به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، برخی کارشناسان معتقدند که دیدگاههای ارائه شده امروزی برای شهرهای هوشمند با ارائه فنآوریهای پیشرفته و پرهزینه، علاوه بر این که منجر به ایجاد حس بیگانگی با شهر میشود، باعث افزایش نابرابریهای اجتماعی نیز خواهد شد زیرا اینگونه تجهیزات بیشتر در اختیار قشر مرفه جامعه قرار دارد.
بنابراین شهرهای هوشمندی که بشریت در آینده شاهد پیدایش آنها خواهد بود، بر مبنای ارتقاء تدریجی و بهبود وضعیت زیرساختهای موجود با کمک مشارکتهای جدید شکل خواهد گرفت و تصویری تحقق یافته از داستانهای علمی تخیلی امروزی نیست؛ چرا که در آنها تمرکز بر حل مشکلات شهری و رفع نیازهای ضروری با استفاده از بهبود زیرساختهای موجود است و نه ایجاد فرصت برای گسترش تجملات.
به همین دلیل برخی معتقدند که در مسیر دستیابی به عنوان شهر هوشمند، برنامهریزان، رهبران و محققان جوامع به جای راهاندازی پروژههای پر زرقوبرق در مراکز شهرها، بهتر است به مبارزه با مشکلات جدی فعلی همچون خانهها و بافتهای فرسوده، حفاظت از منابع غذایی، جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر و ارتقا امنیت بپردازند و بدینترتیب با استفاده هوشمندانه از فنآوری، برای تمامی ساکنان شهرها زندگی بهتری فراهم آورند.
ایجاد اینگونه شهرها بر مبنای همکاری میان شرکتهای کوچک و بزرگ، مؤسسات محلی، مقامات، شهروندان، جوامع و دانشگاهها قرار دارد و نیازمند تغییر تمرکز پروژههای در دست اجرا از "شهرهای هوشمند" به "نیاز ساکنان" است. یکی از آخرین نمونههای ارائه شده برای این ادعا، ساخت "مزارع عمیق" است که آخرین موج فرارسیده در زمینه هوشمندسازی شهری به حساب میآید. به گفته کارشناسان این مزارع که فعلا در اعماق زیرزمینی شهر "منسفیلد" انگلستان در دست آزمایش و بررسی قرار دارد، دارای ۱۰ برابر کارایی بیشتری نسبت به همتایان زمینی خود است.
برای موفقیت در این پروژهها لازم است دانشگاهها اقدام به گسترش دانش لازم برای ارائه تحقیقات و آموزشهای مفید و درنتیجه اولویتبندی مشکلات موجود و نیازهای ضروری کنند و در این زمینه راهکارهای مفید ارائه دهند. برای مثال در میلان ۶ دانشگاه محلی در همکاری با شهرداری در حال بحث و گفتگو پیرامون مسائل پیش روی شهری و به نمایش گذاشتن نتایج حاصل از تحقیقات خود هستند. این تحقیقات در آینده به ایدههای سیاست شهری تبدیل میشود. در این میان نمیتوان از نقش مشارکت ساکنان برای طراحی و اجرای فنآوریهای هوشمند توسط مقامات و حصول اطمینان از بهبود وضعیت زندگی در شهرها چشمپوشی کرد.
شهر آلمانی "دارمشتات" نیز با همکاری شهروندان، دانشگاهها، موزهها، صاحبان مشاغل و شهرداری اقدام به برنامهریزی برای آینده هوشمند خود بر مبنای حفظ حریم خصوصی و ایجاد تعادل در امنیت کرده است و تمرکز ویژهای بر امنیت سایبری دارد.
شورای شهر ناتینگهام نیز در همکاری با دانشگاه این شهر، برای خانههای روستای حومهای "اسینتون"، دیوارها و پنجرههای جدید و سقف خورشیدی فراهم کرده است که وضعیت سیستم گرمایشی آن را بهبود میبخشد. بدین ترتیب هزینه خدمات بهداشتی این ناحیه که در اثر مسکن نامناسب بسیار بالا بود تقریبا به نصف کاهش پیدا کرده است.
این موج جدید از هوشمندی شهرها، از مراکز شهری فراتر رفته است و تا مرز دانشگاههایی از فرانسه تا ایرلند نیز رسیده است. این دانشگاهها دربهای خود را به روی ساکنان مناطق محلی اطراف گشودهاند و درون محوطه دانشگاه به آنها دانش و مهارتهای لازم برای پیشرفت را آموزش میدهند.
از دیگر اقدامات صورت گرفته در این زمینه، همکاری میان دانشگاه فنی دوبلین و شورای این شهر است که پس از ایجاد یک اردوگاه جدید برای ساکنان مناطق محروم Grangegorman، دربهای آن را به روی دیگر مناطق نیز بازگذاشت و از ساختمانهای قدیمی به عنوان مراکز تأمین انرژی شبکه بهره برد.
بنابراین هرچند تکنولوژی میتواند نقش مهم و تعیینکنندهای در مقابله با مشکلات شهری داشته باشد ولی شهر هوشمند شهری است که فراتر داستانهای رویایی، زیرساختهای پایدار و استوار برای ساکنانش فراهم آورد و موج جدیدی از این گونه شهرها در راه است.
ترجمه از: مریم زمانی، خبرنگار ایمنا
نظر شما