به گزارش خبرنگار ایمنا، مسعود کثیری پیش از ظهر امروز - سهشنبه ۱۹ آذرماه – با بیان اینکه گنجینه ای گرانبها و بی نظیر از مطبوعات قدیمی شهر اصفهان در سال های گذشته جمع آوری و پس از مدتی به دلایلی به تهران منتقل شد، اظهار کرد: این گنجینه طی این سالها از دسترس پژوهشگران اصفهانی خارج شده است اما تلاش کردیم که این مجموعه به اصفهان بازگردد.
وی افزود: هفته گذشته طی تفاهمنامه ای با سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان قرار شد در کتابخانه مرکزی شهر اصفهان جایگاهی برای این گنجینه ارزشمند در نظر گرفته شود و این مجموعه که شامل هشت کامیون روزنامه و نشریات قدیمی از دوران ناصرالدین شاه است به اصفهان بازگردانیم.
مدیرمرکز اسناد و کتابخانه ملی اصفهان ادامه داد: برای بازگرداندن این مجموعه به تازگی به تهران سفر کردم؛ گنجینه مطبوعات قدیمی شهر اصفهان در انبارهای بزرگ تهران انباشت و رها شده بود، با وجود این وقتی گفتم می خواهم این مجموعه را به اصفهان بازگردانم در برابر خواسته من مقاومت کردند.
وی گفت: مجوز بازگرداندن این مجموعه را در نهایت گرفتیم، اما هیچ ادعایی درخصوص مالکیت این مجموعه نداریم؛ طبق تفاهمنامه مالکیت این مجموعه را به شهرداری اصفهان واگذار می کنیم به شرط اینکه این مجموعه ارزشمند از اصفهان بیرون نرود و در اختیار پژوهشگران تاریخ مطبوعات قرار گیرد.
با از بین رفتن خفقان روزنامه های ایران از نظر کمی رشد کردند
این پژوهشگر و استاد دانشگاه در ادامه به چاپ نخستین روزنامه در تاریخ ایران در دوره محمدشاه قاجار اشاره کرد و افزود: روزنامه " کاغذ اخبار" را میرزا صالح شیرازی با آوردن نخستین دستگاه چاپ به ایران منتشر کرد، که در حال حاضر نسخه ای از آن وجود ندارد.
کثیری بیان کرد: نخستین روزنامه ها در شهر اصفهان نیز در اواخر حکومت ناصرالدین شاه و در زمان ظل السطان حاکم اصفهان در این شهر چاپ شدند.
وی با بیان اینکه نخستین روزنامه خارجی که در ایران توسط یک فرانسوی چاپ شد روزنامه وطن بود، افزود: از این روزنامه یک شماره بیشتر در ایران منتشر نشد چرا که از کلمات " قانون و آزادی" در مطالب آن استفاده شده بود و ناصرالدین شاه به این دو کلمه بسیار حساسیت داشت؛ روزنامه وطن تعطیل و روزنامه نگار فرانسوی از ایران اخراج شد.
این استاد و پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: شمیم آزادی با انقلاب مشروطیت برای دو دهه بر ایران وزیدن گرفت و از بین رفتن خفقان موجب شد ظرفیتهای جامعه ایران ظهور پیدا کند و روزنامه های ایران از نظر کمی رشد کردند؛ در مدت دو دهه بالغ بر ۹۰ نشریه در ایران منتشر می شد.
کثیری با بیان اینکه در دوران مشروطه روزنامه ها وابسته به حکومت نبودند، گفت: روزنامه های شهر اصفهان در این دوران "الجناب" از میر سیدعلی جناب، "فرج بعد از شدت" و " انجمن بلدیه" بود که به صورت هفته نامه منتشر می شدند؛ هم اکنون مجموعه این آثار را مرکز اصفهان شناسی در یک کتاب گرداوری و منتشر کرده است.
وی افزود: در دوران ناصرالدین شاه روزنامه اختر در استانبول چاپ می شد و به رغم مخالفت شدید وی با ورود این روزنامه به ایران در کشور از آن استقبال خوبی می شد؛ خوانندگان این روزنامه درباریان بودند چرا که در آن دوره سواد مردم کمتر دو درصد بود.
اندیشه و تفکر را نمی توان به بند کشید
مدیرمرکز اسناد و کتابخانه ملی اصفهان با بیان این مطلب تصریح کرد: اندیشه و تفکر را نمی توان به بند کشید و به این دلیل ناصرالدین شاه به رغم مخالفتهای شدید خود با این روزنامه نتوانست از توزیع آن در ایران جلوگیری کند؛ انقلاب مشروطه مدیون مطالب روزنامه اختر بود.
کثیری ادامه داد: دوران حکومت رضاشاه دورانی تیره و تار در روزنامه نگاری ایران بود؛ وی با روزنامه نگاران میانه خوبی نداشت زیرا کار روزنامه نگار نقد است و هیچ حاکمی از نقد خوشش نمی آید.
این استاد و پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: رضاخان میرزاده عشقی اولین شهردار اصفهان را به جرم زبان تند و آتشینی که داشت، کشت. دستاورد این رفتارها با روزنامه نگاران آن زمان سبب شد که از جامعه و خواست مردم خود خبر نداشته باشد.
وی با بیان اینکه یکی از تیره ترین برگهای تاریخ ایران در دوران رضاخان برخورد او با روزنامه نگاران بود، گفت: در آن دوره روزنامه نگاری به روزی نگاری و خبرنامه تبدیل شده بود که اخبار روزمره حکومت را منتشر می کردند.
باید فضای تعامل و گفت و گو در جامعه باز باشد
کثیری افزود: آزادی بیان روزنامه نگاران در دوره پهلوی زیر چکمه دیکتاتوری له شد؛ جامعه ای که درآن نقد وجود نداشته باشد جامعه ای خفه است و اطلاعات یکسویه در آن ادامه دارد و در نتیجه اولین ضرر آن به دولت می رسد زیرا حاکم در چنین شرایطی از مردم و تفکر جامعه خبر ندارد.
وی خاطرنشان کرد: در چنین جامعه ای مردم به حاکمان و حاکمان به مردم دروغ می گویند زیرا فضای اطلاع رسانی را بستند و مطبوعات حق نفس کشیدن ندارند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در دوره پهلوی دوم و از دهه ۵۰ شمسی، با وجود روزنامه های مختلف کسی جرات انتقاد کردن نداشت و همین مسئله منجر به بی خبری از نارضایتی جامعه بود و صدای مردم به گوش شاه نمیرسید؛ وقتی مردم اعتراض می کردند می گفتند عده ای خراب کارند که از خارج آمدند و مطبوعات را نیز سرکوب می کردند.
کثیری با بیان این مطلب گفت: هر چه مطبوعات را تحت فشار قرار دهیم خودمان بیشتر ضرر می کنیم باید فضای تعامل و گفت و گو در جامعه باز باشد.
وی تاکید کرد: جامعه ای که در آن فرهنگ نقد نباشد پیشرفت نخواهد کرد؛ نقد زمینه ساز پیشرفت جامعه و ناقد، روزنامه نگار باسواد و شجاع است. اینگونه سلامت روان یک جامعه نیز تضمین می شود و توسعه پایدار در جامعه ای رخ نخواهد داد مگر سلامت روان داشته باشد.
نظر شما