به گزارش خبرنگار ایمنا، سید علیرضا بدری، کارگردان، نویسنده، بازیگر، گریمور و طراح صحنه است که کار خود را در ۱۳ سالگی و با کار کودک در همدان شروع کرده است این کار که کارگردانی اش را کریم روشن روانی بر عهده داشت شروعی برای این هنرمند اصفهانی بود.
این هنرمند پیشکسوت که این روزها به خواست خودش کمکارتر شده و با حساسیت بیشتر پیشنهادهای نمایشی را برمیگزیند از کمسوادی بازیگران امروز و بیارزش شدن هنر گلایه میکند.
خبرنگار ایمنا با این هنرمند که علیرغم ناملایمات صنف موردعلاقهاش در سالهای اخیر هنوز گشادهرو و حوصله زیادی دارد گفت و گویی کرده است که در ادامه میخوانید:
چند سال در زمینه تئاتر و هنر فعالیت میکنید؟
از سال ۱۳۴۷ که حدود ۱۳ سال سن داشتم در همدان بهصورت آماتور و کودکانه شروع کردم، آن زمان در کتابخانه اجرا میکردیم و پس از آن سعی کردم کلاسهایی در حوزه نمایش بروم و از معلمهایی که در این زمینه صاحب سبک بودند استفاده کردم و آرام آرام به این ورطه کشیده شدم.
شما متولد همدان هستید؟
خیر! من متولد اصفهان هستم و به دلیل اینکه پدر من کارمند دولت بود دائماً در حال مهاجرت بودیم در شهرهای نشتارود، تنکابن، رامسر، همدان، ملایر، تویسرکان، اهواز، آبادان و... رفت و آمد بودیم.
آن زمان که قصد ورود به عرصه هنر و شروع فعالیت در این زمینه را داشتید؟
اصلا راحت وارد این حوزه نشدم و با خانواده اختلافات زیادی داشتم. من در خانواده فرهنگی مذهبی بزرگ شدم و علاقهای به بازیگری و ورود من به این حرفه نداشتند، اما امروز نزدیک به ۳۰ سال از عمرم را در این زمینه گذراندهام و در شورای نمایش شاهینشهر نیز فعالیت داشتم، شاید اکنون خود من نیز بنا به دلایلی دخترانم را از حضور در عرصه تئاتر منع کنم.
از میان حرفههای هنری فقط تئاتر را انتخاب کردید؟
بهطور تخصصیتر در زمینه تئاتر کار میکنم ولی در حوزه خوشنویسی و نقاشی هم تقریباً تجربیاتی دارم که داشتن اطلاعات و مهارت در این حوزهها در کار تئاتر برای من مفید بودند؛ مثلاً وقتی مشغول به نمایش درآوردن یک تئاتر هستیم و به طراحی و اجرای دکور برای آن کار نیاز داریم این تجربیات به کمکمان آمده و بهواسطه علاقهای که به کارهای فنی داشتم و از طراحی و ساخت دکور تا حدودی سر درمیآوردم رفع نیاز میکردم. اوایل بهصورت آماتور مشغول شدم و بعد که کارهای بزرگتر پیش آمد مهندسیتر کارکردم که در حد توانایی خودم کارهای خوب و قابل قبولی بودند مثل مواردی که نیاز به یک نوشته با خط خوش یا نقاشی و حتی برقکشی و روشنایی بود نیازهای کار را رفع میکردم.
حرفه اصلی شما مرتبط با همین فعالیتهای هنری است؟
خیر! من اگر تنها راه کسب درآمدم هنر بود که بیچاره بودم. بنده بازنشسته پالایشگاه اصفهان هستم.
تجربه کارهای تلویزیونی و رادیویی هم دارید؟
بله تجربه کار رادیویی هم دارم و اخیراً هم در بخش نمایش رادیویی کاری به دعوت آقای فرهنگ شعبانی انجام دادم؛ اما برای من تئاتر اولویت اول بود از اینجهت که نمایش زنده و ارتباط نفس به نفس با مخاطب دلنشینتر است و تجربه تولیدات تلویزیونی هم با شبکههای مختلف ازجمله اصفهان، معارف، شبکه سه و... داشتهام که مجموعاً در طی این سالها حدود ۲۵۰ قسمت برنامه ضبط کردهام.
به چه ژانری برای فعالیت علاقه دارید؟
بیشتر علاقهمند به کار در حوزههای اجتماعی و تاریخی هستم به این دلیل که جریان تاریخ قدرتی را در اختیار شما میگذارد که میتوانید درصحنه تئاتر آن را به نمایش بگذارید و از آثار فاخر تاریخی میتوان به سریالهای ارزشمند و ماندگاری چون امام علی، مختارنامه، سربداران، شب دهم اشاره کرد که هم باعث تحول در جامعه شد و هم در حوزه نمایش اثرات مثبت داشت.
تجربه کار کمدی هم داشتید؟
اخیراً اجرای برنامه گلگشت را با آقای رهبری داشتم در حمام علیقلی آقا که فرهنگعامه اصفهان را با گویش شیرین اصفهانی در قالب کمدی به نمایش میگذاشت. این نمایش چون مربوط به فرهنگعامه بود بهخودیخود ایجاد لبخند و نشاط در بین حاضرین میکرد و شکلی از جریان لذتبخش نزدیک به کمدی داشت و چون واقعیت گویش اصفهانی را نمایش میداد و خیلی فاصله نداشت با اصل هویت مردم، تماشاگران باعلاقه از آن استقبال کردند.
تفاوت کار کمدی و طنز از نظر شما چیست؟
کمدی و طنز دو ژانر متفاوت هستند ولی کمدی میتواند در بعضیاوقات حالت بیخبری داشته باشد یا طعنه بزند به لوده بازی و من با این ژانر که میتواند زود سقوط بکند چندان موافق نیستم. کمدی خوب هم داریم ولی اگر کنترلشده باشد مثل کارهای چارلی چاپلین یا پارانوید و بزرگانی ازایندست که در سینمای کمدی بودند و کمدین های بسیار برجستهای هم در ایران داریم مثل آقای اکبر عبدی که چون او در کشور نداریم. همچنین پیشکسوت تئاتر اصفهان مرحوم ارحام صدر که من با ایشان سابقه همکاریهای پربار و ارزندهای به مدت ۴ سال مداوم داشتم؛ در سال ۷۰ با ایشان به آلمان و اتریش رفتیم در تمام شهرهای آلمان برای ایرانیها برنامه داشتیم و نمایشی به اسم «آقا معلم» نوشته مرحوم ممیزان و کارگردانی رضا کشانی و بازی آقای ارحام صدر اجرا کردیم و در کل همکاری با ایشان تجربه خوشی بود و برگ زرین دفتر خاطرات دوران کاری من است.
بازیگر یا کارگردانی که دوست داشته باشید با او همکاری میکردید و اکنون در بین ما نباشد چه کسی بود؟
مرحوم محمد هاشمی که کارهای خیلی ارزشمندی داشتند ازجمله کار «سوسمار الدوله».
طی مدت ۴۰ سال فعالیتی که انجام دادید از کدام کارهایتان بیشتر راضیتر بودید؟
ماراتن مرگ، محاق و مرگ در پاییز و کمان ارغوانی از بهترین کارهایی بود که اجرا کردم و به آنها افتخار میکنم وقتی یک نمایش هم ازنظر محتوایی، هم کارگردانی و همبازیها جامع باشد، نقشی که محول شده به جامعه فرهنگی کشور کمک میکند و نوع بهرهوری مردم و جامعه هنری از نمایش به کار ارزش میدهد و فکر می کنم این سه نمایش تمام این مولفه ها را داشت.
کلام آخر؟
بچههای تئاتری جدید خیلی کم به مطالعه میپردازند و با مباحث جدید هنر خودشان را غریبه میدانند و به دنبال کسب دانش روز نمیروند و فکر میکنند هرکسی بر روی صحنه رفت و یک حرکتی داشت، بازیگر شده است و اینیکی از مشکلات تئاتر امروز است و متأسفانه افراد اهل مطالعه و صاحبنظر در این زمینه این روزها خانهنشین هستند. من دلم میخواهد که یک نفر همت میکرد و این افراد را به صحنه برمیگرداند. این افراد امروز مثل یک شمشیر مرصع به دیوار آویخته شدهاند که باید آنها را به میدان نبرد بازگرداند تا در جامعه حرکت کنند و جامعه تئاتری پویا شود. این صحبتهای کسی است که خودش سالها از مسئولان انجمن نمایش و شورای نمایش این شهر بوده و امروز بسیار ناراحت از وضع موجود است و متاسفم که باید بگویم که هیچکدام از اهدافی که در ذهنم برای تئاتر بود جامه عمل نپوشید.
گفت و گو از: سمانه ابوشهاب_خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما