حسن ملائکه در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: سوسیال دموکراسی جنبشی سیاسی و ایدئولوژیک است که آرمان آن ایجاد جامعه ای عادلانه به دور از تجمع ثروت و قدرت در دست معدودی از صاحبان قدرت و نفوذ است. به عبارت دیگر جامعه ای که در آن ثروت و قدرت نسبتا متوازن در بین اقشار اجتماعی توزیع شده است.
وی ادامه داد: در واقع دو عبارت سوسیال و دموکراسی مشخص کننده و نشان دهنده ایدئولوژی و جهتگیری آن هستند. یعنی هم اجتماعی و متعلق به عموم و هم دموکراتیک است که وجه برابری خواهانه و غیر تبعیض آمیز دارد. البته این وجوه، بیانگر آرمان و آرزوی سوسیال دموکراسی است و ارزیابی اینکه جنبش های منتسب به آن چقدر در عمل این معیار را در پیش گرفتند یا حتی نظامهای سیاسی مبتنی بر این ایدئولوژی تا چه اندازه به این آرمان نزدیک شدند، امری دیگر است. گرایش اجتماعی برابری خواهانه از دیرباز در جوامع انسانی در شرق و غرب همواره طرفدارانی داشته است، اما در قرون اخیر سوسیالدموکراسی به عنوان یک جنبش اجتماعی فراگیر از سده نوزدهم به وجود آمد.
عضو هیئت عملی دانشگاه آزاد شهرضا خاطرنشان کرد: با گسترش سرمایهداری صنعتی و همراه با آن پیامدهای اجتماعی ناعادلانه و تبعیض آمیز آن در جامعه به ویژه برای قشر تازه پدید آمده طبقه کارگر صنعتی، تلاشهایی برای تدوین ایدئولوژی و همچنین ایجاد تشکل های مدنی برای مقابله با سرمایهداری و نتایج زیانبار اجتماعی آن شکل گرفت. در ابتدا پیشینه این ایدئولوژی در مواجهه با سرمایهداری و رژیم سیاسی مبتنی بر آن یعنی لیبرالدموکراسی بسیار ستیزه جویانه و انقلابی در جهت براندازی سرمایهداری و ساقط کردن آن رژیم بود که ایدئولوژی کمونیستی بیانگر این جنبه جنبش چپ انقلابی بود.
ملائکه افزود: از اواخر قرن نوزدهم در اروپا و به طور مشخص در آلمان، توسط ادوارد برنشتاین، گرایشی مطرح شد که نه به دنبال برپایی انقلاب بلکه خواهان اصلاحاتی در نظام سرمایهداری موجود و نیز رژیم سیاسی مبتنی بر آن بودند. به عبارت دیگر به دنبال استفاده از ظرفیتهای دموکراتیک نظام سیاسی موجود یعنی انتخابات برای دستیابی به تغییرات سوسیالیستی و دموکراتیک مطلوب در جامعه بودند. در سالهای اخیر پس از بحران مالی سال ۲۰۰۷ مشکلات عمیق و ظاهراً لاینحل نظام سرمایهداری بیش از پیش خود را نشان داد. البته بحران مالی گفته شده تنها مسبب مشکلات نبوده است، بلکه خود روند جهانی شدن سرمایه و کار، استفاده روزافزون از تکنولوژی های دیجیتال و هوش مصنوعی، بحران اشتغال و درآمد مکفی در جهان سرمایه داری را به وجود آورده است که به بروز جنش های ضد سرمایهداری و ضد جهانیشدن انجامیده است.
وی گفت: نمونه هایی از آن را به طور برجسته در فرانسه در جنبش "جلیقه زردها" و یا تقاضاهایی برای دولتی کردن کمپانی های بزرگ اتومبیل سازی مانند بیامو و مرسدس در آلمان از سوی رئیس شاخه جوانانحزب سوسیالدموکرات آلمان و یا درخواستهای سوسیالیستی در آمریکا در میان طرفداران برنی سندرز مشاهده میکنیم. ناگفته نماند که نارضایتی از نظام سرمایهداری فقط مختص به سوسیالیستها نیست بلکه هم اکنون جناح راست، هم در اروپا و هم در آمریکای ترامپ شعارهای ضد جهانی شدن سر میدهند و خواستار ملیگرایی و ناسیونالیسم اقتصادی و اولویت مسائل ملی بر بینالمللی هستند. سیاستهای ضد مهاجرتی در آمریکای ترامپ، در اروپا در ایتالیای ماتیو سالوینی، مجارستان ویکتور اوربان و نیز در لهستان و سایر کشورهای شرقی اتحادیه اروپا به روشنی دیده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد شهرضا در رابطه با امکان جایگزینی سوسیالدموکراسی با سرمایهداری خاطرنشان کرد: اگر در پرتو تجربه جهانی به این مسئله نگریسته شود به دو دلیل ممکن است با تردیدهایی مواجه شود؛ ابتدا به این دلیل که اگر تجربه اتحاد شوروی را گونه ای از سوسیالیسم دولتی محسوب کنیم، عاقبت ناگوار این نظام جذابیتی برای این نحو سوسیالیسم باقی نمیگذارد. دلیل دوم این است که احزاب معروف سوسیالیستی در اروپا چه حزب کارگر انگلستان و یا حزب سوسیالدموکرات آلمان و یا حزب دموکرات در آمریکا به خاطر سالها مشارکت در سیاست این کشورها خود در مظان اتهام ناکارآمدی در به سامان رساندن وضیعت اجتماعی اقتصادی این کشورها هستند و ناامیدی از عملکرد این احزاب، باعث کشش اقشاری از اجتماع به سمت احزاب جناح راست ضد جهانی شدن و ضد مهاجرتی شده است.
ملائکه افزود: برخی کارشناسان برای برون رفت از وضعیت موجود اقتصادی و اجتماعی غرب خواهان "سرمایهداری مترقی" (Progressive Capitalism) هستند. اینها معتقدند که سرمایهداری به هرحال در دوره ای از حیات خود، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم توانست برای میلیون ها نفر در آمریکا و اروپا رفاه نسبی فراهم آورد که برای چند دهه دوام داشت.
وی یادآوری کرد: اما گرایش سودانگار و بازار محور این نظام و بی توجهی به ابعاد انسانی، اجتماعی و زیست محیطی باعث معضلات و مشکلات کنونی در نظام های غربی شده است که در صورت نادیده گرفته شدن میتواند به بحران فراگیر اجتماعی و زیست محیطی تبدیل شود. "سرمایهداری مترقی" هنوز به قدر کافی تبیین نشده است، اما جهتگیری به سمتی است که در عین حفظ انگیزههای نوآوری و ابداعات فردی، نظام بازار دارای جهتگیری اجتماعی باشد و صرفا به دنبال سود شخصی و فردی نباشد.
نظر شما