به گزارش خبرنگار ایمنا، با توجه به کارآیی نسبتاً پایین استفاده از رویکردهای درمانی پرهیزمدار در درمان اعتیاد، رویکرد کاهش آسیب در سالهای اخیر به منظور کنترل عوارض نگران کننده اعتیاد همچون شیوع بیماریهای مختلفی مانند اچآیوی اتخاذ شد که در این روش، درمان نگهدارنده با متادون یکی از اصلیترین بخش این برنامه بود، از آنجا که برخی مطالعات کارآزمایی در ایران نشان داد درمان نگهدارنده با متادون مصرف مواد افیونی و تزریق مواد همچنین اقدام به خودزنی و خودکشی در زندان را کاهش میدهد، اما برخی منتقد استفاده از این روش درمانی برای اعتیاد هستند،از این رو به منظور بررسی اما و اگرهای درمان اعتیاد با روش استفاده از متادون گفت و گویی را با فرید براتی سده، مدیرکل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور داشتهایم که در ادامه میخوانید:
برای درمان اعتیاد از چه مکانیزمی استفاده میشود و آیا روش درمان اعتیاد در دیگر کشورها هم مانند ایران است؟
اعتیاد یک آسیب اجتماعی است که برای درمان آن مراکزی شامل انواع مراکز سرپایی، اقامتی و مراکز کاهش آسیب تعریف شده که در همه کشورها هم از همین مراکز برای درمان استفاده میکنند و نظام درمانی کشور ما جدای از نظام درمانی دیگر کشورها نیست، در دیگر کشورها بر برخی از این مراکز تاکید بیشتری شده و به برخی توجه کمتر، برای مثال در درمان اعتیاد کشور روسیه چیزی به نام متادون ندارد، اما در کشورهای غربی بیشتر بر مراکز سرپایی تاکید میشود، در کشورهای آسیای جنوب شرقی هم بیشتر بر مراکز اقامتی مانند کمپها تاکید میشود در کل درمان اعتیاد در ایران مجموعهای از تمام روشهای موجود در دنیاست.
به نظر شما چرا مردم فکر میکنند اعتیاد در کشور ما به طور قطعی درمان نمیشود؟
ماهیت اعتیاد در همه جای دنیا مشابه هم است، اعتیاد یک بیماری عودکننده است که کاملا با وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع ارتباط دارد و مانند بیماریهای جسمی نیست که بیشتر به سبک زندگی افراد برمیگردد اما اعتیاد با بیکاری، تورم، شرایط فرهنگی و اجتماعی در ارتباط است، میزان بهبودی کامل در اعتیاد بسیار اندک است، با وجود این اما درمان اعتیاد در کشور ما تا حد خوبی بوده و بسیاری از آنها امروز در خانواده و مشغول به کار هستند و همه اینها نشانگر این است که ما از درمان عقب نیستیم، شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران در درمان اعتیاد بسیار موثر است چرا که امروز با حجم بالای بیکاری درصد بسیاری از افراد معتاد بالاجبار خرده فروش موادمخدر هستند تنها برای اینکه هزینههای زندگی خود را تامین کنند که اگر شغل دیگری داشتند شاید هرگز به این حوزه وارد نمیشدند، بسیاری از افراد برای تحمل فشارها، استرسها و رنجها معتاد میشوند پس اعتیاد ریشههایی فراتر از یک بیماری جسمی دارد و به نوعی بیماری اجتماعی، اقتصادی است و همه تقصیرها بر گردن دستگاهها یا ترتیبات اداری مرتبط با درمان اعتیاد نیست. اعتیاد در کشور ما در مقایسه با کشورهای دیگر شیوع بیشتری دارد و نزدیک به سه میلیون آمار رسمی اعتیاد داریم که اگر بعد خانوار اینها را هم در درگیری با اعتیاد حساب کنیم جمعیتی فراتر از این خواهد بود بنابراین طبیعی است که این امر بیشتر به چشم بیاید که مردم فکر کنند اعتیاد درمان نمیشود یا متخصصان بیشتری به حوزه درمان اعتیاد وارد میشوند.
در مورد درمان اعتیاد صحبت کنید به نظر شما بیش از حد بر متادون تاکید نمیشود؟
بخشی از درمان مربوط به سم زدایی است که این مرحله حتی بدون دارو هم انجام میشود، بخش مهم دیگری از درمان بازتوانی است و درصد بسیاری از موثر بودن بازتوانی به شرایط مطلوب اقتصادی و فرهنگی جامعه برمیگردد چرا که بعد از بازتوانی و آموزش مهارتها فرد دوباره باید به همان جامعه پرآسیبی برگردد که بیکاری و تورم در آن بیداد میکند و کسی هم او را به عنوان یک فرد درمان شده نمیپذیرد، البته این را میپذیریم که در مورد تاکید بیش از حد بر یک نوع دارو نقایصی داریم که باید برطرف شود و پروتکلها باید به گونهای باشد که دیگر معتاد برای درمان خود به سمت غیرمجازهایی مانند عطاریها نرود و بیمهها باید بهتر از امروز وارد کار شوند، اما متاسفانه بیمههای ایران چندان قوی عمل نمیکنند به هر حال همه اینها مشکلات درمان اعتیاد هستند از طرف دیگر در ایران موضوع پیشگیری هم چندان جدی گرفته نمیشود پس همه این موضوعات دست به دست هم داده و ریشهکنی اعتیاد را سخت میکند.
در مورد پیشگیری نظر شما چیست آیا برای این موضوع به اندازه کافی سرمایهگذاری میشود؟
ببینید در ایران به پیشگیری توجهی نمیشود، چرا؟ چون پیشگیری دیربازده است و معمولا مدیران ما علاقمند به نشان دادن عملکرد بالا در دوره کوتاه کاری خود هستند به همین دلیل چندان رغبتی به سرمایهگذاری در امر پیشگیری ندارند در حالی که در دنیا امروز دیگر نه موضوعات پیشگیری بلکه پیش دستی و پیشبینی مطرح است و جالب اینکه در کشور ما هنوز موضوع پیشگیری عملیاتی نشده، اما دیگر کشورها بسیار در این موضوع جلو هستند و امروز دیگر مشکلات و آسیبها را در هر حوزهای پیشبینی میکنند تا از قبل برای آنها چارهاندیشی کنند اینها موضوعاتی است که مدیریتهای زودگذر ما اجازه آن را نمیدهد، متاسفانه پیشگیری در ایران مظلوم واقع شده و مسئول و متولی پیشگیری در کشور ما هنوز مشخص نیست، در حالی که متولی درمان وزارت بهداشت و بهزیستی هستند، اما متولی خاصی برای پیشگیری نیست همچنین علیرغم اهمیت پیشگیری متاسفانه بودجههای ضعیفی هم به آن اختصاص میدهند در صورتی که اگر در این بخش سرمایه گذاری خوبی شود اقدامات آن بسیار موثرتر از بخش درمان خواهد بود.
اگر کشورها در پیشگیری هزینه نکنند باید هزینههای گزافتری در درمان بپردازند، نظر شما در این باره چیست؟
بله این گفته شما کاملا صحیح است، اما عرض کردم اساسا دیدگاهها و رویکردها در ایران پیشگیرانه نیست و بودجههایی که به درمان اختصاص میدهند با بودجههای پیشگیری یا کاهش آسیب قابل قیاس نیست و مشکلات نبود توجه به پیشگیری به یک یا دو دستگاه هم مربوط نیست بلکه در سطح کلان و ساختاری کشور این توجه وجود ندارد در کنار همه این موضوعات سبک زندگی ایران هم پیشگیرانه نیست و مردم ما تنها در زمان بیمار شدن به فکر درمان میافتند و این نگاه و تفکر واقعا باید تغییر کند و یک سازمان یا دستگاه هم نمیتواند آن را تغییر دهد، بلکه دستگاههای بسیاری در اصلاح نگاه به پیشگیری دخیل هستند و باید نگاه جامعه به آن تغییر کند، البته اخیرا وزارت آموزش و پرورش را برای گنجاندن موضوعات پیشگیری در دروس انتخاب کردهاند، اما عرض کردم این موضوع کار یک دستگاه نیست.
چشم انداز درمان اعتیاد در کشور را چگونه میبینید آیا این حد از درمان نگهدارنده در آینده ادامه خواهد داشت؟
بالاخره ببینید ما هر درمانی که در درمان اعتیاد دنیا انجام میشود را داریم ممکن است که در اجرا تا حدودی مشکل داشته باشیم مثلا همین تاکیدی که بر درمان نگهدارنده است هر چند این درمان هم بر اساس منابع و مطالعات است، منابع میگویند که پرهیزمدار بودن یک روش بدین معنا که یک معتاد کامل درمان شود، امکانپذیر نیست و کشورها هم روی آن چندان سرمایهگذاری نمیکنند بلکه بیشتر بر کاهش آسیب سرمایهگذاری میکنند بدین ترتیب که معتادانی که به طور مستمر مواد مصرف میکنند و امکان ترک ندارند به مراکز کاهش آسیب مراجعه کنند و خطرات اعتیاد آنها با اقدامات این مراکز کاهش مییابد که بخشی از این کاهش آسیب، دادن متادون به معتاد است و حال اینکه روشهای کاهش آسیب چگونه و تا چه زمانی ادامه پیدا کند مشخص نیست.
آیا دارویی بهتر از متادون برای درمان یا کاهش آسیب وجود ندارد و اساسا محاسن متادن چیست که تا این حد بر آن تاکید میشود؟
در حال حاضر داروی بوپرنورفین خیلی بهتر از متادون است و خیلی از مشکلات متادون را ندارد و ضررهای بهداشتی و سلامتی آن کمتر است، اما این دارو نسبت به متادون گران است و اگر فرض کنیم هر میلی گرم متادون در بازار مثلا سه تومان باشد هر ورق ۱۰ تایی قرص بوپرنورفین حدود هزار تومان است، بنابراین باید این دارو بیمه شود اما بیمهها هم زیر بار این امر نمیروند پس جواب این است که درمانهای بهتر از متادون هم وجود دارد، اما گرانی آنها اجازه اجرایی کردن آن را نمیدهد، اما این که بگوئیم درمان ما از دیگر کشورها عقبتر است این درست نیست اما وزرات بهداشت یا ستاد مبارزه با موادمخدر میتوانند پروتکلها را به نحوی تنظیم کنند که برای افراد دریافت کننده متادون در مراکز سختگیریهای کمتری اعمال شود و از آنجا که در مراکز اسم و مشخصات افراد را برای در اختیار گذاشتن متادون ثبت میکنند تا وارد سامانههای ثبت اطلاعات وزارت بهداشت شود و بسیاری از معتادان علاقمند به این موضوع نیستند، پس باید پروتکل ارائه خدمت توسط دستگاههای مربوطه به نحوی تنظیم و تسهیل شود تا این افراد به سمت مکانهای غیرمجازی همچون عطاریها نروند چرا که برای بیماران باید از یک متخصص کمک گرفت نه یک فرد بی تخصص اما در اینجا افراد معتاد حاضرند به یک فرد عطار که صلاحیت و تخصص ندارد و متادونی هم که در اختیارشان قرار میدهد سالم و خالص نیست و چه بسا با مواد دیگر مخلوط باشد مراجعه کنند اما به مراکز درمانی که هم صلاحیت دارند هم تخصص و هم متادون قابل اطمینان در اختیار دارند مراجعه نکنند! و این به دلیل وجود پروتکل سخت دستگاههای مربوطه است.
به نظر شما کیفیت درمان اعتیاد در تمام نقاط کشور مشابه هم است و در همه نقاط کشور مراکز ترک اعتیاد وجود دارد؟
ببینید اعتقاد ما این است که باید به عدالت درمان توجه کرد و این دسترسی به درمان در همه جا وجود داشته باشد، برای مثال در برخی شهرستانهای استانهای مختلف همچنین استان اصفهان مرکز MMT وجود ندارد پس باید عدالت در توزیع مراکز درمان را ایجاد کنیم باید هزینههای درمان را کاهش داد و یارانه درمان پرداخت کرد وگرنه درمان ما به لحاظ نوع آن نسبت به بقیه درمانهای دنیا عقب نیست هرچند ممکن است در کیفیت درمان حرف باشد اما نوع آن مشابه است و تنها باید کیفیت را افزایش دهیم و این افزایش کیفیت هم با اصلاح پروتکلها، ایجاد بیمه درمان و در اختیار گذاشتن یارانه و سهلتر کردن روند درمان به مراجعان و جامعه هدف انجام میشود.
عوامل بازگشت دوباره معتادان چیست؟
دلایل بازگشت معتادان به سمت اعتیاد فراوان است، بازگشت به اعتیاد و مصرف دوباره بسته به شرایط افراد متفاوت است، اما عمده مشکل اصلی جامعه ما این است که میزان عود اعتیاد در آن بالاست و این امر چند دلیل مشخص دارد و اصلیترین دلیل آن این است که درمانهای ما کامل نیست یعنی در کنار هر دارویی باید درمانهای اجتماعی و روانشناختی هم وجود داشته باشد و روانشناس و مددکار اجتماعی همراه با فرد معتاد و خانواده او باشند و شرایط عود و برگشت را برای خانواده او توجیه کنند تا توجه کافی به فرد معتاد داشته باشند تا از عود جلوگیری شود، در واقع درمان اعتیاد در کشور ما در این بخش مشکلات اساسی دارد و به طور کلی درمانهای اصلی همین درمانهای غیردارویی است که متاسفانه به آن بیتوجهی هم میشود یعنی هزینه درمان با دارو بسیار کمتر از درمانهای روانشناختی است و به خاطر همین گران بودن درمانهای غیردارویی اقدام خاصی در این بخش صورت نمیگیرد و درمان ناقص میماند، بنابراین عود بالا میرود، در بخش دیگری از موضوع هم مسائل اجتماعی بعد از ترک دیگر به دست درمانگر، بهزیستی یا ستاد مبارزه با موادمخدر هم نیست بلکه بیکاری و نداشتن شغل به شدت در عود دوباره موثر است یعنی شرایط اجتماعی و وجود استرسها همچنان در فرد وجود دارد و در اینجا باید مباحث کلان اجتماعی حل شود، در دیگر کشورها بیمار بعد از ترک تا زمان یافتن شغل از بیمه بیکاری برخوردار میشود که در کشور ما چنین قانونی وجود علاوه بر آن حتی برای وام گرفتن فرد بهبود یافته، کسی ضامن او نمیشود در حالی که در کشورهای دیگر بعد از درمان شرایط خوبی برا یزندگی سالم این افراد ایجاد میشود.
در خصوص مراکز ماده ۱۶ چه نظری دارید؟
اصولا درمان اعتیاد درمان اجباری نیست یعنی از قانون برای یک بار که معتاد به سمت درمان بیاید میتوان استفاده کرد اما اینکه اجبار عامل اصلی درمان باشد اینطور نیست و آنجا که حرف از قانون و اجبار است هم میگویند باید بر اراده معتاد کار کرد در حالی که در ماده ۱۶ اجبار عامل اصلی ترک است و کاملا مشخص است که با اجبار کسی درمان نمیشود. برخی از استانها مانند سیستان و بلوچستان نرخ شیوع اعتیاد بیشتری دارند و این به جهت موقعیت قرارگیری آنها طبیعی است و استان اصفهان مشکل زیادی در مقایسه با برخی دیگر از استانها در حوزه درمان اعتیاد ندارد و همه تلاش میکنند این وضعیت را تغییر دهند اما به نظر من در بازدید و سفر اخیرم به اصفهان احساس کردم شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استان اصفهان باید هماهنگی بیشتری بین دستگاههای استان ایجاد کند و من یک ناهماهنگی در استان اصفهان دیدم که ناشی از ناتوانی شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر و تا حدودی خودمختارانه عمل کردن دانشگاه علوم پزشکی استان اصفهان است که بهتر است در کنار اینها بهزیستی قرار بگیرند و امیدوارم مسئولان استان اصفهان بتوانند هماهنگتر عمل کنند تا مشکلات این استان کمتر شود.
گفتگو از : شهین اصلانی - خبرنگار سرویس جامعه خبرگزاری ایمنا
نظر شما