آینده روابط ایران و آمریکا به کجا خواهید رسید؟

بعد از خروج آمریکا از برجام اندک افرادی بودند که نگاه خوشبینانه‌ به آینده‌ رابطه‌ ایران و آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای‌اش داشتند و به نظر می‌رسید پس از کم شدن تنش‌های چندین ساله‌ جنگ در سوریه، جنگ قدرت‌ها در خاورمیانه شکل جدیدی پیدا کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، این نشانه‌ها به روشنی ظهور کرده و پس از گذشت چهل سال از اختلافات و شکاف عمیق بین ایران و آمریکا و دیگر کشورها مانند رژیم صهیونیستی و همچنین تشدید اختلاف با عربستان در سال‌های اخیر، حالا ایران با حمله حوثی ها به آرامکو، ناخواسته وارد بازی دیگری شده که به گفته مقامات رسمی نقشی در آن نداشته است. در این شرایط حسن روحانی، رییس جمهور ایران امروز با برنامه صلح با کشورهای منطقه راهی نیویورک شده است تا در مجمع عمومی سازمان ملل صحبت کند. روحانی قصد دارد که در هفتادوچهارمین نشست سازمان ملل طرح ایران با نام «ابتکار صلح هرمز» را مطرح کند و از همه کشورها دعوت کرده در آن شرکت کنند. در رابطه با این موضوع گفت وگویی با مهدی مطهر نیا، تحلیلگر روابط بین الملل انجام داده ایم که در ادامه می‌خوانید:

باتوجه به اتفاقات اخیر در سطح بین الملل باید شاهد چه تحولاتی در قبال ایران باشیم؟

در نیمه سال جاری تحولات و دگرگونی های زیادی در ارتباط با روابط میان ایران و آمریکا در پیش روست، به اعتقاد من سال ۱۳۹۸ یکی از سال های پرتنش میان ایران و آمریکا است. این تنش و رویارویی در این سال به یکی از مهم‌ترین، حساس‌ترین و چالش برانگیزترین مسائل جهانی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تبدیل خواهد شد.

از سال ۱۳۹۶ شمسی تاکنون و در آستانه ورود به سال ۲۰۲۰ میلادی، شتاب تغییرات و تحولات بیشتر خواهد شد؛ رویارویی‌ بین ایران و آمریکا با توجه به تحولات منطقه در روزهای اخیر بسیار بارزتر  و عیانتر از همیشه خود را نشان داده است؛ در روند چند ساله تنش بین این دو کشور، ایران برای آمریکا از یک تهدید به یک دشمن تبدیل و در افکار عمومی آمریکا دشمنی با ایران همگانی تر و عیانتر شده است، گرچه رسانه‌های این کشور نیز با اتکا به تحلیل های سیاستمداران به این دشمنی‌ها دامن زده اند.

چرا آمریکا سعی در محدود کردن ایران دارد؟

در ماه های اخیر، بعد از تأکید و تلاش ایلات متحده بر دکترین محدودسازی و محاصره همکاری‌های بین المللی و منطقه‌ای تهران این بار دشمنی رو در رو، خصمانه و آشکارتری میان ایران و آمریکا شکل گرفته است، امروز تهران به یک چالش در نظم بین المللی تبدیل شده و هرلحظه احتمال رودررویی‌های نیابتی و حتی مستقیم میان این دو کشور وجود دارد.

گرچه این چالش کج دار و مریز در ماه‌های آینده به سال ۲۰۲۰ و سال ۱۳۹۹ سوق داده می‌شود ولی قدرت موضعگیری دوباره این دو کشور در برابر هم با ایجاد مزاحمت‌ها و دخالت های بیشتر و متفاوت برای هر دو کشور حتما منجر به فضای معنادار رویارویی خواهد بود؛ باید اذعان کرد که درحال حاضر شرایط بین ایران و آمریکا اتمیزه شده است؛ تحریم های گذشته در مورد سپاه پاسداران، نهادهای منتسب به رهبری و تحریم دوباره بانک مرکزی نشان از این دارد که در آینده نیز باید منتظر تحریم‌های جدیدتر و متفاوت دیپلماتیک از سوی این کشور باشیم. موارد گوناگونی چون ارتباط با محیط های پیرامونی و بین المللی، ارتباطات ماهواره‌ای صدا و سیما و رسانه ها می تواند از این دست تحریم ها باشد زیرا تلاش آمریکا این است که با بستن راه های ارتباطی بین المللی، ایران را ایزوله و در همه موارد تضعیف کند تا ایران نه تنها در جنگ اقتصادی بلکه در جنگ دیپلماسی و ارتباطات بین المللی هم دچار ضعف و کاستی شود.

پس باید در آینده‌ای نه چندان دور شاهد شدت تنش‌ها بین ایران و آمریکا باشیم؟

هرچه تنش بین ایران و آمریکا بیشتر شود تلاش برای کاهش تنش هم وجود خواهد داشت، این امری علمی براساس اصل سوم قانون نیوتن است که می‌گوید هر عملی، دارای عکس العملی در جهت معکوس است، از نظر علمی و نگاه آینده نگرانه در حوزه اجتماعی، سیاسی و امنیت بین الملل براین باورم که به موازات افزایش تنش‌ها، احتمال واسطه گری از سوی افراد عقلگرا و خردمند بین ایران، آمریکا و بازیگران بین المللی و منطقه ای نیز افزایش می یابد.

 ارزیابی شما از حمله حوثی‌ها به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان چیست؟

آمریکا مدام به دنبال تأمین منافع و اهداف تعریف شده خود است، درهمین راستا در جهت منافعش در منطقه تلاش های زیادی انجام داده و ضمن دستیابی به منافع و اهدافش ازهم‌پیمانان منطقه‌ای خود مثل عربستان و امارات حمایت کرده و واکنش هایی را نشان داده است؛ اخبار و تحلیل هایی که در مورد حملات پهپادی به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان در رسانه‌های منطقه و غربی دیده می‌شود، نشان دهنده نوعی تردید است که می گوید آیا حمله به تاسیسات نفتی آرامکو می‌تواند عملکرد علمی و فنی از طرف حوثی‌ها یمنی باشد یا خیر؟

گرچه حوثی ها مسئولیت حمله به تاسیسات نفتی آرامکو را پذیرفته‌اند اما اخبار و اطلاعات در مورد حملات پهپادی به تاسیسات نفتی آرامکو بسیار گسترده است، حتی وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه‌ای تردید خود را از این حملات پنهان نمی‌کند و به نظر می‌رسد باید به این وضعیت با دید قابل تأمل‌تری نگریسته شود. سازمان ملل متحد و سایر سازمان های بین المللی نیز براساس راستی آزمایی و ادعاهایی که مطرح شده است وارد عمل شده تا بتوانند بر اساس شواهد وادله ای تصمیم گیری کنند. در نتیجه همین شواهد و ادله موضعگیرهای چندگانه در برابر حمله پهپادی به آرامکو شده است.

حمله به تاسیسات نفتی آرامکو برای آمریکا و کشورهای اروپایی حمله به منبع انرژی اقتصادی جهان است. نفت خاورمیانه و مناطق پیرامونیش برای اقتصادهای صنعتی اروپا و آسیا از اهمیت زیادی برخوردار است. واکنش دیرهنگام آمریکا نشان می دهد این کشور به دنبال اجماع جهانی و بین المللی علیه ایران است تا در آینده تسلط و چیرگی بیشتری بر این کشور داشته باشد؛ هرچند که براین باورم که احتمال جنگ بین آمریکا و ایران قوت گرفته است اما در ماه های پیش رو وضعیت بسیار خطیر و خطرناک‌تری در خصوص وقوع جنگ بین این دو کشور وجود خواهد داشت و هرلحظه ممکن است که این وضعیت از حالت آرام و غیرنظامی به وضعیت نظامی تبدیل شود. باید گفت که احتمال وقوع جنگ در طی ۴۰ سال گذشته تا هیچ اندازه‌ مانند چند ماه آینده محتمل نبوده است.

هدف آمریکا از اجماع جهانی برضد ایران چیست؟

ایران از موضع رسمی، حمله پهپادی به تاسیسات آرامکو را تکذیب و رد کرده است ؛ ایران درنوع واکنش‌های خود سعی می‌کند پیام‌های آشکاری برای مخاطره انگیز بودن برخورد با تهران و منطقه را به نظام بین المللی و جهان ارسال کند و آن را به صورت هشدار مطرح می کند البته همه امیدوار هستند بار دیگر جهان و ایران خود را درگیر جنگ نکرده و چنین اتفاقات تلخی پیش نیاید، ولی باید گفت جهان درگذشته هم نمی‌خواست بسیاری ازاتفاقات، تحولات و فجایع تلخ تاریخی مانند جنگ جهانی اول و دوم، جنگ ایران وعراق، ظهور داعش و... پیش بیاید، تاریخ می‌گوید این دو کشور هرگز جنگ نمی‌کنند.

به نظر شما رییس جمهور ایران در مجمع عمومی ‌سازمان ملل چه خواهد گفت؟

این بار گفته می‌شود که رئیس جمهور ایران از طرح "صلح هرمز" برای مشارکت کشورهای منطقه به صلح وآرامش استفاده کند ولی این که این طرح چقدر می‌تواند راهبردی باشد و نگاه‌های کینه توزانه به ایران را سلب کند خود احتیاج به بررسی های بیشتری خواهد داشت. در چهل سال گذشته روسای جمهور پیشین ایران در صحن مجمع عمومی سازمان ملل از تریبون بین المللی به جای سخنان راهبردی برای منافع کشور در نقش یک خطیب، سخنرانی و اعلام مواضع کرده‌اند؛ درحالی که مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصت بسیار خوبی برای سخنرانی رهبران و روسای جمهور کشورها برای بیان مواضع و اهداف کشورهایشان در ارتباط با مهم‌ترین مسائل منطقه‌ای و بین المللی است اما روسای جمهور ایران خطیبان برجسته‌ای بودند که تلاش کرده‌اند اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران را با احساسات و حتی هاله‌هایی از نور در اطراف خود در مجمع عمومی سازمان ملل بیان کنند و هرگز نتوانسته‌اند از این ظرفیت برای بهبود نگاه ها به وضعیت ایران بهره برداری کنند.

کد خبر 390695

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.