین پایان برای قصه دراماتیک فریده نیز شاید همین مسئله بود، کودکی که در خردسالی ایران را ترک کرد و با آرزو بازگشت به آن در ۱۸ سالگی زندگی کرد، اما هیچگاه خانوادهاش به قولشان عمل نکردند و فریده تا ۴۰ سالگی ایران را ندید.
فریده در اسکار شانس دارد؟
"در جستجو فریده" در دو بخش بهترین مستند و بهترین فیلم خارجی زبان در اسکار حاضر خواهد بود. این فیلم به دلیل اینکه فرستاده ایران به آکادمی است در بخش بهترین فیلم خارجی زبان حضور خواهد داشت، اما با وجود رقبا سرسختی که در جشنوارههای مختلف درخشیدند شانس فریده حتی برای نامزدی نیز بسیار پایین است. در صدر رقبا "در جستجو فریده" فیلم کرهای "انگل" قرار دارد که جایزه اول جشنواره کن را نیز به دست آورد.
در بخش مستند میتوان شانس بیشتری برای نماینده ایران قائل شد، زیرا این فیلم در جشنوارههای مستند مختلفی در دنیا به نمایش درآمده و درخشیده است. البته اکرانهای این فیلم در آمریکا در شرف آغاز است و بازخورد آنها در تعیین برنده بهترین مستند سال بسیار مهم خواهد بود. فریده همچنان بارقههای امید را برای ایران روشن نگه داشت تا شاید نامی به غیر از اصغر فرهادی و مجید مجیدی در اسکار حاضر باشند و چه بهتر که این نام ترکیبی از یک خانم و آقا یعنی آزاده موسوی و کوروش عطائی باشد.
نظر شما