به گزارش خبرنگار ایمنا، اوتیسم یکی از اختلالات مربوط به روح و روان است که از همان سالهای ابتدایی زندگی فرد یعنی دوران کودکی خود را به شکلهای مختلف نشان میدهد و زندگی فرد را نه تنها در سالهای اولیه زندگی بلکه در بزرگسالی نیز تحت تاثیر قرار میدهد و چنانچه کمکی به کودک نشود در بسیاری از فعالیتهای روزمره و اجتماعی دچار مشکل میشود، هرچه سن کودک پایینتر باشد، درمان او نیز راحتتر است زیرا مغز قابلیت تطابق بیشتری با محیط دارد.
ذهن کودک مبتلا به اوتیسم توانایی پردازش محرکهای محیطی مثل صدا و تصویر را ندارد بنابراین او دنیای پیرامونی خود را رها کرده و با فرو رفتن در دنیای درون منزوی میشود، این کودکان رفتارهای کلیشهای و محدود دارند و نمیتوانند محیطهای شلوغ را تحمل کنند.
دلایل متفاوتی از سوی روانشناسان و روانپزشکان برای ابتلای این کودکان به اختلال اوتیسم مطرح میشود اما تاکنون هیچ کدام به اثبات نرسیده است و علت واحدی برای ابتلای به این بیماری وجود ندارد.
محمد رضا مرادی روانشناس کودک و نوجوان در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: هر نوع اختلالی درباره کودکان در سه وضعیت قبل از تولد و بارداری ، حین زایمان و بعد از تولد به وجود میآید اما درباره اوتیسم فرضیههای مختلفی مطرح میشود و هنوز دلیل واحدی برای علت ابتلای برخی کودکان به آن وجود ندارد.
وی میافزاید: کودکان مبتلا به اوتیسم از نظر ظاهری با سایر کودکان تفاوتی ندارند، بلکه تعدادی از آنها فوق العاده زیبا هستند و کسی از روی ظاهر نمیتواند پی ببرد که او مبتلا به اوتیسم است، این کودکان صرفا از نظر ارتباطی دچار مشکل هستند.
این دکترای روانشناسی کودک و نوجوان تصریح میکند: کودکان مبتلا به اوتیسم نشانههایی دارند که روانشناس با استناد بر آنها متوجه میشود که مبتلا به اوتیسم هستند، چنین کودکی در برقراری تعاملات اجتماعی و هیجانی نقص دارد به عبارتی زمانی که قصد دارد با طرف مقابل خود ارتباط برقرار کند دچار مشکل میشود.
مرادی خاطر نشان میکند: این نقص به صورتی است که طرف مقابل کودک نمیتواند از نظر هیجانی، عاطفی و واکنشی با او ارتباط برقرار کرده و بر او اثر بگذارد، مثلا چنانچه فرد جمله خنده آوری را با این کودک مطرح کند، او هیج واکنشی نسبت به آن نشان نمیدهد.
وی ادامه میدهد: این افراد در رفتارهای ارتباطی غیرکلامی نیز دچار مشکل هستند و امکان برقراری ارتباط برای آنان از طریق زبان بدن، نگاه و کلام وجود ندارد، برخی مواقع بیماری چنان شدید است که کودک حتی ارتباط چشمی نیز برقرار نمیکند.
این روانشناس بیان میکند: در این حالت زمانی که فردی از کودک بخواهد به چشمهایش نگاه کند، او سرش را پایین انداخته و به چشمهای طرف مقابل نگاه نمیکند، به علاوه افراد مبتلا به اوتیسم در ایجاد، حفظ و درک روابط میان فردی نقض دارند و نمیتوانند شروع کننده ارتباط باشند.
علایق ثابت و رفتارهای کلیشهای کودکان اوتیستیک
مرادی با بیان اینکه کودکان مبتلا به اوتیسم رفتارهای دیگری نیز دارند، میافزاید: مجموعهای از رفتارها، علائم و فعالیتهای محدود و تکراری از جمله نشانههای این افراد است، به عبارت دیگر چند رفتار محدود و کلیشهای دارند که مرتبا از آن استفاده میکنند و رفتاری فراتر از آن را نمیتوانند انجام دهند.
وی توضیح میدهد: به طور مثال نظم مشخصی در اتاق کودک وجود دارد، چنانچه شما بخواهید نظم اتاق او را بر هم زده و مثلا ساعت اتاق را از این طرف دیوار به طرف دیگر انتقال بدهید، کودک اینقدر داد و فریاد میکند که پدر و مادر مجبور میشود ساعت را در جای قبلی خود قرار دهد یا چنانچه این کودکان وسیلهای در حال چرخش مثل پنکه یا ماشین لباسشویی را ببینند، روبروی آن وسیله مینشینند و همزمان با حرکت وسیله سر خود را تکان میدهند، انجام این حرکت از سوی این کودکان به عنوان یک رفتار کلیشهای شناخته میشود.
این روانشناس کودک و نوجوان میگوید: برخی از این کودکان همانطور که نشستهاند درجا زده و صداهای عجیب و غریب از خود در میآورند به علاوه علایق ثابتی دارند، به طور مثال کودک مبتلا به اوتیسم تنها با یک عروسک ارتباط خوبی برقرار میکند و چنانچه این عروسک از او گرفته شود دنیایش آشفته میشود.
واکنشهای تفریطی یا افراطی در مقابل محرک حسی
مرادی با اشاره به اینکه موارد گفته شده جزو علائم کلی کودکان مبتلا به اوتیسم است، عنوان میکند: برخی کودکان مبتلا به اوتیسم علائم همراه نیز دارند، مهمترین آن واکنشهای تفریطی یا افراطی در مقابل محرکهای حسی است بدین معنی که یکی از حواس این کودکان بسیار شدید یا خیلی ضعیف است.
وی میگوید: به طور مثال برخی کودکان اوتیستیک حس لامسه بسیار ضعیفی دارند و چون درد را حس نمیکنند ممکن است به دست، انگشت و سایر اعضای بدنشان آسیب برسانند در حالی که برخی از آنان حس لامسه قوی دارند.
این روانشناس کودک و نوجوان ادامه میدهد: این اختلال به نحوی است که وقتی والدین این کودک را به حمام میبرند و قطرههای آب بر بدن او جاری میشود، مثل این است که دو خنجر یا چاقو به بدن کودک فرو رفته است و به همین سبب واکنشهای افراطی از سوی او بروز میکند. اختلالات کودک اوتیستیک از نظر ظاهری و چشمی قابل درک نیست بلکه درک رفتارهای او درتعامل با دیگران مشخص میشود.
لزوم تشکیل گروه درمانی برای کودکان اوتیستیک
مرادی تصریح میکند: روانشناس برای تشخیص درست کودک اوتیستیک از والدین او سئوالاتی نظیر آیا او رفتارهای کلیشهای دارد، آیا فعالیتهای او محدود است، آیا نسبت به تغییر مقاوم است و آیا جنبههای حسی فرزند شما بیشتر یا کمتر از سایر افراد نیست؟ مطرح میکند، به علاوه حتما باید مصاحبه بالینی انجام شود تا او ب راساس علائم مدنظر سنجیده شده و شرایط کودک بر اساس دو شاخصه سئوال از والدین و معاینه بالینی مشخص شود.
وی اظهار میکند: برای تشخیص کودک مبتلا به اوتیسم توجه به مجموعهای از این علامتها حائز اهمیت است زیرا عنوان این بیماری اختلال طیف اوتیسم است، بنابراین هرچه تعداد علائم بیشتر باشد تشخیص روانشناس دقیقتر است.
این روانشناس تاکید میکند: بر این مبنا ممکن است دو کودک مبتلا به اوتیسم باشند اما یکی از آنان نسبت به دیگری عملکرد بهتری داشته باشد، برای تشخیص درست کودک اوتیستیک باید به ضعف تعامل اجتماعی کودک و محدودیت رفتارهای وی توجه کرد و تا زمانی که وجود این دو علامت در یک کودک قابل اثبات نباشد، نمیتوان گفت او مبتلا به اوتیسم است.
مرادی با اشاره به طیف گسترده بیماری اوتیسم، خاطر نشان میکند: باید مشخص شود میزان علائم اوتیستیک در کودک به چه اندازه است، سپس بر اساس میزان ابتلای کودک به علائم اوتیسم، تصمیم درست درباره نوع درمان گرفته میشود، طبیعتا هر چه اختلال اوتیسم بیشتر بوده درمان سختتر و هرچه اختلال کمتر باشد طبیعتا درمان نیز آسانتر است.
وی با بیان اینکه این کودکان نیازمندیهای خاصی دارند، میگوید: کودکان مبتلا به اوتیسم دارند باید برای استفاده دارو تحت نظر روانپزشک باشند و خانوادههای آنها از همان ابتدای کودکی در یک مرکز اوتیسم تحت نظر روانشناس آموزشهای لازم را داشته باشند.
این روانشناس تاکید دارد: نوع آموزشها بسته به نوع مشکل کودکان اوتیستیک است، بخشی از آموزشها بر روی بهبود ارتباط اجتماعی کودکان تمرکز میکند و بخشی دیگر به دلیل شدید یا ضعیف بودن حواس کودک با استفاده از کاردرمانی بر روی یکپارچگی حسی کار میکند در حالی که بخشی از آموزشها در حیطه رفتاری بوده و بر روی نوع رفتارهایی که کودک باید داشته باشد، تمرکز میکند.
مرادی میگوید: درمانهایی که در حال حاضر برای اوتیسم به کار برده میشود چند وجهی است بدین معنی که یک گروه درمانی شامل روانپزشک، کاردرمان، مربی اوتیسم و روانشناس برنامه مشخصی برای کودک فراهم کرده و او را تحت درمان قرار میدهند، ممکن است همه رفتارهای کودکان مبتلا به اوتیسم از بین نرود اما به گونهای تغییر میکند تا سازگاری بیشتری با جامعه داشته باشند.
وی تاکید دارد: هر اختلالی در مورد روح و روان باید مورد توجه یا مداخله زودهنگام قرار بگیرد، چنانچه هر بیماری مثل عقبماندگی ذهنی، بیش فعالی، اوتیسم یا هر نوع بیماری مربوط به روح و روان زود شناسایی شود به دلیل آمادگی بیشتر مغز برای تغییر درمانها اثرگذاری بهتری خواهد داشت اما برخی خانوادهها درمان فرزند خود را به تاخیر میاندازند.
این دکترای روانشناس کودک و نوجوان میگوید: والدین باید برای اطمینان به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه تا در صورت تشخیص اوتیسم کمکهای لازم برای کودک خود را در اسرع وقت دریافت کنند.
کار با کودک مبتلا به اوتیسم پیچیده و سخت است
علی یگانه نسب، روان درمانگر کودکان استثنایی در گفت وگو با خبرنگار ایمنا میگوید: کودکان اوتیستیک در بسیاری مهارتهایی که کودکان عادی به راحتی و بدون آموزشهای آکادمیک فرا میگیرند، دچار مشکل هستند.
وی میافزاید: به طور مثال یک کودک به سادگی و با نگاه به طرز لباس پوسیدن دیگران، لباس پوشیدن را یاد میگیرد اما کودک مبتلا به اوتیسم این توانایی را ندارد و مربی باید طرز لباس پوشیدن را به او آموزش دهد.
این روان درمانگر کودکان استثنایی خاطر نشان میکند: آموزش انجام رفتارهای ساده و ابتدایی به کودک باید به مراحل خرد تقسیم و به آنان آموزش داده شود.
یگانه نسب ادامه میدهد: مهارت دستشویی رفتن مراحل زیادی برای آموزش دارد، این مهارت باید طی ۳۰ مرحله به کودک آموزش داده شود و ممکن است چندین ماه به طول بینجامد تا او رفتن به دستشویی را یاد بگیرد، چنانچه کودکی از دستشویی رفتن هراس داشته باشد، مراحلی که باید برای آموزش به وی صرف کنیم بیشتر میشود.
وی تصریح میکند: کودکان مبتلا به اوتیسم توان اینکه با حضور در محیط مهارتهای رفتاری و کلامی را یاد بگیرند، ندارند به همین دلیل آنان برای فراگیری مهارتهای ابتدایی نیازمند آموزش و صرف زمان زیادی هستند.
این روان درمانگر کودکان استثنایی میگوید: کودکان اوتیستیک مهارتهای متفاوتی نسبت به کودکان عادی دارند، یک کودک عادی به طور طبیعی مهارتهایی را کسب کرده، به مدرسه و دانشگاه میرود و سایر مراحل زندگی مثل پیدا کردن کار را طی میکند در حالی که مربی کودکان اوتیستیک میتواند تنها مهارتهای اولیه زندگی را تا سنین بالاتر به آنان آموزش دهد.
یگانه نسب تاکید میکند: کودکان اوتیسم با یکدیگر متفاوت هستند، به طور مثال کودکی ممکن است تا سنین بالا نیز مهارتهای ابتدایی را یاد نگیرد در حالی که یک کودک با فراگیری مهارتهای اولیه به مدرسه استثنایی برود.
وی اظهار میکند: به تعداد تمامی کودکان اوتیستیک، اختلال اوتیسم وجود دارد و هیچگاه نمیتوانیم دو بچه مبتلا به اوتیسم را با یکدیگر مقایسه کنیم زیرا آنان کاملا با یکدیگر متفاوت هستند.
این روان درمانگر کودکان استثنایی میافزاید: شباهتهایی در میان کودکان دارای اختلال یادگیری، کودکان مبتلا به سندروم داون یا کودکان بیش فعال وجود دارد اما مقایسه کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن نیست زیرا شبیهترین این کودکان نیز در برخی مهارتها تفاوت دارند.
نظر شما