به گزارش خبرنگار ایمنا، احسان کاظمی امروز _ دوشنبه ۲۸ مردادماه _ در نشست "بررسی تاثیرات مثبت و منفی فیلمها بر کودکان و نوجوانان" که به میزبانی خبرگزاری ایمنا برگزار شد، اظهار کرد: بزرگترین چالش در حوزه سینمای کودک و نوجوان دشواری نویسندگی و ساخت فیلم برای این گروه سنی است چراکه نویسندگان و سازندگان فیلم از این دوره سنی فاصله گرفتهاند و باید تلاش کنند زبان کودک را درک کنند.
وی افزود: متأسفانه به عنوان یک روانشناس شاهد این موضوع هستم که چه در بین خانوادهها و چه در بین هنرمندان و فیلمسازان، جایگاه کودک مناسب نیست و هنوز نتوانستهاند با کودک ارتباط برقرار کنند.
این روانشناس کودکان و نوجوان ادامه داد: برخی تحقیقاتی که در آمریکا انجامشده نشان میدهد، که کودکان در معرض بمباران تصویری هستند و به موازات آن سایر مهارتهای آنها تضعیف میشود. در این رابطه فیلمسازان باید با تسلط به مهارتهای شخصیتی و نیازهای کودک، بتوانند اولویتهای آن را درک و بر اساس آن اقدام به تولید آثار هنری کنند.
کودکان ما تمایلی به بچه بودن ندارند
کاظمی در خصوص تغییرات پرشتاب دنیای امروز، تصریح کرد: چه بخواهیم و چه نخواهیم، سینما ابزاری مؤثر است و سؤال اینجاست که فیلم دیدن در سبد فرهنگی خانواده ایرانی چه جایگاهی دارد و کودکان ما چه تأثیری از فیلمها میگیرند؟
وی در پاسخ به این سؤال که تاثیرات منفی دور شدن از فضای سینمای کودک چه تأثیری بر این قشر دارد، گفت: کودکان ما تمایلی به بچه بودن ندارند چراکه در خانواده، سیستم آموزشی و جامعه فضایی وجود ندارد که کودک بتواند در آن کودکی کردن را آموزش ببیند؛ همه تمایل دارند کودکان زودتر بزرگ شود. برای مثال در سطح شهر به کودکان آموزشهای مختلفی میدهم، اما شاهد هستم که کودکان با موسیقیهای شاد همراهی نمیکنند، اما تمام آهنگهای پاپ را از حفظ هستند.
این روانشناس کودک و نوجوان ادامه داد: شرایط بهگونهای است که کودکان همراه خانواده وارد سینما میشوند و فیلمهایی میبینند که مناسب سن آنها نیست و حتی با شوخیهای جنسی مواجه میشوند؛ تمام این مسائل باعث میشود کودک نتواند بچگی کند. اگر هر محصول کودک مناسب با شرایط سنی او نباشد، کودکی کردن را فراموش میکند، از عوارض جانبی دیگر آن تغییر هویت جنسی کودک است که قطعا آسیبهای روانی متعددی در پی دارد.
کاظمی با اشاره به اهمیت دانش روانشناسی کودک برای یک فیلمنامهنویس و کارگردان اظهار کرد: افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند، باید یک روانشناس حرفهای کودک باشند تا بتوانند نیازهای کودک را درک کنند و زبان کودک را بفهمند و با آن ارتباط برقرار کنند.
هنوز تفاوت بلوغ با نوجوانی را نمیدانیم
این روانشناس کودک و نوجوان گفت: ما هنوز نمیدانیم تفاوت بلوغ با نوجوانی چیست. هنوز مشخص نیست طبق تعریف یونسکو دوره کودکی تا ۱۸ سالگی است یا بر اساس عرف خودمان یک فرد تا ۱۲ سالگی کودک محسوب میشود. این موضوع باعث میشود نتوانیم به یک وحدت رویه در خصوص مسائل حوزه کودک دست پیدا کنیم.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا تمایل به زود بزرگ شدن کودکان باعث شده است ما بتوانیم بزرگسالان سالمی تربیت کنیم؟ گفت: خیر، امروز بهواسطه کودکی نکردن کودکان در جای خود، با بزرگسالانی روبهرو هستیم که رفتارهای بچگانه بروز میدهند و تمایل دارند در سنین بزرگسالی احساسات فروخورده کودکی را ارضا کنند.
این روانشناس کودک و نوجوان اظهار کرد: جامعه ما کودک سالار نیست و اگر بود، توجه همهجانبهای نسبت به مسائل و نیازهای کودک وجود داشت و در شرایطی که شاهد هستیم، چنین مسئلهای وجود ندارد.
سانسور به کنجکاوی دامن میزند
کاظمی با بیان اینکه جایگاه کودک در خانواده تعریف نشده است، ادامه داد: زمانی که کودک با رسانههای متعدد مواجه میشود، نمی داند باید کدام نیاز خود را برطرف کند. برای مثال خیلی از خانوادهها به من مراجعه میکنند و میگویند کودک ما در تلفن همراه پدر یا مادرش در خصوص مسائل جنسی جستجوهایی انجام داده است و ما از این مسئله نگرانیم. علت چنین مسئلهای بیش از اینکه ارضای نیاز باشد، کنجکاوی است و سانسور به این کنجکاوی دامن میزند.
وی با اشاره به کمرنگ شدن فعالیت نهادهای مرتبط با کودک مثل کانون پروش فکری کودکان، اظهار کرد: بسیاری از اوقات دچار مشکل در قضاوت میشویم؛ برای نمونه کتابهای مخصوص کودکان برای من ارسال میشود تا ضمن بررسی آنها ازنظر روانشناسی، اصلاحاتی در آن انجام دهیم، اما توجهی به این توصیهها نمیشود و اتفاقا کتاب فروش خوبی پیدا میکند؛ ممکن است پیام نهایی کتاب صحیح باشد، اما شیوه بیان مطلب خود مشکلاتی دارد که زیان آن از سودش بیشتر است.
این روانشناس کودک و نوجوان با بیان اینکه پرتحرکی کودک به منظور کودکی کردن نیست، تصریح کرد: مقصود این است که فرد بتواند از دریچه چشم کودک به دنیا نگاه کند؛ برای مثال ترس را از زاویه نگاه کودک ببیند. مشکل اصلی ما فلسفه نگاه به کودک است که باید از نهاد خانواده اقدام به اصلاح آن کنیم و در غیر این صورت هر اثر هنری مرتبط با کودکان دارای مشکلات ساختاری است.
از تربیت کودکان میترسند
وی با اشاره به اینکه ترس خاصی از تربیت کودک وجود دارد، اظهار کرد: چند سال پیش از طرف اداره بهداشت از من درخواست شد که برای کودکان مهارتهای پیشگیری از خطر را آموزش دهم؛ یکی از این مهارتها روشهای پیشگیری از رابطه پرخطر جنسی بود، اما همواره پیش از شروع جلسات به من تذکر داده میشد که در خصوص مسائل جنسی آموزشی ندهم. این در شرایطی بود که نوجوانان خیلی بهتر این مسائل را میدانستند و ترس از این مسئله منجر به این شده است که کودکان و نوجوانان بهجای استفاده از منابع آموزشی رسمی به سمت منابع غیررسمی حرکت کنند.
نظر شما