احمد پدرام در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: فعالیتهای تبلیغاتی که از کودکان استفاده می کنند، عمدتاً با هدف کسب سود و ترویج نوعی کالا انجام شده و به جای توجه به خودشکوفایی کودکان، سبک خاصی از زندگی را در زمینه پوشش، غذا و نوع بازی رواج میدهند، این درحالی است که در حقیقت کودکان به عنوان یک طعمه تلقی میشوند و خانوادهها باید بدانند که رشد فرهنگی یعنی داشتن یک تفکر نقادانه نسبت به هجوم کالاهای ضد ارزشی و ضدفرهنگی است.
وی افزود: شرکتهای تبلیغاتی لباسها، برندها و مارکهایی را ایجاد میکنند و به روشهای مختلف از جمله برگزاری فشن شوهای تبلیغاتی که حتی بزرگسالان هم آن را لذتبخش تلقی میکنند، شخصیت کودکان را تحت تاثیر قرار میدهند. اگر خانوادهها زیبایی شناسی را به فرزندان آموزش بدهند، گرفتار مد و مدگرایی نخواهند شد و به شرکتهای تجاری اجازه نخواهند داد که بر آنها تسلط یابند.
این روانشناس ادامه داد: برای انتخاب لباس و اسباب بازی باید معانی درست و خودشناسی را به کودکان آموزش بدهیم تا توان درک تفاوتها را داشته باشند و بتوانند بدون مدگرایی خوب زندگی کنند. درحالی که فشنشوها و تبلیغات مدگرایی، تجارت و بازی کردن با روح و روان افراد است و مخاطب را اسیر خود میکند. برای درک نتایج این پیامد باید اندیشید که بعد از رسیدن به این هدف چه به دست میآوریم؛ آیا رشد معنوی است و یا یک ابتذال که در ظاهری زیبا ارائه میشود؟
پدرام گفت: فشنشوها موجب میشود که کودک حتی در صورتی که به خواسته خود هم دست یابد، به صورت موقت احساس خوبی داشته ولی به مد معتاد میشود، در غیر این صورت نیز خود را از داشتن برند خاصی محروم دانسته و احساس عقب ماندگی نسبت به همسالان میکند، این موضوع نه تنها باعث آزار کودکان بلکه موجب آزار بزرگسالان شده و آنها نیز به نوعی اسیر موج یکسانسازی و جدا ماندن از هویت واقعی خود میشوند. ریشه این گرایش نوعی کودکان را تحقیر و شخصیت آنها را خفیف میکند.
وی ادامه داد: این اتفاق چه در صورتی که به خواسته خود دست یابند و چه زمانی که توان دستیابی به کالای مورد نظر را نداشته باشند، رخ میدهد؛ نیاز کودک به تنوع طلبی و تفنن جویی است که منجر میشود انسان گرفتار مد شده و از مد استفاده منطقی و مناسب نداشته باشد، درحالی که اساسا این معنا از مد غلط است.
این روانشناس به پیامدهای مخرب این موضوع بر جامعه در بلندمدت اشاره کرد و افزود: بسیاری از افراد با وجود تحصیلات در مقاطع بالا، در ارتباط با من ایده آل خود تضادهای جدی دارند. آنها حتی در ارتباط با جسم خود احساس بدی دارند؛ به این دلیل که به جای برخورداری از آموزش مهارتهای خودآگاهی، در معرض آموزش پیروی کردن و مقلد بودن قرار گرفتهاند؛ یکی از پیامدهای مخرب این موضوع آن است که افراد در بزرگسالی دچار مشکلاتی بین خود واقعی و خود ایده آل می شوند که متاثر از مدهایی است که شرکتهای بزرگ در دنیا برای کسب سود راهاندازی میکنند.
وی راهکار این معضل را خودشناسی و خودآگاهی دانست و اضافه کرد: مهارت خودآگاهی که شامل خودجسمی، خودپنهان و معنوی است، هم برای بزرگسالان لازم است تا گرفتار شوهای تبلیغاتی نشوند و هم به درستی فرزندان خود را از حقیقت چنین برنامه هایی آگاه کنند.
پدرام خاطرنشان کرد: در حقیقت آنچه که باعث رشد معنوی، عاطفی و فرهنگی بزرگسالان و کودکان میشود، آموختن خوب زیستن از طریق مطالعه، به کارگیری فرهنگهای اصیل از طریق قصه خوانی و آموختن ۱۰ مهارت زندگی مانند خودآگاهی، ارتباطات مثبت، تفکر انتقادی، تفکر خلاق و توانمندی برای مقابله با موج های منفی است که انسانها را در خود گرفتار میکند.
نظر شما