به گزارش ایمنا، آنچه در بحثهای پیرامون پیشرفت شهرها معمولا فراموش میشود، مکالمهای سازنده درباره ارزش فرهنگی واقعی یک سایت (مکان) است و اینکه آیا برای مردم سایتی تاریخی ارزش حفظ شدن دارد یا خیر؟ ارزش فرهنگی اما موضوعی ذهنی است، گرچه ارزش پارک با بازاری در یک شهر را میتوان از طریق تحارب انسیانی اندازهگیری کرد. لیندا پون در مقالهای با عنوان «چگونه ارزش یک سایت تاریخی را اندازهگیری میکنند؟» تلاش کرده است که به این سؤال جواب دهد. او همچنین بررسی کرده است که چگونه میتوان اهمیت یک سایت تاریخی را برجسته کرد و این اهمیت چطور در برابر نیاز به ساخت برجهای جدید وزنکشی میشود. این مقاله پیشتر در نشریه الکترونیک «شهرگاه» که مجلهای تخصصی در حوزه مدیریت شهری است منتشر شده است.
بحث در مورد حفاظت آثار تاریخی اغلب به یک مشکل تبدیل می شود: مطالعات زیادی درباره توجیه اقتصادی آنها وجود دارد، اما اطلاعات چندانی برای پاسخ به پرسشها درباره ارزش فرهنگی آنها در دست نیست. یک تیم تحقیقاتی در سنگاپور میخواهد آن را تغییر دهد.
برای نگاه اجمالی از گذشته سنگاپور، باید به تیونگ باهرو، قدیمیترین املاک مسکونی این شهر-کشور بروید. این املاک در دهه 1930 ساخته شده و هنوز هم نخستین بازار گوشت و ترهبار سنگاپور و آخرین پناهگاه حملات هوایی باقیمانده از جنگ دوم جهانی است. امروزه این یکی از چندین محله ایست که ارتفاع آن همچنان به منظر افقی اش وفادار مانده، هرچند نشانه هایی از کافههای سبک مدیترانهای، رستورانهای غربی و بوتیک های مرسوم، ساختار تاریخی محله را مختل کرده است.
تیونگ باهرو نمونهای از تنش بین حفاظت تاریخی و توسعه اقتصادی در این جزیره کوچک 5 میلیون نفری است. امروز، سنگاپور، نمونه اعلای مدرنیته است: برجهای پرتلألو، نورپردازی رنگی که آسمان شب را روشن میکند، معماری رادیکال که دیگر شهرها فقط میتوانند رویای آن را ببینند و چشم اندازی که به طور مداوم در حال تغییر برای نزدیک شدن به خواستههای جدید است، تا جایی که ساختمانهای قدیمی دیگر به ندرت وجود دارند.
گورستان های قدیمی از بین رفته اند و کتابخانه ها و تئاتر های ملی خراب شده اند تا راهی برای پروژههای بزرگراه و آپارتمان های جدید ایجاد شود - همه به نام پیشرفت. سییو آن چئونگ، متخصص سامانههای پیچیده در دانشگاه فنی نانیانگ می گوید: «ما هنوز میتوانیم کارهایی که در بچگی انجام دادیم را به یاد آوریم، اما هیچ موجودیت فیزیکی وجود ندارد که بتوانیم خاطرات را به آن متصل کنیم.»
در حقیقت، دولت سنگاپور هرگز در مورد حفاظت تاریخی شوق و ذوقی نشان نداده است، و هر گونه تلاش برای حفظ فیزیکی موجود در گذشته کشور اغلب در اختلافات سیاسی به قهقرا رفته است. همانطور که ممی کرک، روزنامهنگار گزارش داد، حتی سرنوشت املاک متعلق به بنیاد نخست وزیر اخیرا درگذشته، لی کوان یو، که خود یک منتقد صریح حفظ ساختمانهای قدیمی بود، در یک کشاکش خانوادگی و سیاسی گیر افتاده است.
آنچه در این بحثها فراموش میشود، مکالمه ای سازنده تر درباره ارزش فرهنگی واقعی یک سایت (مکان) است و این که آیا برای مردم سنگاپور یک چنین سایتی ارزش حفظ شدن دارد یا خیر؟ اما چونگ و همکارش، آندره نانتی، مورخ، فکر میکنند که آنها یک روش علمی برای ارزیابی ارزش فرهنگی پیدا کردهاند.
روش آنها ریشه در نظریه سامانه پیچیده، یعنی مطالعه سیستم هایی شامل چندین قسمت تعاملی که رفتار آنها برای پیش بینی و بنابراین کنترل سخت است، دارد. آنها شیوهای که به آن دست یافتهاند را شیفت SHIFT-Sustainable Heritage Impact Factor Theory نامیدهاند و معتقدند که میتواند ارزشی فرهنگی بدهد بواسطه نقش اصلیاش در بحث های مکرر و نادرستی که درباره حفظ و توسعه مجدد در میگیرد.
ارزش فرهنگی مسلما موضوعی ذهنی است، اما تصور کنید که ارزش یک پارک یا یک بازار را می توان از طریق تجارب انسانی اندازهگیری کرد. چونگ و نانتی می گویند سیاستمداران و برنامهریزان شهری اغلب بیش از حد به فضای فیزیکی تمرکز میکنند.
اما میراث باید به عنوان یک سیستم پیچیده ای که درگیر ساکنان جدید و قدیمی است، یعنی کنشگران که در تعامل با یکدیگر، چشمانداز و عوارض طبیعی و بناهای اطراف آن در نظر گرفته شده و مورد تحلیل قرار گیرد.
همانطور که در مقاله ای که جزئیات تئوری آنها را شرح میدهد، میراث نیز یک شبکه همیشه در حال تکامل است: محققان معتقدند که برنامه ریزان و رهبران شهری باید جنبه های ملموس (ساختمان ها یا مکان های فیزیکی)، و عناصر ناملموس (تعامل انسان با انسان) و محیط طبیعی را ارزیابی کنند. در حقیقت، این جنبه ها همان الگوهای تعاملی است که وجود دارند و در یک شهر گسترش یافته و از یک نسل به نسل بعد انتقال می یابد.
حال چگونه میتوان قدرت این تعاملات را در طول زمان اندازهگیری کرد و پیش بینی کرد که چگونه پروژه های توسعه خاص ممکن است بر آنها تاثیر بگذارد؟ برای شروع، نگاهی کنید به اطلاعاتی که در حال حاضر فراوان است و به آسانی در دسترس هستند. چونگ میگوید: «آنچه ما در اینجا خواهیم سنجید، عمق ارتباط بین مردم و سنتها و مکان ها است.
اگر این ساختمان خاص را ارزش گذاری کنیم، چقدر بر آن قیمت میگذاریم؟ روش طبیعی اندازه گیری آن این است که ببینیم آیا مردم درباره این می نویسند و یا نقاشی میکنند و یا عکس های زیادی از آن در اینستاگرامشان به اشتراک گذاشتهاند؟ به هر روی شما با نسل هزاره آشنایی دارید.
نسل هزاره یا نسل وای یا نسل ایگرگ ، به نسلی میگویند که پس از نسل ایکس و پیش از نسل زد زاده شدهاند. بر سر این موضوع که تولد نسل وای در چه زمانی آغاز شده و کی به پایان رسیدهاست، اجماعی وجود ندارد. برخی صاحبنظران بر این باورند که تولد این نسل در جایی در اواخر دهه ۱۹۷۰ یا اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز شده و در اوایل دهه ۲۰۰۰ به پایان رسیدهاست که در ایران برابر با شروع دهه شصت تا آغاز دهه هشتاد است. اینها نخستین نسلی هستند که والدینشان از آنها کمک و آموزش میگیرند. برای نمونه پدر خانواده در انتظار فرزندش است تا او برایش دیویدی پلیر را راه اندازی کند.
این قسمت از تجزیه و تحلیل این است که چگونه یک مکان خاص در رسانه های سنتی به شکلی ویژه مورد توجه قرار میگیرد و در قالب نقاشی و عکس، شعر، و یا حتی ترانهها از آنها یاد میشود. سپس آن را در نظر می گیریم که این مکان در رسانههای اجتماعی چگونه نمود داشته است؟ به این معنا که تا چه اندازه عکسهای اینستاگرام، به عنوان مثال و یا فیلم های یوتیوب در این منطقه شکار شدهاند؟
نه تنها شمارش آنها، بلکه همچنین کیفیت هر ابزار بیانی را تحلیل می کند. تهیه یک نقاشی زمان بیشتری می برد تا گرفتن عکس برای اینستاگرام و بنابراین دو در ارزیابی متفاوت خواهند بود. چونگ محدودیت های این روش را تایید می کند. مثلا یک گورستان با وجود اهمیت فرهنگی اش دقیقا یک زمینه ی الهام بخش برای هنر نباشد و با این روش نمی توان به عنوان مثال، با یک بنای یادبود ملی قیاس کرد و شاید تعداد زیادی از عکسهای گرفته شده توسط گردشگران ممکن است لزوما منعکس کننده آنچه که جامعه محلی می خواهد نباشد.
چونگ می گوید هنوز پاسخی برای اصلاح این محدودیت ها ندارد. هنوز تعداد زیادی از داده های آشکار که هرگز به طور کامل جمعآوری نشده اند، مانند آمار مربوط به بخش های جمعیت یا گردشگری محلی وجود دارد. اگر چه محققان میگویند که اکنون خیلی دیر نیست.
اما این تنها بخش کوچکی از یک گفتگوی بزرگتر است که قبل از اینکه توسعه دهندگان بخواهند ماشه یک پروژه را بکشند، باید پیش برود. حداقل، فکر کردن به میراث و اهمیت فرهنگی در این چارچوب، پرسش هایی را پیش می کشد که باید پرسیده شود، چه داستانها و ماجراهایی گفته شود تا اهمیت یک سایت تاریخی را برجسته کند و چگونه این اهمیت در برابر نیاز به ساخت برج های جدید وزنکشی میشود؟
به جای اینکه کل شهر را برای یک پروژه جدید زیر و زبر کنیم، آیا مناطق خاصی وجود دارد که باید حفظ شوند؟ و اگر یک پروژه توسعه باید به جلو حرکت کند، چگونه می توان آن را به گونه ای انجام داد که حداقل آسیب را به ساختار تاریخی محله وارد کند؟
این رویکرد همچنین به ایجاد یک مبنا راه را برای حفظ آثار تاریخی هموار میکند نه کمتر از یک بحث و اراده سیاسی که بیشتر از یک تقاضا برای کلان دادهها. «نکته ما این است: چگونه این ارزیابی می تواند قابل فراوری توسط کامپیوتر باشد و به همین علت به وسیله هوش مصنوعی و سایر ابزارهای کامپیوتری توانمند شود؟» نانتی می گوید: «مهمترین نکته این است که داده ها و اطلاعات را به نحوی روی میز قرار دهیم که تصمیم سازان بتوانند لااقل بخشی از پیامدهای تصمیم گیری شان را پیش از آنکه تصمیمی بگیرند، پیشاپیش ببینند.»
نانتی و چنگ امیدوارند این دستاورد خود را در سنگاپور بیازمایند. اما به دلیل حساسیت سیاسی در اطراف مباحث میراثی در سنگاپور، این دوتا می گویند که آنها با انجام مطالعات موردی با همکارانشان در کشور عمان شروع می کنند و امیدوارند که با نتایج مثبتی روبرو شوند.
نظر شما