به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، جمهوری گواتمالا کشوری واقع در آمریکای مرکزی است که مرزهای آن از شمال و غرب به مکزیک، از جنوب غرب به اقیانوس آرام، از شمال شرق به بلیز، از شرق به دریای کارائیب و هندوراس و از جنوب شرق به السالوادور منتهی میشود. جمعیت این کشور متشکل از دو گروه بازماندگان تمدن مایایی و دورگههای اسپانیایی-پرتغالی است که گروه اول ساکن مناطق فقیرنشین و روستایی و گروه دوم ساکن شهرها هستند. با این وجود تفاوت چشمگیری میان آنها دیده میشود.
فرهنگ مردمان گواتمالا تحتتأثیر تمدن مایا و نیز فرهنگ کشورهای همسایه خصوصا اسپانیا قرار گرفته و بسیار جامع و غنی است. در ادامه به بررسی بعضی از مهمترین ویژگیهای فرهنگی این کشور میپردازیم.
قومیت، زبان و مذهب
کشور گواتمالا دارای جمعیتی بالغ بر ۱۶میلیون و ۵۰۰هزار نفر است که ۶۰.۱ درصد آن را دورگهها و ۳۹.۳ درصد آن را اقوام بازمانده تمدن مایا تشکیل میدهند. زبان رسمی مردم این کشور اسپانیایی است ولی بومیهای مایا به زبان مایایی تکلم میکنند. اکثریت مردم گواتمالا از آیین مسیحیت پیروی میکنند که بخش اعظم آنها جزء گروههای کاتولیکی و تنها تعداد معدودی پیرو آیین پروتستان هستند.
ادبیات و هنر
آثار ادبی کشور گواتمالا یا به زبان اسپانیایی و یا به زبانهای بومی مایایی نوشته میشود. در گذشته و پیش از ورود حکومت استعماری اسپانیا به این کشور، متون ادبی آن به ندرت مکتوب میشد؛ با اینوجود، گواتمالا در طول تاریخ از سنت غنی ادبیات شفاهی برخوردار بوده است. دوران حکومت اسپانیا، دوران شکوفایی ادبیات در این کشور به حساب میآید که در ابتدا شامل حکایتها و افسانههای مربوط به تمدن مایا میشد. به منظور حفظ سنتهای مایایی، نویسندگان در قرن شانزدهم از زبان این قوم برای مکتوب کردن متون ادبی بهره بردند ولی دو قرن بعد، یکی از کشیشهای اهل کشور دومینیکان تمام کتابهای نوشته شده به زبان مایایی را به اسپانیایی ترجمه کرد. گروهی از نویسندگان گواتمالایی نیز ادبیات شفاهی بومی را مکتوب و تمامی شعرها، نمایشها و داستانهایی را که تا آن زمان به صورت شفاهی و نسل به نسل منتقل میشد را به صورت کتاب منتشر کردند.
در جمهوری گواتمالا میراثی غنی از هنر و صنایع دستی نیز وجود دارد و هنرمندان آن با بهرهگیری از سنتهای قدیمی اقدام به تولید آثار هنری زیبا و چشمنواز میکنند. بسیاری از آنها نیز با الهام از تمدن مایا و فرهنگ اسپانیا دست به خلق آثاری میزنند که این دو فرهنگ متفاوت را به طور همزمان منعکس میکند. این آثار به واسطه داشتن این ویژگی منحصربفرد در سراسر دنیا به شهرت رسیدهاند.
کیفیت و زیبایی منسوجات بافته شده توسط زنان گواتمالایی در سراسر جهان زبانزد است و بازتابی از فرهنگ و هنر این کشور به حساب میآید. هنر سفالگری در این کشور بسیار دیده میشود و محصولات سفالی هم برای استفاده روزمره تولید میشوند و هم از اهمیت آیینی برخوردار هستند. از دیگر هنرهای دستی بینظیر کشور گواتمالا میتوان ازپتوهای پشمی، منبتکاری روی چوب، اسباببازیهای دستساز، منجوقدوزی و تولیدات چرمی نام برد.
موسیقی و هنرهای نمایشی
هنر موسیقی در مزرهای گواتمالا بیش از پنج قرن قدمت دارد. در این کشور گروههای موسیقی مختلف و جذابی وجود دارد که در مراسمهای گوناگون به هنرنمایی میپردازند. برای مثال گروههای سازهای بادی و کوبهای در مراسمهای مذهبی ایام عید پاک و چلهروزه موسیقی اجرا میکنند. چلهروزه به دوران چهل روزهای گفته میشود که از چهارشنبه خاکستر (اولین روز از ایام روزه مسیحیان) تا عید پاک ادامه مییابد و دوران روزه و استغفار است.
ساکنان سواحل دریای کارائیب در شمال شرقی کشور نیز موسیقیهای خاص خود را دارند که با سایر نقاط کشور متفاوت است. اقوام بازمانده مایا نیز دارای سنت موسیقی منحصربفردی هستند که با سایر سنتهای موسیقی کشور تفاوت دارد. موسیقی دیگری که از شهرت بالایی در این کشور برخوردار است و موفق شده است طرفداران بسیاری را به سمت خود جذب کند، موسیقی کومبیا است که به کشور کلمبیا اختصاص دارد. لازم به ذکر است که موسیقی این کشور در چند دهه اخیر با تغییرات بسیاری مواجه شده است، با این حال هنوز هم رایجترین ساز موسیقی محلی آن Marimba است.
ورزش
فوتبال معروفترین و محبوبترین ورزش در میان مردم گواتمالا به شمار میرود که به طور حرفهای و غیرحرفهای در سراسر کشور بازی میشود. اگرچه بازیکنان تیم ملی این کشور توانایی لازم برای شرکت در مسابقات جامجهانی فیفا را ندارند، با این حال در بسیاری از مسابقات قرمانی کونکاکاف شرکت میکنند. برخلاف تیم فوتبال گواتمالا، تیم فوتسال این کشور از سال ۲۰۰۸ به بعد موفق به کسب موفقیتهای بسیاری شده است و در تمام مسابقات جام جهانی فیفا شرکت میکند. تنیس، بسکتبال، شنا و کشتی از دیگر ورزشهای محبوب مردم این کشور به حساب میآید.
زندگی در جامعه گواتمالایی
جامعه سنتی گواتمالا بسیار مردسالار است و نقشهای جنسیتی در آن کاملا تعریف شده و مشخص است؛ مردان نانآوران اصلی خانه هستند و مسئولیت کار در بیرون از منزل و تأمین هزینهها را برعهده دارند درحالیکه زنان باید در خانه بمانند و به پرورش فرزندان رسیدگی کنند. البته در چند دهه اخیر، با ترویج آموزش و ارتقاء آگاهی در سطح کشور، زنان نیز به فعالیتهای خارج از منزل مشغول شدهاند ولی همچنان از حقوق و مزایای پایینتری نسبت به مردان برخوردار هستند.
آداب و رسوم ساکنان این کشور بر اساس قومیتها و حتی در میان ردههای سنی گوناگون متفاوت است. برای مثال کودکان برای سلام کردن سر خود را خم و دستشان را به نشانه احترام از آرنج خم میکنند ولی بزرگترها با گفتگو و آگاهی از وضعیت سلامتی و رفاه خانوادهها با یکدیگر احوالپرسی میکنند.
نظر شما