خانه دوم کارگران؛ سکانس "هپکو"

خصوصی سازی، این روزها بار دیگر با قربانی جدیدش بر سر زبان‌ها افتاده و فعالان شبکه‌های اجتماعی صدای کارگرانی شده‌اند که به تیره‌روزی خود در پی نابودی هپکو اراک، اعتراض می‌کنند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تقریبا یک دهه از داستان پررنگ شدن طرح کوچک کردن دولت و بها دادن به بخش خصوصی می‌گذرد، سال‌هایی که دانه درشت‌های صنعت کشور تا امروز یکی یکی قربانی سودجویی عده‌ای شدند که مشخص نبود با چه اندیشه‌ای و با چه ساز و کاری سکان هدایت صنایع بزرگ ایران را به دست می‌گرفتند.

سرنوشت نیشکر هفت‌تپه، ماشین‌سازی تبریز، نیروگاه اصفهان، هپکو اراک و دهها مثال اینچنینی از روزی که چوب خصوصی‌سازی بر پیکرشان خورده تقریبا مشابه یکدیگر است و با یک سناریوی واحد به زمین زده شده‌اند. سناریویی عجیب اما واقعی!

این روزها که اعتراض کارگران هپکو اراک که روزی بزرگترین تولید کننده ماشین آلات راهسازی در خاورمیانه بود، کانون توجه مردم و رسانه‌ها شده، شاید بهانه خوبی است که این سناریو را به یاد آورده و واکاوی کنیم که چگونه شرکتی در سال ۱۳۸۵ حدود ۲۰ میلیارد تومان سود داشته، اکنون به مرحله‌ای می‌رسد که در ازای ۱۰ میلیون تومان واگذار شده و دیگر توان پرداخت حقوق کارگران خود را نیز ندارد.

ماجرا آنقدر مضحک به نظر می‌رسد که کاربران گاهی با طعنه از آن یاد می‌کنند: با ۱۰ میلیون تومان در ایران چه چیزهایی می توان خرید؟ دو دستگاه ps4 - یک دستگاه پیکان مدل ۸۰ - دو تا و نصفی سکه بهار آزادی - دو عدد لاستیک کامیون ۱۲.۲۴ سیمی - یک عدد کارخانه هپکو با ظرفیت تولید ۲۵۰۰ واحد ماشین آلات و ۲۰ هزار تن سازه‌های فولادی در سال!

و گاهی از عظمت هپکو در گذشته و ویرانی امروزش مرثیه می‌کنند، مانند یکی از کاربران توئیتر به نام "آسید" که نوشت: "شرکت هپکو در زمان جنگ با ماشین آلات راهسازی به ساخت جاده و سنگر در جبهه کمک کرد، اولین خودرو زرهی جنگ را ساخت و با مهندسی معکوس، تجهیزات عراقی را بازتولید کرد تا جایی که صدام سه بار هپکو را بمباران کرد!"

با غرض یا بدون غرض خصوصی‌سازی این روزهای ایران از الگویی تبعیت می‌کند که سرانجامی جز نابودی ندارد؛ همان الگویی که واگذاری شرکت‌های بزرگ صنعتی ایران از آن پیروی کرده‌اند؛ یعنی در ابتدا و با گذشت چند سال همه آن‌ها ورشکسته‌ و به زمین زده شدند و بعد، به فروش رسیده‌اند و البته که زمین خوردن این صنایع با یک روز و یک شب تحقق نمی‌یابد.

توئیت حامد هادیان، خبرنگار بدون مرز، شاید نقطه آغاز این موضوع باشد که اگر "سقوط هپکو چندین سال به طول انجامیده، چرا نهادهای نظارتی آن‌طور که باید ورود پیدا نکردند تا فاجعه تضییع حقوق کارگران و به خاک نشستن یکی از افتخارات صنعت کشور را شاهد نباشیم؟" او پس از اعتراضات کارگران هپکو نوشت: "استاندار مرکزی از دستور فوری رئیس‌جمهور در خصوص حل مشکل تعیین تکلیف سهامداری شرکت هپکو اراک خبر داد. تا حالا کجا بودند؟ حتما کار باید به زد و خورد برسد تا دستور بدهند. دستگاه نظارتی و امنیتی کجا هستند. اصلا شرکت‌هایی که کارشان مثل هپکو و هفت‌تپه به رسانه نکشیده چی؟"

آری تنها هپکو و مانند آن نیستند که در سکوت و با لابی‌گری‌ها که اغلب توسط برخی چهره‌های سیاسی مطرح اتفاق افتاده است طعمه خصوصی‌سازی‌های بدون قاعده شده‌اند بلکه صنایع کوچک و درشت بسیاری زمین خورده‌اند و صدایی درنیامده است؛ البته این‌بار شاید کارگران زخم خورده این روزهای صنعت ایران، نماد عدالت طلبی مردم ایران در برابر فساد موجود در واگذاری‌های غیرقانونی باشند و عموم مردم را با خود همراه کنند.

مردمی که این روزها صدای کارگران هفت تپه شده‌اند مانند علی؛ کاربری که در توئیتر خود نوشت:" دیروز هفت تپه امروز هپکو فردا همه مراکز صنعتی و تولیدی، صدای کارگران مظلوم کشور باشیم."

این روزها کارگران مامن تازه‌ای برای گفتن از دردهای خود یافته‌اند و رسانه‌های اجتماعی "خانه کارگر" دومی برای آنان شده است، مانند این کاربر که از رنج‌های زندگی کارگری اینگونه نوشت: "باید پدرت کارگر باشه تا بفهمی با حقوق یه کارگر فقط میشه ماه رو گذروند برای زنده موندن، نه تفریح، نه رستوران، نه مسافرت، نه لباس درست حسابی، نه لوازم خونه مناسب هیچی هیچی! حالا فکر کن به همین کارگرها شش ماه حقوق ندادن فکرش هم وحشتناک و باورنکردنیه، آره دور از تصورات ماست."

دیگری از شکاف بزرگ در کسب درآمدها می‌گوید: "چرا باید یک جراح در عرض چند ساعت چند میلیون تومان درآمد داشته باشد و یک کارگر جهت استفاده از خدمات جراحی به مدت چند ساعت، باید پس انداز چندین ساله خود را خرج کند؟"

با این حال هپکو اولین قربانی خصوصی‌سازی مانند خود نیست و با این دست فرمانی که اقتصاد امروز ما به پیش می‌رود احتمالا آخرین آن هم نخواهد بود اما برای هر حمایتی از حق طلبی جامعه کارگری، انصاف و هوشیاری بیشترین تاثیر را خواهد داشت تا در نتیجه آن کارگران این سرزمین طعم خوش کار و تولید را نیز بر سر سفره‌های خود بچشند.

انصاف و عدالتی که مهدی از کاربران شبکه‌های اجتماعی اینگونه طلب می‌کند: "اون عزیزانی که می گفتن اولویت جوانان امروز ورزشگاه و اینا نیست کار و اشتغاله چرا الان از حقوق کارگران هپکو حمایت نمی‌کنند؟ چرا به‌جای گل و شیرینی با چماق به استقبال مطالبه کارگران رفتن؟"

علی سیستانی یکی از پرمخاطب‌ترین کاربران توئیتر فارسی نیز یادآور شد که "نباید این حمایت‌ها بهانه دست آن‌هایی دهد که با ماهی گرفتن از آب گل‌آلود، تیره‌روزی‌های کارگران را بیشتر می‌کنند: خواهران و برادران عزیز امروز به‌جای انتشار اخبار بدون منبع حامی کارگران شرکت بزرگ هپکو باشید برای احقاق حقشون در کنارشون قرار بگیرید برای احیای مجدد هپکو مطالبه کنید نگذارید دغل بازها صدای کارگر بشوند!"

اعتراض کارگران هپکو اگر به دستگیری اعتراض کنندگان به جرم مخدوش کردن خط راه‌آهن ختم شود قطعا پاک کردن صورت مسئله است، آنچه منصفانه خواهد بود برخورد عادلانه دستگاه قضایی با عاملان نابودی هپکو است که کاربران بسیاری همچون روح‌الله خواستار آن هستند:" اینکه کارگران کشور به عنوان یکی از مولدین ثروت و موتور اصلی تولید، مورد جفا قرار بگیرند و از حقوق بدیهی و ابتداییشون به خاطر بی کفایتی و خیانت برخی محروم بشوند مسئله ای است که مجموعه نظام و قوه قضا باید بصورت جدی به آن ورود کنند."

کاربر دیگری نیز نوشت: "هپکو که روزی در خط مقدم دفاع مقدس بود و تا سال ۱۳۸۵ خط مقدم جنگ صنعت، بخاطر خصوصی سازی و منفعت طلبی عده‌ای این روزها نیاز به رسیدگی و تنفس مصنوعی دارد. قوه قضاییه لازم است به‌جای برخورد با کارگران، با عوامل فروپاشی این کارخانه برخورد جدی و فوری نماید."

در شرایطی که همگان به بحران خصوصی‌سازی ایران واقف هستند و همچون علی خدایی، نایب رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، ریشه تمام مشکلات کارگری در چند شرکت بزرگ مثل نیشکر هفت‌تپه و هپکو را خصوصی‌سازی می‌دانند، نیاز است بیش از پیش ساز و کارهای این امر مورد بررسی قرار گیرد.

گزارش از: علی یگانه نسب- خبرنگار ایمنا

کد خبر 390639

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.