به گزارش ایمنا، فضای سیاسی کشور نسبت به سالهای گذشته در همین زمان مشابه اصلا انتخاباتی نیست به گونهای که حتی از آن به عنوان خواب سنگین احزاب نام میبرند. هر دو جریان سیاسی ریشهدار کشور گویی در یک بلاتکلیفی به سر میبرند و تاکنون هیچ برنامه و استراتژی مدونی در رابطه با انتخابات ارائه ندادهاند. اصلاحطلبان که در سه انتخابات اخیر موفق و پیروز میدان بودهاند، در حال حاضر در یک فضای تقریبا سردرگم به سر میبرند و تاکنون به یک اجماع کلی در رابطه با استراتژی و رویکرد انتخاباتی خود نرسیدهاند. برخی از نخبگان و فعالان سیاسی بر انتخابات مشروط تاکید دارند و برخی نیز معتقدند تنها راه حیات سیاسی این جریان حضور در انتخابات است حتی اگر نتوانیم در آن سهمی داشته باشیم. در مقابل جناح اصولگرا همچنان در ابتدای راه مانده و سالها است برای رسیدن به یک ائتلاف درون جناحی و طیفی تلاش میکنند، اما موفق نشدهاند. در این میان ظهور یک «جریان سوم» در فضای سیاسی کشور نیز مطرح است. جریان سومی که برخی از فعالان سیاسی معتقدند میتواند کشور را در چنین شرایطی نجات دهد و سطح مشارکت را بالا ببرد. اما کدام جریان سوم و از چه جنسی؟
روزنامه ابتکار، صفحه نخست امروز خود را به بررسی دلایل ظهور و بروز تفکرات پوپولیستی در فضای سیاسی کشور اختصاص داده و در تیتر یک خود نوشته است: «احمدینژادیها در کمین انتخابات» روزنامه ابتکار در ادامه توضیح داده است: این روزها بسیاری از تحلیلگران نسبت به تکرار تجربه احمدینژاد هشدار و انذار میدهند. آنها میگویند ظهور احمدینژاد جدید محتمل است، اما باید تدبیر شود تا از یک چنین اتفاقی جلوگیری به عمل آید چون این اتفاق واقعا کشور را دچار عدم ثبات و تشتت در تصمیمگیریها خواهد کرد. اما سوال اینجا است آیا واقعا محمود احمدینژاد میتواند دوباره با آن تفکرات و عملکرد خود وارد فضای سیاسی کشور شود و آیا جامعه پذیرای تفکرات احمدینژادی خواهد بود؟ چه اتفاقی در فضای سیاسی کشور و جامعه مدنی رخ داده است که فعالان و نخبگان سیاسی از ظهور چنین تفکراتی نگرانند و در رابطه با آن هشدار میدهند؟
روزنامه ایران، صفحه نخست امروز خود را به فرجام شرکت پدیده شاندیز اختصاص داده و و تیر یک خود نوشته است: «سرنوشت پدیده»روزنامه ایران در ادامه توضیح داده است: سرنوشت پرونده شرکت «پدیده شاندیز» به آنجا ختم شد که محسن پهلوان مدیر عامل معزول آن در نهایت حبس ابد گرفت و طلبکاران آن سهامدار شدند. پدیده بعد از بازداشت بابک زنجانی در سال ۹۲ دومین پرونده بحث برانگیز فساد بود که سال ۹۳ مطرح شد.پرونده شرکت پدیده شاندیز در نهایت با مجازات حبس ابد برای مدیرعامل، ۱۵۰ سال زندان برای ۱۸ تن از دیگر متهمان، استرداد تمام اموال سرمایهگذاران مالباخته و البته تبرئه تنها سه تن از متهمان پایان یافت. حکمی که روز گذشته از سوی دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلال گران در نظام اقتصادی کشور شعبه مستقر در استان خراسان رضوی صادر شد و به همین دلیل امکان تجدید نظرخواهی درباره آن وجود ندارد.پدیده شاندیز، شرکتی بود که سال ۸۸ با هدف توسعه صنعت گردشگری در خراسان رضوی تأسیس شد و با تبلیغات گسترده در رسانهها از جمله در رسانه ملی تا سال ۹۳ به جذب میلیاردها تومان سرمایه مردم پرداخت، اما در نهایت از آن سر پرسودا چیزی جز کسب مال نامشروع، سوداگری و سفته بازی متهمان با سرمایههای مردم و بحران حضور مالباختگان معترض در خیابانها چیزی باقی نماند. وضعیتی که سبب شد دولت یازدهم در آغاز کار خود با میراث شوم پروندههای فساد اقتصادی و جمعیت زیان دیدگان از این مفاسد مواجه باشد و ناچار شود سهم قابل توجهی از توان مدیریتی و مالی خود را صرف سامان دادن به تبعات برجای ماندهشان کند.
روزنامه آرمان ملی، صفحه نخست امروز خود را به گفتوگو با سعید شریعتی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت اختصاص داده و در تیتر عکس یک خود نوشته است: «راهی جز صندوق رأی نیست» شریعتی در ادامه توضیح داده است: چندان معتقد نیستم که مردم امید و اعتماد خود را از اصلاحطلبان از دست دادهاند و نمیتوانم در این مورد به قطعیت نظر داده و این پیش فرض را بپذیرم. بدین دلیل که به هر حال جریانات سیاسی چه اصلاحطلب، چه اصولگرا بخشهایی از جامعه را با خود همراه دارند و گرنه از صحنه سیاست حذف میشوند. وقتی جریانی اثرگذار است، دیده میشود و کم یا زیاد در فضا رشد و نمو و تحرک دارد، بدین معنی است که دارای پایگاه اجتماعی در جامعه است. اگر اینجا بخواهم پیش فرض شما را اصلاح کنم گویا در مورد بخشی از آرا و پایگاه رای جامعه صحبت میکنیم که دارای گرایش خاص سیاسی نیستند، خاستگاه مشخص سیاسی ندارند و در مورد آرای خاموش یا سرگردان صحبت میکنیم. تلقی من این است که کماکان معتبرترین و مورد اعتمادترین جریان سیاسی در میان آرای خاموش جریان اصلاحطلب است. برای اینکه معادلهای که در حرکت اصلاحات وجود دارد و برنامه عمل یا ایده و نظریهای که در جریان اصلاحات وجود دارد نشان میدهد که هنوز هم کمهزینهترین، مسالمتآمیزترین و کارآمدترین روش برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه است. رفتار آرای خاموش در انتخابات آینده مبهم است و به قطعیت نمیتوان گفت که آیا جریانات سیاسی تا چه حد و میزان میتوانند روی آرای خاموش و سرگردان حساب کنند. اینکه میگویم ناشی از این است که اگر به ارزیابی پایگاه ثابت رای اصلاحطلبان و اصولگرایان و... بپردازیم، در انتخابات گذشته شاهد بودیم که یک وزن ثابت حول و حوش ۲۰ درصد از جامعه را اصلاحطلبان نمایندگی میکنند و آن ۲۰ درصد در هر شرایطی با اصلاحطلبان همراه هستند. حول و حوش ۱۵ درصد نیز اصولگرایان و... هستند. ۱۰ تا ۱۵ درصد نیز معمولا نیروهای بیطرفند که بیتفاوت هستند، مسالهشان انتخابات نیست، زندگی روزمرهشان بدون دغدغههای سیاسی و پیگیریهای سیاسی است و تغییرات در زندگیشان تاثیر چندانی ندارد. اگر اینها را با هم جمع بزنیم چیزی حدود ۵۰ درصد از آرای جامعه، آرای سرگردان اما بسیار تعیینکننده است که چطور در روز انتخابات توزیع میشود. آیا در انتخابات شرکت نمیکنند، بیتفاوت میشوند یا حضور یافته و بین جریانات سیاسی تقسیم میشوند. ارزیابی من این است که در این دوره رفتار آرای خاموش مبهمتر از گذشته است، اما نه به این به معنی که بتوانیم نظر بدهیم مردم از جریانهای سیاسی رویگردان یا بیاعتماد شدهاند.
روزنامه مردم سالاری، صفحه نخست امروز خود را به اظهارات روزگذشته محمد شریعتمداری در حاشیه مراسم تجلیل از مهارت آموختگان برتر نیروهای مسلح در محل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اختصاص داده و در تیتر خود نوشته است: «حذف یارانه پردرآمدها کلید خورد» وزیر کار در ادامه در خصوص حذف یارانه برخی دهکها گفت: براساس مصوبه هیئت وزیران کارگروهی مرکب از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان برنامه و بودجه، همکاری وزارت کشور و وزارت ارتباطات و فناوری ارتباطات که نحوه همکاری استانداران، فرمانداران را در شناسانه دهکهای بالای درآمدی که استفاده آنها از یارانه امر ممدوحی نیست، تشکیل شده است. وی افزود: امیدواریم در چارچوب این برنامه با محوریت استانداران و فرمانداران بتوانیم اگر منابعی در این زمینه پس انداز شد، صرف فعالیتهای محرومیت زدایی و حل مشکلات اشتغال استانهایی که در این زمینه قدم برداشتند براساس چارچوب آیین نامهای که به تصویب این صندوق رسید.وزیر کار درباره طرح مهارت آموزی سربازان گفت: امسال به نام رونق تولید نامگذاری شده است و نهضت مهارت افزایی به عنوان یکی از مهمترین نیازهای مهم جامعه توسط همه نهادهای انقلاب اسلامی به خصوص نیروهای مسلح و شرکای اجتماعی آن به رسمیت شناخته شده است و همه با همکاری مشترک قابل ملاحظه ای جامعه اقتصادی را یاری میکنند.
روزنامه همدلی، در صفحه نخست امروز خود از گفت و گو با محمدجواد امام، مدیرعامل بنیاد باران خبر داده و در تیتر خود به نقل از وی نوشته است: «اصلاح طلبان با کاندیدای قرضی وارد انتخابات نمیشوند» این روزنامه در ادامه از قول امام آورده است: «کسی که دم از اصلاحطلبی میزند و به فکر منافع گروه خودش است، نمیتواند جزیی اصیل از اصلاحات باشد. یعنی اگر قرار را بر این بگذاریم که با شعار مردم را فریب بدهیم و بدون اینکه برنامهای داشته باشیم به فکر رایآوری باشیم، جامعه ما را میشناسد و حساب ما را از اصلاحطلبان جدا میکنند. چون شاخصه اصلاحطلبی با براندازی و منفعتطلبی و تفرقهافکنی منافات دارد و گروهی که حاضر به حضور در جمع اصلاحطلبان نیستند، تحت هیچ شرایطی ادعای اصلاحطلب بودنشان را مردم قبول نمیکنند.» حتما مردم از ما خیلی روشنتر و آگاهتر هستند. همین که آنها این روزها به برخی از رفتارها و تصمیمها نقدهایی جدی را وارد میکنند، نشاندهنده این است که به خوبی سره را از ناسره تشخیص میدهند. بهعنوان مثال میتوانند بفهمند کسی که دم از اصلاحطلبی میزند و به فکر منافع گروه خودش است، نمیتواند جزیی اصیل از اصلاحات باشد. یعنی اگر قرار را بر این بگذاریم که با شعار مردم را فریب بدهیم و بدون اینکه برنامهای داشته باشیم به فکر رایآوری باشیم، جامعه ما را میشناسد و حساب ما را از اصلاحطلبان جدا میکنند. چون شاخصه اصلاحطلبی با براندازی و منفعتطلبی و تفرقهافکنی منافات دارد و گروهی که حاضر به حضور در جمع اصلاحطلبان نیستند، تحت هیچ شرایطی ادعای اصلاحطلب بودنشان را مردم قبول نمیکنند.البته اصلاحطلبان دقیقا برخلاف جریان اصولگرایی، در بزنگاههای مهم همه تحت لوای سید محمدخاتمی همنشینی را تجربه میکنند.
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز خود را به بررسی آخرین تغییرات نقشه مالی ۹۸ پرداخت و در تیتر یک خود نوشته است: «نتیجه جراحی ارقام بودجه» روزنامه دنیای اقتصاد در ادامه توضیح داده است: بودجه ۹۸ با یک جراحی سنگین مواجه شد. علت این جراحی، تعدیل سهم نفت در بودجه است. بودجه ۹۸ با فرض فروش بیش از یک میلیون بشکه نفت در روز بسته شده بود، با توجه به تحریمهای نفتی و لزوم مقاومسازی بودجه در برابر اقدامات تروریستی آمریکا در حوزه اقتصاد، اعداد بودجه جراحی شد. نخست سقف منابع عمومی بودجه ۳۸۶ هزار میلیارد تومان تعیین شد. این سقف در مقایسه با نسخه اولیه ۶۲ هزار میلیارد تومان کاهش یافت. دولت بخش زیادی از این کاهش سقف را در بخش منابع با تعدیل درآمدهای نفتی انجام داد. در بخش مصارف نیز بودجه عمرانی و تا حدودی اعتبارات هزینهای بار کاهش را به دوش کشیدند. دولت برای متوازن کردن منابع عمومی با مصارف، نیازمند ۷۶ هزار میلیارد تومان منابع جدید بود. در شورای عالی هماهنگی اقتصادی به دولت اجازه داده شد از ۴ محل حساب ذخیره ارزی، صندوق توسعه ملی، مولدسازی و واگذاری داراییهای دولت و انتشار اوراق، منابع جدید را ایجاد کند. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد با توجه به رقم جدید فروش نفت در بودجه و فروض اعلام شده برای قیمت نفت و نرخ ارز، دولت یا باید روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت بفروشد یا اگر رقم اعلامی معاون سازمان برنامه (۳۰۰ هزار بشکه) را مبنا قرار دهد، نرخ ارز بودجه را تا حدود ۱۰ هزار تومان تعدیل کند.
نظر شما