در هر جامعه ای مطبوعات و به بیان کاملتر مطبوعات و رسانه های شفاف و آزاد از ارکان تحقق توسعه و پیشرفت محسوب می شود. بر این اساس خبرگزاری ایمنا روزانه به انعکاس برگزیده مطالب برخی از روزنامه های کشور می پردازد.
روزنامه ایران، صفحه نخست امروز خود را به توییت دوشنبه دونالد ترامپ اختصاص داده و در عکس یک خود نوشته است: «اعتراف ترامپ، شکست ناپذیری ایرانیان در مذاکره» روزنامه ایران در ادامه توضیح داده است: دونالد ترامپ دوشنبه شب در توئیتی ادعا کرده بود: «تنها به خاطر داشته باشید که ایرانیها هرگز در جنگی پیروز نشدهاند اما هرگز در مذاکرهای هم شکست نخوردهاند.» این توئیت دو پهلو ضمن آنکه اعتراف به قدرت دیپلماسی ایران است البته درون خود موضعی تهدیدآمیز هم دارد مبنی بر اینکه کاخ سفید از راه دیپلماسی با تهران به خواستههای خود نمیرسد و لذا این پیام را ممکن است درون خود مستتر داشته باشد که راههای غیر دیپلماتیک و مشخصاً جنگ راه ناگزیر امریکاست. محمدجواد ظریف اما در پاسخ به این موضع امریکا هشدار داد که ایرانیان در برابر هر غاصبی دوام آوردهاند.وزیر خارجه ایران در توئیتی نوشت: «برای یک هزاره، ایرانیان در برابر هر غاصبی دوام آوردهاند اما امریکا در مسیر رقم زدن بزرگترین شکست خود از زمان جنگ ویتنام، ۷ تریلیون دلار هزینه کرده و رودخانههایی از خون را در خاورمیانه جاری کرده است.» ظریف در ادامه با اشاره به اینکه دیپلماسی نوعی دوراندیشی بوده و ضعف محسوب نمیشود، از دونالد ترامپ، رئیسجمهوری امریکا خواست تا تاریخ جعلی و عطش تیم ب برای جنگ ابدی را نپذیرد.
روزنامه شرق، صفحه نخست امروز خود را به بررسی اظهارت ابوالفضل توکلیبینا از چهرههای قدیمی بازار و از فعالان کهنهکار سیاسی پیرامون اعدام امیرعباس هویدا اختصاص داده و در تیتر خود نوشته است: «امام با اعدام هویدا مخالف بود؟» روزنامه شرق در ادامه توضیح داده است: روایت او روایت پیشگفته از سوی مرحوم ابراهیم یزدی را تأیید میکند. توکلیبینا گفته است: «دستگیری و انتقال هویدا [نخستوزیر دوران پهلوی]مردمی بود و امام دستور داد هر چه میخواهد برای او فراهم کنند. ابتدا در یک اتاق مستقل و اختصاصی در طبقه دوم مدرسه رفاه نگهداری میشد، اما چند روز بعد به زندان قصر منتقلش کردند و بعد هم [با حکم صادق خلخالی] اعدام شد. البته دولت موقت [به ریاست مهندس بازرگان] تلاش کرد هویدا اعدام نشود و دستور آن را هم از امام گرفته بودند، اما قبل از اینکه پیام امام را برسانند او را اعدام کردند. البته چهار نفر بودند که یکی از آنها هویدا بود. به نظر من اعدام او به آن فوریت کاری اشتباه بود، چون او یازده [سیزده] سال نخستوزیر بود و اطلاعات زیادی درباره شاه داشت. مثل تیمسار فردوست که حرفهای زیادی گفت».
با وجود آنکه روزنامههای دوران انقلاب همگی از تیرباران هویدا در برابر «جوخه اعدام» سخن گفته بودند، اما بعد از گذشت چند سال روایتهای دیگری از چگونگی مرگ نخستوزیر دوران پهلوی مطرح شد؛ از آن جمله مرحوم ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت چند سال پیش در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خلال بیان خاطراتش درباره اعدام هویدا گفت: وقتی هویدا را از پادگان جمشیدیه به مدرسه رفاه آوردند، به من گفت که فلانی من حرفهای زیادی دارم که باید بزنم. این خیلی طبیعی بود فردی که ۱۴ سال نخستوزیری یک نظام را کرده است، اطلاعات بسیار گستردهای از درون نظام داشته باشد. من به امام خمینی گفتم که هویدا اسرار زیادی دارد. زمانی میشود که ما میگفتیم خاندان پهلوی فاسد بودند و روابط کثیفی داشتند، خب ما مخالف بودیم و میتوانستیم هر حرفی را بزنیم. اما نخستوزیری که ۱۴ سال مسئول بوده است میخواهد حرف بزند. باید بگذاریم حرفش را بزند. امام پیشنهاد من را پذیرفت. به خلخالی گفت: همانجور که فلانی میگوید عمل کنید.» آنطور که علی مطهری هم روایت کرده است گویا پدرش هم با این اعدام مخالف بوده.
علی مطهری اخیرا در مصاحبهای درباره اعدامهای وابستگان پهلوی و واکنشهای استاد مطهری گفته است: «ایشان چندین بار به آقای خلخالی تلفنی تذکر دادند. من خودم یکی، دو بار را شاهد بودم. مثلا در مورد اعدام هویدا معتقد بودند که نباید عجله شود. تلاش کردند با امام تماس بگیرند و آن شب موفق نشدند و تصمیم داشتند صبح با امام صحبت کنند، اما هویدا را همان شب اعدام کرده بودند...».
البته خلخالی ادعایی هم در ادامه مطرح کرده که هیچ وقت به تأیید نرسیده و از سوی مرحوم یزدی هم تکذیب شده است. او گفته که ابراهیم یزدی به دستور بازرگان از یک طرف و یهودیها، بهاییها، فراماسونها، اسرائیلیها و فرانسویها از طرف دیگر، دست به دست هم داده و جنازه را در یک تابوت گذاشتند و با ایرفرانس به فرانسه و بعد هم به اسرائیل فرستادند.
روزنامه ابتکارصفحه نخست امروز خود را به بررسی قراردادهای صوری زندگی اختصاص داده و در تیتر یک خود نوشته است: «زندگی صوری» روزنامه ابتکار در ادامه توضیح داده است: چند سالی است که کلمه «فساد» بسیاری را به یاد ارقام کلان و مفسدان اقتصادی بزرگ میاندازد؛ سههزار میلیارد تومان، خاوری، زنجانی و... اما مسئله این است که فساد در حوزههای اداری و اقتصادی تنها شامل فسادهای کلان نیست. بسیاری از رفتارهایی که حتی گاه عادی تلقی میشوند، در زمره این فسادها هستند. مثلا وقتی کارتان را با پارتی و رشوه راه میاندازید، فساد است. مدتهاست نوعی دیگر از فساد نیز فراگیر شده؛ قراردادهای صوری!
در حالی که رشوه بالذات رفتاری غیرقانونی است، قراردادهای صوری، در ظاهر نشانی از غیرقانونی بودن ندارند. درواقع قراردادهای صوری، راهکاری قانونی برای دور زدن موانع قانونی هستند که تنها از نظر نیت و آثار مسئله دارند.
روزنامه همدلی، در صفحه نخست امروز خود به بررسی فشارهای پیدا و پنهان علیه شخصیت های محبوب و مرجع پرداخته و در تیتر یک خود نوشته است: «محبوب ، محدود ، مغضوب» روزنامه همدلی در ادامه توضیح داده است: یک عرف شناختهشده در کشور این است که هر کسی به هر دلیلی به سطحی از محبوبیت رسید، باید تاوان این خوشاقبالی را بدهد. در طول تاریخ ۴۰ساله ایران موردهای مصداقی بسیاری برای این ادعا وجود دارد و البته محدود به حوزه یا عرصه فعالیتی خاصی نیست. افراد محبوب ممکن است چهرهای سیاسی باشند، مانند تقریباً تمامی روسای جمهور و روسای دولتها که بهواسطه پشتوانه اجتماعی و مردمی روی کار آمدند. یا هنرمند و ورزشکار و روزنامهنگار و کنشگر اجتماعی و حتی خوانندهای که تنها برای مردم میخواند و با مردم بودن را تنها حاصل و نتیجه دهها سال فعالیت هنریاش میداند. سوال این است که چرا هر کسی به درجهای از محبوبیت فراگیر رسید، باید به هر نحوی سرکوب شود، پروندههای متعددی را روبهروی خود گشوده ببیند و حتی عرض اندام گروههای فشار را شاهد باشد. برای احمد شاملو که چهرهای محبوب در عرصه ادبیات فارسی است و جامعه تلاش میکند در قبال نام او با احترام رفتار کند، مستندی ساخته و در شب سالمرگاش از سیمای ملی پخش میشود تا تخطئه شود. عادل فردوسیپور باید بعد از ۲۰ سال برنامه محبوب و فعالیت گستردهاش در تلویزیون به دلخواه یک مدیر تازهبهمیدان آمده کنار گذاشته میشود.
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست امروز خود از گفت و گو با رضا رحمانی، وزیر صمت خبر داده و در تیتر یک خود از قول او نوشته است: «عبور از بحران به سود اشتغال» رحمانی پیرامون دخالت در کار خودروسازیها اظهار کرد: نه به این معنا. لزوما معنی مدیریت، دخالت در یک صنعت نیست. مثلا در صنایع غذایی، کمترین میزان افزایش قیمت اعمال شده است. البته من صحبتم مواد اولیه خوراکی نیست. دخالتی در این کار هم نداشتیم. خود این صنایع در رقابت با یکدیگر قیمتگذاری کردند. یا در پتروشیمیها، روند تخصیص ارز و فعالیتها در حال اصلاح است. حالا در رسانهها میآیند و موضوع دو سال پیش را مطرح میکنند و از رشوه گرفتن حرف میزنند. این بیاخلاقی است. من این را طبیعی نمیدانم. قرار هم نیست صحبتی در این باره بکنم. اگر حرفی در این باره بزنم، ممکن است که از آن استفاده سیاسی شود. بنای من این است که در وزارت صنعت وارد عالم سیاست نشوم. آنقدر در تولید و بازار شرایط خاص وجود دارد که وقت هم کم میآورم.نه پیش از مسوولیتم و نه در همین دوره وزارت، نه خودم و نه بستگان و آشنایانم هیچ وابستگی به خودروسازان نداشته و نداریم. اما این به معنای نابود کردن خودروسازیها نیست. دنبال این نیستم که تبر بردارم و از یک طرف قلعوقمع کنم.
خصوصیسازی در بسیاری از شرکتهای زیرمجموعه وزارت صنعت بطور واقعی انجام نشده است. دخانیات را از ما گرفتهاند و به وزارت کار دادهاند. چرا؟ چون صندوق فولاد از دولت طلب داشت و دولت برای پرداخت دیون این شرکت را واگذار کرده است. اینکه خصوصیسازی نیست.
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز خود را به بررسی تحولات کانالهای موازی تحریک دلار پرداخت و در تیتر یک خود نوشته است: «راز خروج نهنگهای ارزی» روزنامه دنیای اقتصاد در ادامه توضیح داده است: چرا در روزهای اخیر بازار ارز کمنوسان است؟ پاسخ؛ نهنگها یا معاملهگران بزرگ از بازار خارج شدهاند. چرا؟ «کوچ به بازارهای دیگر»، «کمبود نقدینگی»، «انتظارات» و «محدود شدن بازه نوسان» که احتمال کسب سود از بازار ارز را کم میکند. چرا دامنه نوسانات روزانه به شدت کاهش یافته است؟ پاسخ؛ کانالهای موازی تحریک دلار کماثر شده است. چرا؟ «ثبات نرخ حواله درهم»، «نبود فاصله آربیتراژی با بازارهای همسایه» و «فاصله نرمال قیمت صرافیهای بانکی با بازار آزاد». گروهی معتقدند، با توجه به دست بالای بازارساز، نهنگها تمایلی برای زورآزمایی با او ندارند. معاملهگران بزرگ بهدنبال ورود به بازار پس از کاهش قدرت بازارساز هستند. پیشنهاد؛ اگر بازارساز میخواهد روند میانمدت بازار را مدیریت کند، باید قیمت و حجم مداخله را با انتظارات خود از درآمدهای ارزی آتی تنظیم کند. سیاستگذاران نیز باید قدرت مانور بازارساز را به رسمیت بشناسند و به جای فشار در جهت کنترل قیمت تمرکز را بر مدیریت نوسان قرار دهند. چرا؟ نزدیک شدن قیمت صرافیهای بانکی و سامانه نیما به بازار آزاد، تا حدی قیمت را از هجوم نوسانگیران در امان نگه داشته است. اما فشار برای کاهش قیمت بدون توجه به درآمدهای آتی احتمال کاهش قدرت مانور و افزایش ریسک حملات سفتهبازانه را بالا میبرد.
نظر شما