به گزارش خبرنگار ایمنا، با هر کدامشان صحبت میکنی افسوس میخورند. بی راه هم نیست، یک سال تلاش کردهاند و حالا چشم به راه بودند تا نتیجه زحمات یک ساله را بگیرند؛ برخی از آنها حتی شغل خود را کنار گذاشتند تا بتوانند در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل دهند اما نتایج کنکور ارشد امسال همه آنها را شگفت زده کرده است. حالا از کار مانده و از دانشگاه رانده شدهاند و روزهای پرابهامی را سپری میکنند.
نامش علی است؛ روانشناسی خوانده و میخواست جامعه شناسی را ادامه دهد. در حالی که حاضر نیست رتبه خود را بگوید، از صحبت کردنش پیداست مطالعات خوبی داشته اما چه فرقی میکند وقتی درهای دانشگاه به رویت بسته باشد و درهای پادگان به رویت باز؟ به سبک دانشجویان علوم انسانی از ریشه بحث را شروع میکند و میگوید: "کنکور برای نسلهای گذشته نماد برابری بود، برخی میگفتند برابری در کنکور بی شباهت به برابری روز قیامت نیست. به قدری سیستمهای ارزیابی و حفاظت از سئوالات دقیق است که امکان تقلب در آن وجود ندارد و از این رو کاملاً منصفانه است. اما ماهیت کنکور کم کم دستخوش تغییرات مختلفی شد. قوانین مختلف آمدند و شرایط ویژه و ویژهتری تعریف کردند؛ سهمیهها باب شد و استدلال این بود که برخی بیشتر به کشور خدمت کردهاند و باید بیشتر هم بهرهمند شوند و این عدالت است. اما دود این به اصطلاح عدالت به چشم کسانی رفت که هیچ گاه فرصت خدمت به کشور را نداشتند و حالا حتی با رقابت علمی منصفانهای هم مواجه نیستند!"
طوری صحبت میکند که پیداست جدی است و نسبت به قوانینی که سالهاست به شیوههای مختلف اجرا میشود اما به باور او منطق صحیحی پشت آنها نیست دلخور است. ادامه میدهد: "زیان واقعی وقتی است که افرادی که به مدد سهمیهها و با تلاش کمتر بیشتر نتیجه میگیرند، شایسته سالاری را زیر سئوال میبرند و به مرور زمان باعث دلسردی شایستگان میشوند و کشوری که شایستگان خود را به کنجی براند، با دشواریهای متعددی رو به رو میشود".
رتبه ۳۰۰: پشیمانم!
زهرا در دانشگاه غیرانتفاعی کارشناسی را تمام کرده بود و کسب و کاری داشت که در آن زنان سرپرست خانوار هم مشارکت داشتند اما تصمیم میگیرد به ادامه تحصیل بپردازد و لاجرم کسب و کار خود را تعطیل میکند. او که در کنکور کارشناسی ارشد امسال توانست رتبه ۳۰۰ را کسب کند، میگوید:"از مهر سال ۹۷ شروع به درس خواندن کردم و هدفم دانشگاه دولتی بود. شرایطم سخت بود چرا که فرزندم به کلاس اول میرفت و باید علاوه بر درس خواندن به وظایف مادری و همسری نیز میپرداختم. در این شرایط بد اقتصادی با قرض و وام در کلاسها و آزمونهای آمادگی شرکت کردم تا شاید بتوانم به اهدافم دست پیدا کنم. روزانه ۱۰ ساعت در کتابخانهها درس میخواندم و مجبور بودم نیمه شب بیدار شوم و نهار را آماده کنم تا کسی نتواند به من خردهای بگیرد. تمام امیدم این بود که دانشگاه تهران قبول شوم و مزد زحماتم را بگیرم و چه شب هایی که با قهوه بیدار ماندم و درس خواندم و چه مشکلاتی که از بابت متوجه من نشد!".
زهرا حالا که دیگر مطمئن است که مزد زحماتش را نگرفته؛ آهی میکشد و باز ادامه میدهد: "پس از کنکور و اعلام نتایج اولیه با اساتید دانشگاه و مشاوران که صحبت میکردم متفقالقول بودند که شبانه دانشگاه تهران یا روزانه دانشگاههای تهران را قطعاً قبول میشوم. من هم انتخاب رشته کردم و خوشحال کار خودم را ادامه دادم. بعد از انتخاب رشته آنقدر شور و شوق داشتم که باشگاه ثبتنام کردم و برنامههای خودم را برای مهر تنظیم میکردم که آماده دانشگاه رفتن بشوم. تا شبی که کارنامههای نهایی منتشر شد".
زهرا یادش که به شب انتشار کارنامهها میافتد به سادگی خودش میخندد و تعریف میکند: "آن شب من به اینترنت دسترسی نداشتم و از دوستم خواستم نتیجه را به من بگوید. به شوخی گفتم اگر شبانه قبول شدهام نتیجه را به من نگو، چرا که مطمئن بودم روزانه قبول شدهام. ناگهان گفت زهرا مردود شدی! تصور کردم شوخی میکند ولی واقعاً مردود شدم! در آن لحظه تمام یک سال از جلوی چشمانم رد شد. این درحالی است که سال گذشته فردی با ۲۵۰ رتبه بالاتر از من شبانه دانشگاه تهران قبول شده بود اما امسال من با این رتبه مردود شدم!"
از افسوسهایش میگوید:"پشیمانم که یک سال وقت و انرژی و کار خودم را تعطیل کردم تا بتوانم درس بخوانم. لحظات خوبی که میتوانستم کنار خانوادهام داشته باشم را از دست دادم و حالا هیچ عایدی هم برای من نداشت. یادم که میآید پسرم میخواست ساز یاد بگیرد ولی من هزینه کلاس و کتاب کردم، دلم به درد میآید".
نزدیک بود سکته کنم
کیانوش شغلش را کنار گذاشت، درس خواند و توانست در کنکور ارشد امسال رتبه ۴۹۰ را کسب کند. تعریف میکند: "براساس نتایج سالهای گذشته افرادی که رتبه مشابه من داشتند حتی تهران قبول شده بودند با این حال من در اولویتهای بعدی پژوهشگاه کرج را نیز انتخاب کردم که به طور صد در صد باید قبول میشدم چرا که در سال گذشته با رتبه ۷۰۰ نیز توانسته بودند قبول شوند. باز من اطمینان نکردم و دانشگاه اصفهان و صنعتی اصفهان را نیز انتخاب کردم و پس از آن دانشگاه تبریز را نیز انتخاب کردم. یعنی چیزی در حدود ۴۰۰ نفر ضریب اطمینان داشتم ولی با این حال نتیجه من مردود شد!"
کیانوش با شگفتی میگوید: "وقتی سامانه را باز کردم و دیدم نوشته مردود جا خوردم! باورم نمیشد. چند بار از سامانه خارج شدم و دوباره وارد شدم ولی مردود، مردود بود. چیزی نمانده بود سکته کنم. هیچ کدام از دوستان من باور نمیکردند من مردود شده باشم تا اینکه رمز عبور را به آنها دادم تا خودشان ببیند و باور کنند. مادرم بیماری قلبی دارد و وقتی پرسید قبول شدی یا نه، مجبور شدم دروغ بگویم که قبول شدم ولی شهری دیگری را برایم انتخاب کردهاند".
کیانوش یک ساعت پس از مشاهده نتیجه برای اعتراض به تهران میرود تا بتواند اعتراض خود را به گوش مسئولان برساند: "دو هفته اعتراض کردیم ولی پاسخ روشنی نگرفتیم. تکلیف زندگی افرادی مثل من که روی هواست چه میشود؟ قرار بر این بود که سهمیهها مازاد باشد ولی از ظرفیت اصلی دانشگاهها بوده است و این اجحاف است. من سیگاری نبودم ولی در این دو هفته سیگار میکشم. یک سال درس خواندم و حالا با نتیجه مردودی اطرافیان در موردم چه فکر میکنند؟ چرا نمایندگان مردم موقع قانون گذاری به این مسائل فکر نمیکنند؟ مادرم زنگ زده و میگوید هرکجا قبول شدی برو، خبر ندارد که دروغ گفتم و مردود شدم. مارا مجبور به دروغ گویی میکنند".
کیانوش در حالی که به سیاستهای آموزشی اعتراض میکند، میگوید: "همه ما احترام ویژهای برای خانواده شهدا و ایثارگران قائل هستیم، ولی سهمیه بندیها انصاف را زیر سئوال میبرد. بهترین کار این است که شرایط را برای آموزش این افراد مهیا کنند ولی در نهایت رقابت علمی عادلانه باشد و شایسته ترین افراد انتخاب شوند".
فاطمه، مهدیه، مریم، آرش، نوید، نیما و دهها داوطلب دیگر که حاضر به گفتوگو شدهاند داستانهای مشابهی تعریف میکنند و باناامیدی میگویند با چه تضمینی برای کنکور سال آینده خود را آماده کنند؟ دلسردی از ادامه تحصیلات تکمیلی برای قشر جوان و پرتلاش به معنی دویدن و نرسیدن است و این یعنی رسیدن سهم آنهایی میشود که کمتر میدوند.
رئیس سازمان سنجش آموز کشور از جمله مسئولانی است که به اعتراضات داوطلبان کارشناسی ارشد به نتایج نهایی واکنش نشان داده است، او گفت: بارها اعلام کردهایم که سازمان سنجش نیز موافق است که کل سهمیهها و تسهیلات حذف شود و مبنای علمی تنها ملاک ورود داوطلبان باشد اما سازمان سنجش تنها مجری قوانین است و متولی برقراری سهمیهها مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند.
گزارش از: علی فرقانی - خبرنگار سرویس جامعه ایمنا
نظر شما