روح سرکشی که قربانی "حس تملک مردانه" شد

"گلی راوبال" از جمله زنان نزدیک به "آدولف هیتلر" یکی از مردان تاثیرگذار تاریخ است، او خواهرزاده هیتلر بود و در نهایت حس تملک و کنترل توسط هیتلر، او را به سوی خودکشی سوق داد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، برای کسانی که به تاریخ جنگ جهانی دوم و روانشناسی رهبران بزرگ سیاسی علاقمند هستند، زندگی شخصی "آدولف هیتلر" و به خصوص رابطه او با زنان، یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعاتی است که همچنان پاسخ روشنی برای بسیاری از سوالات آن وجود ندارد. از سویی شواهد انکارناپذیری وجود دارد که هیتلر از حمایت‌های مالی و عاطفی بسیاری از سوی زنان برخوردار بوده است؛ از سوی دیگر هیتلر ازدواج نکرد و به نظر می‌آید برای فدا کردن خود در راه آرمان‌هایی که برای آلمان در سر داشت، زنان در زندگی شخصی و برنامه‌های سیاسی او نقش حاشیه‌ای داشتند. دیدگاه جاه‌طلبانه او برای قدرت باعث می‌شد تا زنان برایش تنها پله‌های ترقی باشند و ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی، اجتماعی خاصی که در سر داشت.

"حقیقت این است که دیگر با دائی‌ام کاری ندارم" این آخرین جمله‌ای بود که "هانریش هوفمان" Heinrich Hoffman از زبان گلی شنید و روز بعد جسد دختر جوان در حالی پیدا شد که در اتاق خود با تپانچه‌ای که متعلق به آدولف هیتلر بود، به خود شلیک کرده بود. اتفاقی تلخ برای یک انسان که به تازگی به بهار جوانی پای گذاشته و ریشه‌یابی جدی برای دلیل این کار را می‌طلبد. سرنوشت تلخی که ممکن است در انتظار هر فردی در شرایط مشابه باشد مگر با شناسایی و مداخله‌ بجا.

 در این گزارش می کوشیم به مناسبت روز جهانی "پیشگیری از خودکشی" به ریشه‌های خودکشی "گلی راوبال" و تحلیل در حوزه "خشونت در روابط" قدمی برای عدم تکرار حوداث دردناک مشابه، برداریم.

"یولیوس شاوب"، آجودان هیتلر؛ گلی راوبال را چنین توصیف می‌کند: "دختری بود سبزه با چشم‌های میشی و ١٧٠ سانتی متر قد، خوش هیکل و سرحال که فوق العاده سرزنده بود و صدایی خوش و طبعی گشاده داشت و همیشه آماده طنز و مطایبه بود".   دختر جوانی سرحال و شادابی که به همراه دائی به گردش و خرید می‌رفت؛ اگرچه شاید تصور این که هیتلر با تصویر ذهنی یک رهبر سیاسی و جنایتکار جنگی، صبورانه با یک خانم جوان به خرید بپردازد کار راحتی نباشد. هیتلر دو برابر سن گلی را داشت و از اقوام او بود. از آنجا که مادر گلی زمان به خاک سپردن کلارا هیتلر (مادر آدولف هیتلر) باردار بوده و همچنین از آنجا که اختلاف سنی پدر و مادر هیتلر همانند اختلاف سنی آدولف هیتلر با گلی راوبال ١٩ سال بود، به نظر روانشناسان هیتلر با توجه‌اش به گلی راوبال در حقیقت به دنبال بدیلی برای مادرش بود. رفتارهای هیتلر هم در رابطه با نوع برخورد با مرگ مادرش و مرگ گلی نیز مشابه است. گلی راوبال همراه آدولف هیتلر در دورهمی‌های بسیاری شرکت و توجهات بسیاری را به خود جلب می‌کرد و در این جمع‌ها می‌درخشید.

اما شرایط به این خوبی ادامه نمی‌یابد. شواهد بسیاری از سختگیری‌های وی نسبت به گلی وجود دارد، فعالیت‌های اجتماعی دختر جوان را محدود می‌کرد، اجازه رفتن به مهمانی بدون حضور یک بزرگتر را نمی‌داد، به محض این که از علاقه میان گلی و راننده خود اطلاع یافت هر دو طرف را مجبور کرد تا باهم قطع رابطه کنند، اجازه نمی‌داد گلی تنهایی به مسافرت رود و با فردی که دوستش دارد ازدواج کند، حتی اجازه نمی‌داد بدون اجازه قبلی با کسی همکلام شود.

 این محدودیت‌ها به مرور بر روحیه گلی تاثیر می‌گذاشت و باعث شد دیگر آن دختر شاداب قبلی نباشد. همانطور که "هنریته هوفمان" (فون شیراخ) Henriette Von Schirach دوست گلی چنین شرح می‌دهد: "در سال‌هایی که او تنگ هیتلر زندگی می‌کرد، درونگرا و جدی شد. او نمی‌خواست کسی مراقبش باشد و مهیای آزمون چیزهای نو بود و عطش تجربه داشت".

یان کرشاو نیز چنین توصیف می‌کند: "او به همان پرنده‌ای معروفی می‌ماند که در قفسی زراندود محبوس بود و عاقبت هم بایستی همین او را به وضعی کشانده باشد که حس کند راه خلاصی وجود ندارد."(ص٥٨)

 از این سو به نظر می‌رسد به قدری فشار روحی وارد به گلی زیاد بوده که او را به خودکشی وا دارد. مسئله‌ای که این روزها در روابط بین فردی مورد تایید نیست و به عنوان خشونت عاطفی و خشونت روانی در رابطه مطرح است و آن رابطه ناسالم قلمداد می‌شود.

 جنبه‌ای که کمتر مورد توجه قرار گرفته است که شاید دلیلش وسعت گستردگی تبعات جنگ جهانی دوم و اقدامات هیتلر باشد که سایه آن، رسیدگی به این پرونده را تحت شعاع قرار داده است. گلی راوبال تنها زنی نبود که آدولف هیتلر او را به خودکشی کشاند و اگر با دید وسیع‌تر به این مقوله بنگریم، تنها زنی نیست که به دلیل فرار از سلطه فرهنگ مردسالاری، راه نجات خود را در مرگ یافته است.

هرمان گورینگ پیش از این در محاکمات نورنبرگ از رابطه با تاثیر خودکشی گلی بر رفتار و روحیات آدولف هیتلر چنین یاد کرده بود: "مرگ گلی تأثیر بسیار مخربی بر هیتلر گذاشت...این اتفاق ارتباط او با سایر افراد جامعه را تغییر داد." برخی منابع گلی راوبال را تنها عشق حقیقی هیتلر می‌دانند و همانند زمانی که مادرش فوت کرده بود، اتاق گلی را به زیارتگاه تبدیل کرده بود و اجازه دخول به اتاق را به کسی نمی‌داد. از آنجا که در آن دوران روزنامه‌های بسیاری از احتمال قتل گلی به دست هیتلر می‌نوشتند، برای مدتی تمایل نگاه کردن به روزنامه‌ها را نداشت و این مساله بیشتر هیتلر را بر آن داشت تا زنان را در زندگی خصوصی خود به حاشیه براند تا در نزد عموم مردم، زیادی نزد یک زن دیده نشود و در شرایط مشابه با شرایط مرتبط با گلی در رابطه با رسانه‌ها قرار نگیرد.

بخش‌هایی از این گزارش از کتاب "زنان بر صلیب شکسته – موقعیت زنان در آلمان هیتلری" نوشته کیت هیست و به ترجمه رمضان علی روح اللهی برگرفته شده است.

بیشتر بخوانید

چرا برخی نوجوانان مرگ را انتخاب می کنند؟

کد خبر 387895

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.