شهره جلال پور در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، در رابطه با نقش جناح اصلاحطلب در روی کار آمدن روحانی گفت: جریان اصلاحطلب پس از انتخابات دوم خرداد سال ۱۳۷۶ که رهبر اصلاحات با ۲۰ میلیون رای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، بر سر کار آمد و ابتدا جبهه دوم خرداد نام گرفت و سپس به اصلاحطلب معروف شد. مهم ترین موفقیت آنان پیروزی در انتخابات مجلس ششم شوراهای شهر همان سال بود. اما انتخاب محمود احمدی نژاد دوره زوال آنان را به نمایش گذاشت و مجالس بعدی و شوراهای شهر را از دست دادند.
وی با بیان اینکه حامیان روحانی در سال ۹۶ سه طیف اصلاحطلب، اعتدالیون و بخشی از اصولگرایان میانه رو و معتدل بودند، افزود: انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ (دوره یازدهم و دوازدهم) و مجلس دهم و همچنین شوراهای شهر در این دوره برد بعدی جناح اصلاح طلب بود که قطعاً بدون حمایت آنان، روحانی به ریاست جمهوری نمیرسید. اما او کاندیدای قطعی و سازمانی اصلاحطلبان نبود. قبل از روحانی، جهانگیری و عارف مورد حمایت این طیف بودند.
این استاد علوم سیاسی در رابطه با وابستگی روحانی به جناح اصلاحطلب تصریح کرد: روحانی هیچ وقت در مسائل سیاسی و فکری خود وابسته به اصلاحطلبان نبود و به قول آقای حجاریان "میثاق و ائتلافی با آنان نبسته بود". اما بسیاری از شعارها و بیانات سیاسی او در جریان تبلیغات ریاست جمهوری، هواداری او از اصلاحطلبی را نشان میداد. حمایت مستقیم رهبر معنوی اصلاحات و سایر چهره های مطرح این طیف بدون شک نقش مستقیمی در پیروزی او داشت. او در شعارهایش رفع حصر، ایجاد فضای غیرامنیتی در دانشگاه ها، کنترل تورم و اشتغال و گفت و گو با غرب، حقوق شهروندی و... را مورد تاکید قرار میداد، اما بسیاری از اینها محقق نشد.
جلال پور اظهار کرد: روحانی بارها اعلام کرد با تمام گروه های سیاسی مشارکت خواهد داشت. او فردی بینابینی و اعتدالی بود و پس از چینش کابینه و در عملکرد خود نیز به دنبال آزادی عمل بود چنان که اکثریت کابینه او از اصلاحطلبان انتخاب شدند.
وی در رابطه با رویکرد حال حاضر اصلاحطلبان نسبت به دولت روحانی گفت: تا زمستان ۹۶ رابطه این دو خوب و سازنده بود. شش سال همراهی طیف اصلاح طلب و دولت ادامه داشت اما کم کم تنشهایی رخ داد و زبان برخی از اصلاحطلبان نسبت به دولت انتقادی و گزنده شد. نقطه نمادین این اعتراضات، مصاحبه آقای واعظی، رئیس دفتر ایشان بود که خود این انتخاب نیز از انتقادات اصلاحطلبان بود. واعظی گفت: "کسانی که میگویند روحانی از خود عبور کرده، اشتباه میکنند؛ ما از هیچ کس عبور نکرده ایم و در انتخابات ۹۲ و ۹۶ با هیچکس ائتلاف نکردیم."
این استاد علوم سیاسی ادامه داد: حرف ایشان درست است اما اصلاحطلبان برنتابیدند و در تقابل با روحانی به دو طیف تقسیم شدند؛ گروه اول که حامی روحانی هستند و توسط برخی چهره ها مانند محمد خاتمی، تاج زاده، بهزاد نبوی، حمیدرضا جلائی پور و احمد شیرزاد حمایت میشوند و معتقدند نباید از روحانی دست کشید. اما گروه دوم مخالفان روحانی هستند و معتقدند که ادامه حمایت از او چندان به صلاح اصلاحات نیست.
جلال پور در ادامه بیان کرد: افرادی چون عارف رئیس فراکسیون امید مجلس، حجاریان تئوریسین اصلاحطلبان، مرتضی حاجی عضو شورای سیاست گذاری اصلاحطلبان، علی صوفی و... در گروه دوم قرار دارند و بر آن هستند که با فاصله گیری از روحانی شانس خود را در انتخابات ۱۴۰۰ افزایش دهند. اما مسلم است که سخنگوی اصلی اصلاحطلبان، سید محمد خاتمی رهبر اصلاحات است که همچنان بر ادامه حمایت از روحانی اصرار دارد. او در مرداد ۹۷ سعی کرد با ایجاد طرح آشتی ملی و عفو زندانیان سیاسی، این شعار را تحقق بخشد که توفیقی به دست نیاورد.
وی در رابطه با محور عمده انتقادات اصلاحطلبان از دولت روحانی اظهار کرد: اصلاحطلبان معتقدند که روحانی کاندیدای اصلی و جدی آنان نبوده و در اصل عارف و جهانگیری کاندیداهای منتخب آنان بودهاند؛ اما بنا به ملاحظات و شرایط خاص جامعه، روحانی را برگزیدهاند. اصلاحطلبان معتقدند روحانی پس از استقرار در پاستور از شعارهایش دست کشید و باعث شد زبان منتقدین دراز شود و دولتش توفیقی در مهار تورم، اشتغالزایی، تنشزدایی در سیاست خارجی و تحقق آزادی های مدنی نداشته و ما باید از قطار او پیاده شویم چون روحانی از خود عبور کرده و تعهداتش را کنار گذاشته است. چرا که او به صندوق آرا دیگر نیازی ندارد پس مردم و حامیانش را فراموش کرده است.
استاد علوم سیاسی درباره راه حل اصلاحطلبان در شرایط موجود گفت: اصلاحطلبان دو راه حل دارند؛ راه اول رها کردن روحانی و اعلام برائت از وی است که در این صورت رفیق نیمه راه جلوه میکنند و در انتخابات ۱۴۰۰ نمیتوانند اعتماد عمومی را جلب کنند. اما طیف تندرو اصلاحطلب معتقد است با جدا شدن از روحانی هزینه ضعف و ناکارآمدی او را نخواهند پرداخت. راه دوم این است که به حمایت از روحانی ادامه دهند، اشتباهات و سوءکارکرد دولت را بپذیرند و با اتفاق و اتحاد و تغییر در استراتژی خود و دولت به دنبال راهکار برون رفت از بحران بگردند.
جلال پور افزود: به دنبال این تنش ها بود که روحانی در ۱۳ مهر ۹۷ نشستی مشترک با سران اصلاحطلب برگزار کرد. افرادی چون کرباسچی، مصطفی معین و عبدالله نوری دعوت او را نپذیرفته اما ۲۳ نفر از جمله عارف، موسوی لاری، محسن هاشمی، مجید انصاری، کواکبیان، صادق خرازی و... در این نشست شرکت کردند. جلسه توام با تنش بود اما در نهایت به این وفاق رسیدند که کارگروه کمیته تعامل به ریاست عارف تشکیل شود تا دولت مشارکت بیشتری با اصلاحطلبان داشته باشد. اما عارف آن را نپذیرفت و این مسئله لاینحل ماند.
وی در رابطه با چگونگی ارتباط بین اصلاحطلبان و دولت روحانی در آینده تصریح کرد: من معتقدم اصلاحطلبان باید به حمایت از دولت ادامه دهند. آن ها باید با تجدید تشکیلات و بازسازی درونی، حوزه های ناکارآمد خود را سامان دهند و از نسل اول اصلاحطلبی فاصله بگیرند و از نیروهای جوان و خوش فکر استفاده کنند. یادمان باشد در تمام دنیا رئیس جمهوری موفق است که دارای تشکیلات و عقبه فکری باشد. رئیس جمهور بدون پشتوانه سیاسی قادر به حل مشکلات نیست. اصلاحطلبان باید کارنامه سیاسی درخشانی از خود ارائه دهند تا بتوانند در انتخابات بعدی اعتماد عمومی را جلب کنند. اگر این رویه انجام نشود و انتقاد از دولت از جانب طیف آن ها فزونی یابد، امکان پیروزی آنان بسیار بعید است.
این استاد اصلاح طلب همچنین در رابطه با گزینه بعدی جناح اصلاحات برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: کاندیداهای قابل توجه اصلاح طلبان در دولت بعدی احتمالاً جهانگیری و عارف هستند اما این امکان نیز وجود دارد که علی لاریجانی حلقه اتصال اصولگرایان میانه رو و اصلاحطلبان گردد و آن دو نفر در مقابل لاریجانی رنگ ببازند.
نظر شما