به گزارش خبرنگار ایمنا، جمعه دهم آبان ماه، سی و هشتمین برنامه هفت با اجرای محمد حسین لطیفی به روی آنتن رفت. در اولین بخش برنامه که موضوع آن صیانت از فرهنگ عمومی جامعه بر عهده کیست؟ آرش خوشخو (کارشناس رسانه) و سعید الهی (کارشناس رسانه) حضور داشتند.
در ابتدا سعید الهی با اشاره به وظیفه دادستانی اظهار کرد: در وظایف دادستانی آمده است که اگر شخصی یا دستگاهی حقوق عامه را مخدوش کند، دادستانی وظیفه دارد از طرف قوه قضائیه وارد شود و این حقوق را به شخص برگرداند. ضمن اینکه باید فراموش نکنیم که این باید از آزادی های مشروط هنرمندان هم دفاع میکند. در حوزه فرهنگ تنها متولی احقاق حقوق هنرمندان که معرفی شده وزارت ارشاد است. اگر صیانت از فرهنگ عمومی به درستی رعایت شود دادستانی ورود نمیکند اما اگر مراجع و نهادهای مرتبط در وزارت ارشاد به درستی رعایت نکنند قوه قضائیه وارد می شود.
وی ادامه داد: یک فیلمی اکران میشود و بعد از چند روز توقیف میشود. چندنگاه به وجود می آید؛ اول اینکه عده ای میگویند هنرمند باید یک آزادی بی قید و شرط در تولیدات خود داشته باشد. طیف دوم گروهی بودند که معتقد بودند لغو اکران درست بود و باید با عاملان اکران برخورد شود. بخش سوم کسانی هستند که میگویند کاش دادستانی عبور میکردند از این فیلم.
هچنین آرش خوش خو با بسان اینکه با برخوردی که با فیلم آقای عیاری شد موافق نیستم هرچند موافق خود فیلم نیستم گفت: ما داریم از فیلمسازی صحبت میکنیم که از فیلمسازان خوشنام این سینماست. این فیلم ضد مرد و ضد ملی نیست. دخترکشی ناشی از فقر فرهنگی و اقتصادی است. اتفاقی که در اینجا افتاد بردن این اتفاق یه یک طبقه بازاری و سنتی است. همین بردن فیلم از بستر اصلی به بستر سوتفاهم زا موجب تعابیر شده است. خشمی که به این فیلم وجود دارد به خاطر این بستر است.
سپس آیتمی درباره فیلم های توقیف شده پس از انقلاب پخش شد، در این آیتم به فیلم های حاجی واشنگتون، بانو، به رنگ ارغوان و اشراه شد اما دانسته یا نادانسته فیلم های مهمی از قلم افتاد. مهم ترین این آثارچریکه تارا(بهرام بیضایی)، انفجار(ساموئل خاجیکیان)، برزخی ها(ایرج قادری)، دایره(جعفرپناهی) و خط قرمز ساخته مسعود کیمیایی بودند.
پس از آیتم میزگرد هفت با سعید الهی و آرش خوشگو ادامه یافت و سعید الهی با بیان اینکه بند ۱۱ مقررات وزارت ارشاد اسلامی میگوید در فیلم ها حق ندارید صحنه قتل را به جزئیات به تصویر بکشید افزود: طبق صحبت هایی که من شنیدم این بود که قوه قضائیه گفته است که اگر میخواهید این فیلم را اکران کنید باید برخی سکانس ها حذف شود. اما میبینیم که اعلام میشود که فیلم اکران میشود با رده بندی سنی!یعنی سازمان سینمایی به متن قانون توجه نکرده است. ابن دهن کجی به قوه قضائیه است. برخی شروع به حمله میکنند. شما وعده دادید دو صحنه رو حذف میکنید که نکردید پس اولین آسیب را کیانوش عیاری به عنوان کارگردانان میبیند.هنرمندان درگیر حواشی سیاسی نباید بشوند و وارد هر موجی نشوند. ما در طول این چهل سال ۴۰۰۰ فیلم تقریبا طول شده و حدودا شاید یک درصد فیلم توقیفی نداریم. همه فیلم ها را قوه قضائیه توقیف نکرده خود شورای پروانه نمایش توقیف کردهاست. وقتی یک اثری خلق میشود باید مدیر یک همت و اراده را داشته باشد که یک قانون را بسط دهد تا همه اطلاع داشته باشند. هرجا قانون باشد خیال همه راحت است. آقای داروغه زاده در توییت خود اعلامکردند فیلم دیدن این فیلم جرم است را ما مجوز دادیم آقای وزیر و آقای انتظامی مخالف بودند. چه طور این را اعلاممیکنید بقیه را نه؟ آقای رضا داد اگر سمتی دارید چرا اعلام نمیکنید؟
آرش خوش خو ادامه داد: این سوتفاهم پیش نیاید که ما در حال نقد فیلم هستیم. همین الان خیلی فیلم ها و اتفاقات وجود دارد که قوانین را نقض میکند. من فکر میکنم ماجرا خیلی پیچیده تر است. ما نگران مقبولیت قوه قضائیه نباید باشیم. در همه جای دنیا همینطور است که بدون توجه به افکار عمومی کار خود را انجام دهد. فرایندی که شکل گرفت و باعث این اتفاق شد، یک بخشی از آن این است که ما هرجا حرکت میکنیم نباید به یک دیوار برخورد کنیم ولی با یا با اقماض یا رافت یا جریمه حل میشود. به نظرم در نهایت همون مکانیسم موجود یعنی یک شورای پروانه نمایش، شورای عالی تر هم داریم. دایره اعمال قوانین را باید بازتر نگه داریم. خدا هنرمندان را دوست دارد و باید یک انعطافی را داشته باشیم.
در پایان این بخش سعید الهی گفت: خانه سینما الان مسئولیت معیشتی و بیمه ای هنرمندان را برعهده دارد. از تیر ماه امسال تا به امروز هیچ کمکی به هنرمندان نشده است. در این فضا خانه پدری اکران میشود. خانه پدری در سال ۸۹ در هیات جشنواره فجر پذیرفته نمیشود. کیانوش عیاری هیج واکنش منفی نسبت به این عدم پذیرش ندارد. آقای رضا داد، دبیر جشنواره فجر شد فیلم به جشنواره وارد و جایزه به آن تعلق گرفت. فیلم باز اکران شد و دوباره توقیف شد! پس این رفتار سیاسی است. مدیران سینمایی اگر واقعا دلسوز سینما هستند باید طبق قوانین عمل کند.
در دومین بخش برنامه هفت میز رسانه با حضوراحسان رستگار(سردبیر همشهری جوان) و احسان سالمی(خبرنگار وطن امروز) برگزار شد.
احسان سالمی مهترین اتفاق هفته اکران را توقیف خانه پدری دانست و گفت: اگر ممیزی ها اعمال میشد شاید توقیف نمیشد. دوستان پروانه نمایش هیج واکنشی نسبت به توقیف نداشتند. اشتباه اصلی متوجه وزارت ارشاد است که اگر هزینه ای برای توقیف فیلم است باید پاسخگو باشد.
احسان رستگار در ادامه گفت: برداشت من با مصاحبه هایی که از دوستان خواندم این بود که شاید یک نوع وتویی وجود داشته که باید آقای انتظامی پاسخگو باشد. آیا دادستانی روز ششم متوجه نکات این فیلم شده است؟ این فیلم ۶ سال پیش ساخته شده است. بدترین رفتار این است که مدیران فرهنگی ما با دغدغه سینمایی حرکت نمیکنند و انگار دغدغه سیاسی دارند. حالا که دغدغه سیاسی است من روزنامه نگار نمیتوانم فقط هنری نگاه کنم. حسین انتظامی یکی از بهترین مدیران رسانه ای ایران بوده است. اگر قوه قضائیه مخالف این فیلم بوده پس چرا روز اول جلوی اکران را نگرفتید؟
وی افزود: صحنه فیلم با سکانسی شروع میشود در قلب تهران و در بافت سنتی تهران است. منطقه ای که تاریخی ترین منطقه تهران است. پدری که مهران رجبی است یک تعزیه خان است. من مشکل اصلی ام ساخت این فیلم است. چرا این فیلم پروانه ساخت گرفته است؟ ما کم مشکل نداریم. سازمان سینمایی نباید قول های خود را زیر پا می گذاشت. در عرصه فرهنگ و هنر دغدغه مدیران شعار و محبوبیت است. آقای عیاری با شناختی که نسبت به سینما و سیاست های ایران دارد به نظرم میدانسته فیلمش ثمری ندارد. اما جز حقوق من شهروند هست که مدیر فرهنگی ما اجازه ساخت ندهد.
همچنین احسان سالمی تصریح کرد: مشکل صنوف مشکل همیشگی سینمای ما بوده و است. اتفاقی جدیدی که افتاد اکران یک فیلم به تعویق افتاد که شاید این فیلم هم اکران نشود. عجیب است که وقتی سازمان سینمایی مجوز یک فیلم را میدهد نباید دچار و اسیر حاشیه ها شود و این ها به آبروی سینمای ایران لطمه میزند.
احسان رستگار در پایان این بخش گفت: بد نیست که گاهی از کشورهای رقیب یاد بگیریم در فرهنگ سازی. مسئله ای که دارم این است که فیلم بسازید با تصویرسازی های درست و آبرومند ایران. با این شعار عوام فریبانه مردم را گول نزنیم. مدیران سینمایی ما از جایگاه نظارتی خود شانه خالی نکنند. باید دغدغه خانواده باشد.
در آخرین بخش برنامه هفت شاهد میز نقد با حضور مسعود فراستی، جواد طوسی و محمد تقی فهیم بودیم. میز نقد این برنامه در ابتدا با خانه پدری شروع شد و در ادامه منتقدین به مسخره باز ساخته همایون غنی زاده پرداختند.
قبل از شروع میز نقد مسعود فراستی در باره مسخره باز گفت: این فیلم ما قبل نقد است، یعنی هنوز به بد هم تبدیل نشده، خوب شان دارد و بد هم شان دارد اما ما قبل بد دارای شان نیست!
جواد طوسی در ابتدای میز نقد گفت: درمورد خانه پدری ، آن تنش بیش از حدی که برای سازنده یک اثر ایجاد میشود، به نظرم استحقاق آن را ندارد. کیانوش عیاری چند اثر فاخر ساخته است. یک خانمی با من تماس گرفت و گفت که نظر شما درمورد یک فیلم خانه پدری که جنایت کارانه است، چیست؟ یعنی خالق اثر جانی است؟ باید یک تعادل و توازنی به افراد داشته باشیم. آقای عیاری درحال ساخت یک سریال است که چندماه دیگر روی آنتن میرود. من به عنوان کسی که چندسال در قوه قضائیه بودم، میگویم آیا باید یک روش سلبی را به کار ببرد؟ همین دادسرای فرهنگ و رسانه باید یک نگاه مدبرانه داشته باشد. من فکر میکنم باید یک ضرب الجل زمانی باید برای فیلم در نظر گرفته میشد. همان شب که فیلم توقیف شد یک کارگردان با بی بی سی مصاحبه کرد!
محمدتقی فهیم اظهار کرد: وجود خشونت در فیلم ها مشکل ندارد اما چگونه نمایش دادن خشونت مهم است. عموما فیلم هایی که در این مورد ساخته میشود یک طرف آن به یک روان پریشی متصل است. اما در اینجا با یک شخصیت آرام و متشخص روبه رو هستیم! اینجا محلی است که فیلم را دچار معضل میکند و افراد را به واکنش وادار میکند.
مسعود فراستی گفت: من چندسال پیش درمورد فیلم نوشتم. از نظر من فیلم ضد ملی است. این فقط تم نیست. این بحث جای دوربین است. من با تم ها مشکل ندارم. نسبتی که با این موضوعات برقرار میکنیم مسئله است. اینکه یک خبر روزنامه را تبدیل به فیلم میکنی این یک تم است برای جنجال؟ وطن فروشی؟
وی ادامه داد: من شخص عیاری را دوست دارم. مجموعه آثار افراد آنها را معرفی میکند. این فیلم از نظر تکنیکی، فضاسازی و شخصیت سازی بسیار ضعیف است. در لحظه دخترکشی، جای دوربین در دفاع از خشونت است. تعمیم این داستان در ۸۰ سال تکرار میشود. من در تمام طول عمرم با اکران تنها فیلمی که مخالف اکران بودم این فیلم بود. با اکران این فیلم در خارج از کشور هم به شدت مخالف بودم چون مارا در کنار داعش و طالبان قرار می دادند. عیاری درگیر موضوع شده و این اتفاق عامدانه نیست. موضع الانم این بود که فیلم اکران شود. وقتی اکران میشد در شرایط درست تابو شکسته میشد و میشد به درستی نقد کرد. اما با پایین کشیدن فیلم این راه بسته شد. نقد کارش فرهنگ سازی است. از نظر من فیلم عیاری شرف دارد به فیلم مسخره باز اما همچنان میگویم که این فیلم مشکل دارد. یک جامعه اهل تعامل و اهل نقد این گونه رفتار نمیکند.
فراستی در خصوص مسخره باز گفت: مسخره باز از جمله آثاری است که نمیدانم با چه طرف هستم. نه سینماست نه تئاتر! چون ماقبل بد و ماقبل نقد است! این اثری که جایزه هم میگیرد و معلوم نیست که بر چه اساسی جایزه میگیرد! کارگردان پشت سینمایی ندارد. مطلقا تصاویر سینمایی متحرک ندارد. تصاویر ایستاست و دفرمه میشود. پست مدرنیسم ها یک فرهنگی دارند. هیچ چیز جدی در فیلم وجود ندارد. فیلم به شدت ناچیز است. حتی دو پلان درست ندارد. یک بابک حمیدیان دارد که خودش بازیگر جدی است. اینکه چی تکرار شود و نقطه دید فیلم برای چه کسی است مشخص نیست. کازابلانکا یک فیلم عاشقانه است، هر بار که در این فیلم در موردش صحبت میشود حال بهم زن است. این فیلم توهین به سینماست. این فیلم فقط به دنبال پول است از طریق متفاوت نمایی. خیلی مانده که به بد برسد.
جواد طوسی نیز در این باره اظهار کرد: نسخه می سی سی پی نشسته میمیرد تبدیل شده به مسخره باز! پست مدرنیسم اینگونه نیست. تقلید درستی در این فیلم صورت نگرفته است. در همان قدم اول میخواهیم هجو را بنیان گذاری کنیم که در اختتامیه جشنواره هم صورت داده است. یک کولاژی از همه چیز در این فیلم وجود دارد. فیلم چند پایان بندی دارد. باهمه چی بازی میکند.
محمدتقی فهیم در پایان نشست در خصوص فیلم مسخره باز گفت: فیلم همه چی انگار دارد اما در واقعیت هیچی ندارد. نکته مثبت فیلم توانایی بازیگران آن است. اساسا فیلم تئاتر است. بازیگران چون در کارکتر خام طراحی شده اند نمود پیدا نمیکنند. قابلیت فیلم حظ بصری است که در این فیلم وجود ندارد. اگر فیلمی فیلم نامه نداشته باشد از پایه ویران است. فکر میکنم که فیلمساز بیشتر تحت تاثیر بیزینس است.
نظر شما