مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران، در صفحه نخست امروز با تیتر «برای جبران کسری بودجه دست در جیب مردم نمیکنیم» به انعکاس اظهارات روزگذشته اسحاق جهانگیری، در نشست رؤسای اتاقهای بازرگانی پرداخته و در مطلبی به نقل از معاون اول رییس جمهور نوشته است: در این نشستها باید مهمترین بحث ما با شما این باشد که تصویر مشترک از اوضاع کشور داشته باشیم که بتوانیم به راهکارهای مشترکی برسیم. اگر ما بگوییم وضع خیلی خوب است و شما بگویید وضع خیلی بد است نشان دهنده این است که تصور ما با شما از اوضاع کشور مشترک نیست و حتماً هم به راهکار مشترک نخواهیم رسید بنابراین تلاش اصلی ما این است که به یک فهم مشترک برسیم و از اوضاع کشور یک فهم مشترک داشته باشیم.
جهانگیری در ادامه گفت: ما پیش از خیلی از کشورها کار با بخش خصوصی را شروع کردیم ولی آنها پیشرفت کردند و حرکت رو به جلو داشتند ولی ما نرفتیم. من باورم این است که علاوه بر سیاستها و مسائل دیگر یکی از مهمترین مسائل پیشرفت کشور، بخش خصوصی قدرتمند، سالم و توانمندی که باید بیاید پای کار و حکومت باورش کند که متأسفانه نتوانستیم در کشور این بخش را شکل دهیم بنابراین باید تمام تلاشمان را انجام دهیم که این اتفاق در کشور بیفتد و بخش خصوصی در رأس قرار بگیرد.
وی با تأکید بر این که فهم مشترک از اوضاع و شرایط کنونی کشور از سوی دولت و بخش خصوصی ضروری است گفت: دستیابی به راهکارهای مشترک به منظور حل مشکلات نیازمند اشتراک نظر از اوضاع اقتصادی کشور است. جهانگیری با اشاره به تجربه کشورهای جنوب شرق آسیا در توسعه و عقب ماندگی کشورمان با وجود اصلاحات اقتصادی در دوره امیرکبیر گفت: اگر ما نتوانستیم مانند آنها پیشرفت کنیم علتش در موانع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جدی ای بود که در کشور وجود دارد، باید همه تلاش کنیم که فعالیت بخش خصوصی در کشور رسمیت داشته باشد. جهانگیری با اشاره به دغدغه برخی از حاضران از محدودیتها در تجارت و جابهجایی ارز و مشکلات پیش آمده در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادی افزود: نباید بگذاریم این نگرانی در میان بخش خصوصی کشور تسری پیدا کرده و اتاق بازرگانی باید با ارتباط بیشتر با قوه قضائیه در رفع نگرانی فعالان اقتصادی ایفای نقش کند.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست امروز خود به بررسی عوامل پیش روی گردش نخبگان در فضای سیاسی پرداخته و در مطلبی با تیتر «نخبگان پشت درهای بسته» نوشته است: فضای سیاسی کشور این روزها مانند بیماری میماند که هر روز حال او وخیمتر میشود اما تا به حال راه درمان آن پیدا نشده است. احزاب و جریانهای سیاسی گویی در یک خواب عمیق فرو رفتهاند به گونهای که حتی صدای زنگ انتخابات آنها را بیدار نمیکند. با این حال فعالان سیاسی معتقدند که تحرکات آغاز شده است و احزاب و طیفهای سیاسی فعالیت خود را شروع کردهاند. اما کدام فعالیت با کدام اهداف و استراتژی جدید؟ آیا بدنه و سرمایه اجتماعی دوباره با همین افراد و تفکرات مشارکت خواهد داشت؟ جواب این سوال قطعا «خیر» است. فضای سیاسی و تحولات مربوط به آن خونی تازه میخواهد و جریانهای سیاسی باید گفتمانسازی کنند و گردش نخبگان در آنها وجود داشته باشد. هشدارها بارها داده شده است و فعالان سیاسی هر کدام به نوعی به کمبودها و نواقص اشاره کردهاند اما در درون جریانهای سیاسی خبری از تحول نیست. حتی دیده شده است که برای درمان آن نسخه قدیمی میپیچند.
حال نزار فضای سیاسی را خود فعالان و نخبگان سیاسی نیز قبول دارند به گونهای که حتی برخی معتقدند که جریانهای سیاسی باید مدتی از رقابت برای قدرت دور بمانند. چرا باید یک جریان سیاسی ریشهدار به این نتیجه برسند که بهترین راهکار این است که برای مدتی از قدرت دور باشند؟ چه اتفاقی افتاده است که احزاب سیاسی ما باید همیشه منتظر یک ناجی برای برونرفت از مشکلات باشد؟ آیا آنها توانستهاند بیرون از قدرت سرمایه اجتماعی خود را تسخیر کنند که پیشنهاد شده است از قدرت دل بکنند.
حیات و شادابی یک جامعه را با شاخصههایی چند میتوان سنجید که یکی از آنها فعالیتها و تلاشهای سیاسی سیاستپیشگان و احزاب سیاسی است. جامعه پیرامونی ما چندی است سیاست را به فراموشی سپرده و تن به سکوت سیاسی داده که البته در درازمدت حتما خطرساز است. درواقع با وجود آنکه جریانهای سیاسی این رکود و رخوت را درک میکنند و میدانند دیگر نمیتوان با این فرمان جلو رفت اما همچنان برای گذار از این دوران چارهاندیشی نکردهاند. در واقع نخبگان سیاسی و تئوریسینهای هر کدام از این جریانها باید به بازنگری در راهبردها و تاکتیکهای سیاسی بپردازند و بازاندیشی و اصلاح درون گفتمانی داشته باشند.
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز خود به بررسی بودجههای یک دهه اخیر پرداخته و در مطلبی با تیتر «شبیهسازی بورس منهای نفت» نوشته است: دولت وعده داده نفت را از درآمدهای بودجه سال آینده حذف کند. بررسی بودجههای یک دهه اخیر نشان میدهد دستکم ۳۰ درصد درآمدهای دولت مستقیما از محل فروش نفت تامین میشود. در طرح حذف این وابستگی، راهکارهای جایگزینی ارائه شده است که آثار کوتاهمدت و بلندمدتی بر بورس دارد. مهمترین مساله، حذف یارانههای انرژی است که از نظر هزینهای در کوتاهمدت بر سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی اثر کاهشی دارد؛ اما در بلندمدت به چابکی و رقابتی شدن بنگاههای اقتصادی میانجامد.
جایگزین دوم، افزایش درآمدهای مالیاتی است که دو محل مالیات بر سودهای سرمایهای و صادرات کالاهای خام را هدف میگیرد. با توجه به سهم چشمگیر شرکتهای تولید کننده کالاهای پایه در بورس، این اقدامات میتواند حاشیه سود آنها را متاثر کند. اما در ادامه انگیزه بالایی را برای تولیدات با ارزش افزوده و سود بیشتر ایجاد میکند. مساله پایانی به واگذاری سهام دولتی و عرضه اوراق بدهی معطوف میشود که در ابتدا نگرانیهایی را از سمت عرضه سهام و نرخ سود ایجاد میکند. اما این اقدامات در بلندمدت منافع متعددی از جمله حل مشکل کسری بودجه ساختاری، ثبات بازار ارز، کاهش سود بانکی، تقویت تولید و رقابتپذیری بخش خصوصی واقعی به همراه میآورد که رونق دائمی بازار سرمایه را بهعنوان آینه واقعی اقتصاد کشور سبب میشود.
روزنامه مردم همدلی، در صفحه نخست امروز خود با تیتر « تهران ۹۸ و چالش زوال همبستگی» به بررسی وضع تهران پرداخت و در ادامه نوشت: چندین ماه پیش از انقلاب در اسفند ماه ۱۳۵۶ «شورای نظارت بر گسترش شهر تهران» سازمان برنامه و بودجه گزارشی با عنوان «گزارش اجمالی درباره تهران، وضع موجود و پیشنهادات» منتشر می کند و نسبت به توسعه نامتوازن، تعمیق نابرابری و کماثری سیاستهای موجود هشدار می دهد و بر لزوم تغییر در الگوی توزیع ثروت در سطح کشور و چگونگی سازماندهی نظام مدیریت شهری تاکید میکند و تصویری از آینده تهران را در صورت تداوم روندهای جاری برابر خواننده میگذارد.
اکنون که چهل سال از انتشار این گزارش فراموش شده میگذرد، شهر تهران همچنان با مشکلاتی از قبیل تامین درآمد پایدار، نظام حکمرانی شهری متناسب با تحولات شهر و تنزل کیفیت زندگی مواجه است. بعد از چهار دهه علاوه بر اینکه به دردهای پایتخت و درمانهای آن کمترین توجهی در همه این سالها نشده است؛ تاجایی که میتوان گفت صدا و هشدارهای محققان در بین هیاهوی تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، شهری و... گم شده است.
در گزارش تهران۵۶ موضوعات مهمی همچون افزایش جمعیت و مهاجرت، کمبود مسکن، بحران آب، ضعف و ناکارآمدی طرح جامع و تفصیلی، گسترش بیمنطق شهر، آلودگی هوا و.... بهعنوان بزرگترین چالشهایی که تهران با آنها مواجه خواهد شد، مطرح شدهاند؛ مشکلاتی که هم اکنون نیز پایتخت و ساکنانش هر روز با آنها دست به گریبان هستند؛ معضلاتی که اگر جدی گرفته میشدند، ما امروز با سیمایی متفاوت از تهران روبهرو بودیم.
روزنامه مردم سالاری، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چین همراه با ایران یا همگام با آمریکا» به بررسی رفتار چین در قبال تحریم های ضدایرانی دولت ترامپ پرداخته و در ادامه نوشت: دولت چین هیچگاه تحریمهای اعمالشده توسط دولت ترامپ علیه ایران را به رسمیت نشناخته و همواره اعلام کرده است که به تجارت با ایران ادامه میدهد. ایران نیز برای کاهش اثرات تحریمهای غیرانسانی و غیرقانونی آمریکا، حساب ویژهای روی روابط اقتصادی خود با چین باز کرده است. با این حال، در عمل رفتار چینیها با گفتههای آنان، فاصله داشته است.
پیش از تحریمها، چین بزرگترین خریدار نفت ایران بوده است و در سالیان گذشته، نفت خام بیشترین سهم را در صادرات ایران به چین داشته است. در واقع، میزان واردات نفت ایران توسط چین، سنگ محک رفتار این کشور در قبال تحریمهای اعمال شده توسط دولت ترامپ است.هیچ آمار رسمی در مورد میزان صادرات نفت ایران به چین اعلام نمیشود؛ با این حال برخی منابع رسانهای نظیر رویترز، روند صادرات نفت ایران به چین را رصد میکنند و بعید است آمارهای آنان فاصله زیادی با واقعیت داشته باشد.
بررسی این آمارها، نشان میدهد که چین واردات نفت خود از ایران را پس از عدم صدور معافیتهای تحریمی توسط دولت ترامپ به شدت کاهش داده است. از آغاز سال ۲۰۱۷ تا ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸، واردات نفت چین از ایران بهطور متوسط ۶۳۳ هزار بشکه در روز بود. در ماه اکتبر سال ۲۰۱۸، یعنی یک ماه پیش از آنکه دولت ترامپ، تحریمهای نفتی را مجدداً علیه ایران اعمال کند، چین واردات نفت خود از ایران را دو سوم کاهش داد و پیش از اعمال تحریمهای نفتی آمریکا، واردات نفت چین از ایران به کمترین میزان از ماه می سال ۲۰۱۰ رسید! با آغاز تحریمهای نفتی اعمال شده توسط دولت ترامپ، چین یکی از هشت کشوری بود که معافیتهای تحریمی را دریافت کرد و بدین ترتیب چینیها تا ماه آوریل سال ۲۰۱۹، واردات نفت خود از ایران را افزایش دادند.
چین حتی در ماه آوریل سال ۲۰۱۹، درست یک ماه پیش از این که دولت ترامپ اعلام کرد که دیگر معافیتهای تحریمی ایران را تمدید نمیکند، ۸۰۰ هزار بشکه در روز نفت از ایران وارد کرد که رقم قابل توجهی محسوب میشود. بعد از این که دولت ترامپ دیگر معافیتهای تحریمی ایران را تمدید نکرد، رفتار چین نیز تغییر کرد و این کشور واردات نفت خود از ایران را به شدت کاهش داد. بنا به برخی گزارشها، چین در ماه می سال ۲۰۱۹، عملاً واردات نفت خود از ایران را متوقف کرد؛ اما مجدداً در ماه ژوئن آن را از سرگرفت.
نظر شما