به گزارش ایمنا، در صبحگاه دوازدهم تیرماه ۱۳۶۷، از عرشه ناو آمریکایی وینسنس ۲ فروند موشک به سمت هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی پرتاب شد و منجر به سقوط هواپیما و شهادت ۲۹۰ نفر مسافر عادی و خدمه هواپیمای مزبور شد. این اقدام آمریکا یک بار دیگر نیت تجاوزکارانه دولت آمریکا و نقش این دولت در بیثبات کردن و ناامن کردن خلیج فارس را به اثبات رساند. علاوه بر این، این واقعه نشان داد که دولت آمریکا علی رغم اینکه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، وظیفه اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی را به عهده دارد، با جانبداری خود از یکی از طرفین درگیر در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نه تنها به تعهد خود عمل نکرد، بلکه با نقض فاحش اصل و اولیه حقوق بین الملل عمومی، عملا صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره انداخته است.
هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، در پرواز معمولی برنامه ریزی شده ۶۵۵، از بندرعباس به مقصد دبی در حالی که هنوز سقف پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود بر فراز آبهای سرزمینی ایران و در آبهای اطراف جزیره هنگام، به دلیل شلیک دو موشک از ناو آمریکایی وینسنس سقوط کرد. ۱۱۸ نفر از این مسافران بیگناه، زن و کودک بودند. همچنین ۲۰ هندی، یک ایتالیایی، ۶ پاکستانی، ۱۳ نفر تبعه امارات و ۶ یوگسلاو نیز در میان مسافران هواپیما دیده میشدند.
مروری بر جریانات پیش آمده، واقعیت این اقدام وحشیانه آمریکا را آشکار میکند:
ساعت ۹ صبح تعدادی از قایقهای تندروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مشغول گشتزنی در جنوب قشم بودند، با تهاجم نیروهای آمریکایی مواجه شدند و بلافاصله به مقابله با نیروهای آمریکایی مستقر در ناوها پرداختند. در جریان این درگیری، چند فروند چرخبال آمریکایی برفراز قایقهای تندرو به پرواز درآمده و به سوی آنها شلیک کردند. دلاورمردان سپاه اسلام، همزمان با مقابله با ناوهای آمریکایی به آتش چرخبالها نیز پاسخ میدهند و در این درگیری یک فروند چرخبال آمریکایی مورد هدف قرار گرفته و به قعر آبهای نیلگون خلیجفارس سقوط میکند
ساعت ۱۰ صبح، هواپیمای جمهوری اسلامی ایران با ۱۵ دقیقه تأخیر در ساعت ۱۰:۵ از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی ۳۰ دقیقه و حداکثر ۱۴ هزارپا تعیین شد. در ساعت ۱۰:۱۷ دقیقه، هواپیمای ایرباس ۳۰۰ به پرواز درآمد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع ۱۲ هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات تماس داشت.
در خلیج فارس ناو جنگی آمریکایی «وینسنس» که هفتم خرداد از بندر «سان دیه گو» وارد خلیجفارس شده بود، به قصد یک ماجراجویی هوایی به آبهای مرزی ایران نزدیک شد.»
«ایچنرمارک» قلب این رزمناو به شمار میرفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزمناو به موشکهای زمین به هوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود. چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس ۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ۱۴ هزارپایی صعود کند.
ساعت ۱۰:۲۲ دقیقه، ناو وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویل راجرز»، فرمانده ناو، موشک استاندارد ۲ به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در طوفانی از دود و آتش به پهنه آبهای نیلگون خلیجفارس فرو رفت.
با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دوبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شده ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند.
بلافاصله پس از این جنایت هولناک، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای «اف ۱۴» جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکاییها سعی کردند تا به نحوی وانمود کنند که در این مورد مرتکب اشتباه شدهاند، اما شواهد بعدی، این نظر آنان را کاملاً مردود جلوه داد.
مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز میکرده و رزمناو آمریکایی نیز هفتبار اخطار رادیویی برایهواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است! این ادعا کاملاً غیر قابل قبول بود، زیرا: قطعات متلاشی شده هواپیما و اجساد سرنشینان آن در سطح وسیعی از آبهای سواحل جنوبی جزیره هنگام، درست در داخل آبهای ایران پراکنده شده بودند. این محل درست در زیر مرکز دالان هوایی بینالمللی بندرعباس دوبی (آمبر ۵۶) قرار دارد و نشان میدهد که هواپیما درست در مسیر پیشبینی شده در حال پرواز بوده است و همانطور که چهار سال بعد روزنامه «نیویورک تایمز»، در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود، گفت که ناو وینسنس در آبهای فلات قاره ایران بوده است نه در آبهای بینالمللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته شده است. ضمن آنکه هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم، شکل، اندازه و توانایی پرواز کاملاً با هواپیمای اف ۱۴ متفاوت است.
با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری، ناو آمریکایی میتوانست به راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پی ببرد.
اساساً در همان زمان و بعدها دلایل روشن بسیاری بر دروغگویی مقامات آمریکایی ارائه شد چنانچه هنگامی که در شهریور ۶۲ یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ شرکت هواپیمایی کرهجنوبی (ک. ال. ال) در حالی که با ۲۶۹ مسافر از مسیر عادی خود منحرف شده بود و حدود ۵۰۰ کیلومتر مسافت را زمانی نزدیک به دو ساعت در داخل خاک شوروی سابق طی کرده بود، به دلیل بیتوجهی به اخطارهای مکرر هواپیماهای شکاری این کشور توسط سیستم دفاع موشکی شوروی سرنگون شد.
در این ماجرا «ریگان» ابراز عقیده کرد که هیچ مطلبی نمیتواند توجیهکننده سرنگون ساختن یک هواپیمای غیرمسلح باشد.
وی اعلام کرد: شوروی (سابق) با حمله به یک هواپیمای مسافربری، دست به یک عمل تروریستی زده است و یکی از اعضای کمیته امور خارجه مجلس آمریکا، دولت این کشور را به مقابله به مثل ترغیب کرد.
در هر حال آمریکاییها به صورت جسارت آمیزی دلایل این جنایت خود را بیان و تأکید کردند که هدف آمریکا از ساقط کردن هواپیمای ایرباس ایران، وادار کردن جمهوری اسلامی به پذیرش صلح و پایان جنگ تحمیلی بود، چنان که رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا در این زمینه اظهار کرد: «این فاجعه (سقوط هواپیمای مسافربری ایران از سوی آمریکا) ضرورت دستیابی به برقراری صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است» به عبارتی هدف آمریکا رهاندن گریبان صدام جنایتکار از دستان پرقدرت رزمندگان اسلام بود. رفتار مزورانه آمریکا در این میان نیز قابل مطالعه است. از یک سو، رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا، در اعلامیهای، با اظهار تأسف از این رویداد تلخ، به سرنگون شدن هواپیمای مسافربری ایران اعتراف کرد، ولی اقدام ناو آمریکایی را عمل دفاعی بجا دانست و مدعی شد هواپیمای ایرباس ایرانی در حال کاهش ارتفاع و شیرجه رفتن به سوی ناو آمریکایی بوده است. از سوی دیگر، به فرمانده ناو وینسنس که موجب سقوط هواپیمای مسافربری ایران شده بود نشان افتخار داد و بر جنایت او مهر تأیید زد. این تناقض آشکار، از عوام فریبی ریاکارانه دولت آمریکا و نیات شوم سردمداران این کشور خبر میداد. عوام فریبی و جنایتهایی که همچنان ادامه داشته و در ذات حاکمیت آمریکا نهادینه شده است.
در حقیقت یکی از اهداف آمریکا از این جنایت تقویت متجاوزان رژیم بعث عراق در جبهههای جنگ و تحت فشار قرار دادن مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران بود.
متعاقب این تجاوز آشکار، جمهوری اسلامی ایران در روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد.
۲۵ تیرماه ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی، شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دکتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت و از جانب آمریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در بخشی از سخنانش در این جلسه گفت: حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بیقانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتکارانه آمریکا در حمله به هواپیمای کشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست.
نظر شما