بشیر اسماعیلی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: از جمله وعدههای اصلی انتخاباتی ترامپ که موجب اقبال بخشی از رای دهندگان به وی شد، عدم ورود آمریکا به جنگی جدید بود. طبعا در فاصله حدودا یک سال و نیم مانده به پایان دوران ریاستجمهوری ترامپ، کاهش مداخلات نظامی آمریکا میتواند در راستای برنامههای تبلیغاتی ترامپ تحلیل شود.
وی ادامه داد: در سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در زمان باراک اوباما، کاهش نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان و افزایش نیرو در شرق آسیا با نیت مقابله با نفوذ روزافزون چین مورد تاکید قرار گرفته بود. در سند استراتژی ملی ترامپ نیز این امر مجددا تکرار شده است.
این استاد روابط بین الملل تصریح کرد: بنابراین اتخاذ چنین سیاستی در اسناد بالادستی امنیتی آمریکا از حیث نظری دارای سابقه بوده و اجرایی شدن آن دور از ذهن نیست. در ارتباط با حوزه مدیترانه و خلیج فارس اوضاع پیچیده تر از افغانستان است و آمریکا در قبال این منطقه سیاست ضد و نقیضی را در پی گرفته است. بحران اخیر سوریه و ترکیه نشان داد که حضور نیروهای خارجی در سوریه صرفا باعث تشدید بحران و تداوم بی ثباتیها خواهد شد.
اسماعیلی ادامه داد: هدف از تغییر موضع استراتژیک آمریکا در قبال افغانستان و احتمالا دیگر نقاط غرب آسیا برای تقویت تمرکز این کشور در قبال چین است؛ چرا که امکان تهدید چین علیه موقعیت هژمونی آمریکا، مسئلهای بسیار جدی است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کاهش نیروهی آمریکایی در افغانستان ارتباطی با حملات اخیر ترکیه در قبال کرد های سوری دارد؟ گفت: به نظر نمیرسد که ترکیه هنوز به آن حد از استقلال در سیاست خارجی رسیده باشد که بتواند مدت زیادی در برابر آمریکا مقاومت کند؛ به ویژه به خاطر وابستگی گسترده اقتصادی و امنیتی به آمریکا، به احتمال زیاد عقبنشینی خواهد کرد. این کشور تمایل زیادی به نمایش قدرت در سیاست خارجه دارد، اما به خاطر سالها وابستگی ساختاری به غرب تحقق چنین امری برای آن میسر نخواهد بود.
نظر شما