به گزارش خبرنگار ایمنا، در مقدمه کتاب " ثروت و قانون جذب " نوشته «استرو جری هیکز» آمده است: " این کتاب به ما میآموزد زندگی رسم خوشایندی است و داشتن رفاه و سعادت برای ما امری طبیعی است، مهم نیست زندگی فعلی در حال حاضر خیلی خوب است، میتواند دائم بهتر شود و حق انتخاب و قدرت اصلاح و بهبود تجارب زندگی در دستان هر یک از انسان ها است.
در این کتاب یاد میگیرید چگونه همه چیزهای خواسته یا ناخواسته اگر مدام به آنها فکر کنید، از طریق قانون جذب به سوی شما میآیند و شما میآموزید که چگونه از این قانون به نفع خود استفاده کنید.
نویسنده این کتاب معتقد است: دستیابی به موفقیت یاد گرفتنی است، لازم نیست در خانواده ای پولدار یا یا خانواده ای که راه پولدار شدن را میداند به دنیا بیاییم، یا در کشور به خصوصی زندگی کنیم و . . .، بلکه باید چند اصل ساده را بیاموزیم و آنها را مکرر در معرض تجربه قرار دهیم.
این کتاب یکی از چهار کتابی است که در این محدوده نوشته شده است و نویسنده آن با به کارگیری اصولی که در آن آمده، توانسته درآمد خود را هر ساله افزایش دهد و راههای جدیدتری برای شاد بودن بیابد.
به اعتقاد نویسنده " هر یک از بخش های زندگی از جمله پول و وضعیت مالی، وضعیت سلامتی جسمانی، وضوح ذهن، انعطاف بدنی، محیط کاری، رضایت از کار و میزان درآمدی که کسب میشود، در واکنش به افکار درونی انسان بوده و به دلیل روایت او از قصه زندگی اش است."
با نگاهی به روایت زندگی افرادی که تا کنون دیده ایم متوجه میشویم آنان که همواره در زندگی خود سخت تلاش کرده اند، در بیشتر مواقع ثروت کمتری به دست آورده اند و فقط عده کمی ثروتمند میشوند، این مطلب نشان میدهد ممکن است بسیاری از ما در زمان تلاش برای انجام کاری این نکته را که نیروهای خصمانه در کارند تا ما را از انچه میخواهیم محروم کنند، در نظر میگیریم، اما همه چیز در اختیار خود انسان است و موفقیت آگاهانه بوده و به نیت درونی انسان بستگی دارد.
بعضی از مردم به طور طبیعی پذیرفته اند که اگر زندگی آنها در مسیری که میخواهند پیش نمیرود عاملی بیرونی مانع از این رشد و ترقی است، زیرا هیچ کس عمدا مانع پیشرفت خود نمیشود، و این در حالی است که به رغم احساس بهتری که از ملامت کردن دیگران برای موفق نبودن به دست می آوریم، اما با اینکار خود را ناتوان از هرگونه تغییر قلمداد کرده و دیگران را مسئول شکست یا پیروزی خود دانسته ایم.
هنگامی که با نبود موفقیت رو به رو میشویم ناراحتی عاطفی ناشی از آن نشان میدهد جایی از کار معیوب است، زیرا قرار بر آن است که زندگی بر وفق مراد باشد و این به معنای بی عدالتی نیست، بلکه ایراد کار آن است که انسان با وجود درونی خود، با قوانین یکپارچه کائنات هماهنگ نیست.
مقوله پول و موفقیت های مالی آنطور که بعضیها اعتقاد دارند، ریشه " اعمال شیطانی" یا راهی به سوی شادمانی و سعادت نیست، اما به روش های گوناگون هر روز هزاران بار سر راه شما قرار میگیرد و عامل مهمی در ساختار زندگی محسوب میشود.
از آنجا که رصد زیادی از فکر انسان ها پیرامون مقوله پول و مسائل مادی میگردد، به محض آنکه قادر شود افکار خود را هدایت کند، نه فقط وضعیت مالی وی بهبود مییابد، بلکه مشاهده علائم آن موفقیت او را برای اصلاح آگاهانه هر بخش از زندگی آماده میکند.
انسان در بدو تولد میداند موجودی نیرومند، نیک و خالق رویدادهای زندگی خویش است، اما ممکن است در مسیر زندگی این نکته را فراموش کند، بنابراین باید به یاد بیاورد که خلق رویدادهای زندگی از طریق افکار او انجام میشود و نه از راه اعمال و فعالیتهایی که انجام میدهد.
اساس هر چیز ارتعاش است و قانون جذب به این ارتعاشات پاسخ میدهد، آنها را منظم میکند، چیزهایی را که ارتعاشاتشان یکسان نیست از یکدیگر دور میکند.
هنگامی که غرق در ناامیدی یا ترس هستید و پولی لازم دارید که نمیتوانید آن را تامین کنید، پول از برابر شما میگریزد، نه به این علت که شما بد یا ناشایسته هستید بلکه به این علت که قانون جذب چیزهایی را که با هم همسان هستند به طرف هم جلب میکند، بنابراین به خاطر داشته باشید ما حصل هر آنچه به آن فکر میکنید نصیبتان خواهد شد.
به عقیده نویسندگان این کتاب، در دنیا چیزی خارج از نظم قانون جذب وجود ندارد و ادراک ما از این قانون کمک میکند تا به طور آگاهانه در جهان ارتباط برقرار کنیم و با انجام این کار اختیار آگاهانه آفرینش تجارب زندگی خود را به دست میآوریم.
تلاش نکردن انسان ها فقط به این دلیل است که ارتعاشاتی را از خود صادر میکنند که با قانون جذب تلاش کردن یکسان نیست، نمیتوان علاوه بر داشتن احساس فقر، برای به دست آوردن ثروت تلاش و تقلا کرد، برکت و فراوانی به سوی انسان میآید مگر آنکه ارتعاشات برکت و فراونی از او منتشر شود.
برای آنکه اختیار زندگی خود را در دست بگیرید، باید داستان زندگی خود را تغییر دهید، و آن را همانطور که میخواهید تعریف کنید نه آن که چطور بوده و هست، داستان زندگی خود را به روشی جدید و آنطور که میخواهید، بگویید.
اگر در مورد قصه زندگی تان جدی و به گونه ای صحبت میکنید که میخواهید باشد، نه آنطور که هست، به موقع مناسب توازن ارتعاشات شما تغییر میکند و آنچه را که گفته اید، احساس خواهید کرد.
شما خالق تجارب و رویدادهای زندگی خود هستید و به عنوان خالق رویدادها مهم است بدانید که در اصل نه به وسیله حرفهایتان بلکه از طریق خصلت افکارتان به خلق رویدادها میپردازید.
هنگامی که درک کردید با فکر کردن میتوانید چیزها را جان بدهید، آن وقت با افکارتان منظم برخورد میکنید و از روی قصد افکارتان را هدایت میکنید.
در ادامه کتاب " ثروت و قانون جذب" نویسنده راهکارهای عملی قانون جذب ثروت را ارائه میدهد که در خلاصههای بعدی کتاب به آنها نیز اشاره میکنیم.
نظر شما