به گزارش خبرنگار ایمنا، هنرش چشمگیر است و نامش را بسیار در کنار نقاشان شنیدیم اما او نه تنها در نقاشی بلکه در معماری هم تبحری زبانزد دارد و در عمر کاریش خدمت بسیاری به شهر خود کرده است. سلیمان ساسون در سال ۱۳۲۴ شمسی در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پدر وی حاجی نیسان ساسون یکی از هنرمندان و خیرین جامعه یهودیان اصفهان به شمار می رفت. بلافاصله پس از فارغالتحصیل شدن، در دفتر کارخانه ذوبآهن اصفهان در قسمت طراحی استخدام و با قبول مسئولیت، مشارکت در طراحی پروژههای اداری و صنعتی کارخانه فوق، همکاری با شهرداری اصفهان را بر عهده گرفت. وی از سال ۱۳۵۱ بهعنوان طراح پارکها و میادین و نیز مدیرمسئول طراحی شهرداری اصفهان، عهدهدار طراحی بسیاری از پارکهای حاشیه زاینده رود از جمله پارک ساحلی، پارک آیینه خانه (بین سیوسهپل و پل خواجو) و پارک سعدی گردید. خبرنگار ایمنا با این هنرمند گفت و گویی کرده است که در ادامه می خوانید:
چرا به هنر نقاشی علاقه مند شدید؟
من در یک خانواده هنری متولد شدم، پدرم اهل هنر و عمویم هم هنردوست و هنرمند بود. پدرم درزمینه تولید صنایعدستی فعال بود و حدود ۸۰ سال پیش عمویم در پاریس مغازه صنایعدستی و عتیقهجات ایرانی داشت.
در کارگاه پدر و عموی من تعدادی هنرمند نگارگر و مینیاتوریست فعالیت میکردند که روی صدف، عاج و استخوان، دستبند، گردنبند، سرامیک و کاشی این هنر را پیاده میکردند و به پاریس میفرستادند و عموی من در مغازهاش این آثار هنری ایرانی را میفروخت. مغازه عتیقهفروشی پدرم در چهارباغ تا قبل از انقلاب فعال بود که تابلوهای آبرنگ من در آن مغازه به فروش میرسید. یکی از هنرمندانی که در آن زمان برای پدرم کار میکرد حاج مصورالملکی بود که یکبار هم با پدرم به پاریس سفر میکنند. خواهر بزرگتر من هم مینیاتوریست بود و من تحت تأثیر او به نقاشی علاقهمند شدم.
تنها تحت تأثیر خانواده این هنر را آموختید یا در دانشگاه نیز آن را دنبال کردید؟
به نقاشی علاقه زیادی داشتم ولی تحصیلات دانشگاهی نداشتم؛ کلاسهای آزادی در دوران دبیرستان میرفتم و از افرادی همچون استاد رزاقی فن آبرنگ را آموختم. قبل از دانشگاه در مسابقات هنری که بین نفرات اول دبیرستانها برگزار میشد شرکت کردم و دو بار در رشته نقاشی به مسابقات کشوری که در رامسر برگزار میشد راه یافتم و در کشور رتبه یک را کسب کردم. به دلیل همین علاقهای که به نقاشی و هنر داشتم سال ۴۴ برای ادامه تحصیل به تهران رفتم و وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم و سال ۴۹ از این دانشگاه، با مدرک فوقلیسانس در رشته معماری فارغالتحصیل شدم.
عموی شما یک کنیسه در اصفهان ساختهاند بیشتر توضیح میدهید؟
ایشان بزرگترین کنیسه اصفهان را با الهام از کنیسهای به نام کِتِر داوود در فلسطین طراحی کردند؛ در سفری که در حدود سال ۱۳۲۰ به آن منطقه داشت از آنجا دیدن کرد و طرح آن را عیناً برای کنیسه اصفهان پیاده میکند و همان نام را برایش میگذارد که اکنون نبش چهارراه فلسطین قرار دارد.
سبک رایج شما در نقاشی چیست؟
قبل از دانشگاه نقاشیهایم کلاسیک وتا حدودی طبیعت گرایی بود و بعداز آن در دانشگاه با توجه به نمایشگاههایی که در آن زمان در تهران برگزار میشد نقاشیهای مدرنیسم و سقاخانهای را تماشا کردم و توانستم از آنها ایدهای بگیرم تا سبک خاصی را برای خودم به وجود آورم تا درعینحال که مدرن است هویت ایرانی آن نیز حفظ شود. تلاش کردم در نقاشی هایم نمادهای مذهبی یهودی و هنرهای ایرانی را در هم بیامیزم.
با توجه به اینکه در دانشگاه معماری را دنبال کردید و کارهای بزرگی برای معماری اصفهان انجام دادید وضعیت این هنر را چطور ارزیابی میکنید؟
تدریس این رشته کیفیت خوبی ندارد بیش از ۲۰ دانشکده معماری در اصفهان و شهرستانهای اطراف آن وجود دارد که از اساتید باتجربه استفاده نمیکنند و فارغالتحصیلان خودشان را بلافاصله بهعنوان استاد استخدام میکنند و دروس را کمکیفیت باهدف کسب درآمد به دانشجویان ارائه میدهند. در عمل این دانشجویان فارغالتحصیل که از دانشگاههای اطراف اصفهان میآیند نتیجه کارهایشان میشود همین نماهای رومی یا افغانستانی که هویت اصفهان را رعایت نمیکنند.
معماری اصفهان چه ویژگی خاصی دارد که امروزه معماران بتوانند از آن استفاده کنند؟
مواد اولیه همچون آجر و سرامیکها و کاشیهای رنگی است همچنین در سبک معماری قدیم اقلیم و آبوهوای اصفهان در نظر گرفته میشد که نمای آجر با اصفهان و آثار تاریخی آن بسیار متناسب و هماهنگ است و دست کم باید در بافت مرکزی شهر رعایت شود.
اگر میتوانستید یکقدم بزرگ بردارید چه اقدامی برای معماری شهرمان انجام میدادید؟
اگر میتوانستم از تخریب تعدادی از آثار تاریخی همچون حمام خسرو آقا جلوگیری میکردم، این اثر یکی از زیباترین آثار تاریخی دوران صفویه بود که تخریب شد.
همچنین از ساخت برخی ساختمانهای بیهویت که با موقعیت شهر هماهنگی ندارد همچون این ارگ زشتی که در میدان امام حسین فعلی ساختند و همچنین نمای چهارباغ را نمیگذاشتم چنین نامناسب اجرا شود. طرح نمای چهارباغ در سال ۱۳۷۰ به مسابقه گذاشته شد در سطح ملی و چندین طرح در آن مسابقه برنده شد ولی همه این طرحها را کنار زده شد و طرح را به یک معماری سپرد که سلیقه شخصیاش را در تمام این محور اعمال کرد و مورد انتقاد همه نیز هست.
همچنین ساختمانهای بلندی که در نزدیکی سیوسهپل و پل خواجو و حاشیه زایندهرود ساختهشده و چشم انداز آن موقعیت و هویت تاریخی این مکانها را از بین برده است را از میان می بردم.
کار شاخصی در زمینه معماری دارید که اجرای آن برای خودتان ارزشمند باشد؟
تعدادی از پروژههای معماری من اکنون در موزه نگهداری میشود. یکی از کارهای خوب من که اجرا نشد پروژه موزهای برای اصفهان است که پروژه تز فوقلیسانس من بود و اکنون در موزه نگهداری میشود.
بعدها که وارد ذوبآهن شدم برای آنجا هم پروژههایی داشتم ازجمله سالن نهارخوری گردی برای آنجا طراحی کردم که روی تپهای است که ازیکطرف مشرفبه ذوبآهن و از طرف دیگر مشرفبه رودخانه زایندهرود است که ساخته شده است و نقشه این سالن نیز در موزه نگهداری میشود و بعد از آن نیز پروژههای مسکونی و تجاری زیادی در اصفهان طراحی و اجرا کردم.
شما کارشناس رسمی دادگستری هم هستید چه شد که در میان هنرهای نرم این شغل سخت را انتخاب کردید؟
این شغل هم خشک است و هم مغایر با هنر، مثل تدریس در دانشگاه، به این کار هم دعوت شدم از طریق یکی از قضات دادگستری که من نقشه خانه ایشان را کشیدم حدود سال ۵۵ که به تازگی کانون کارشناسان اصفهان تأسیس شده بود، از طرف من درخواست کارشناسی داده بود و بعد دعوت نامه برای من آمد و من در آزمون کانون شرکت کردم و پذیرفته شدم. در حال حاضر منبع درآمد من بیشتر از شغل کارشناسی دادگستری است و این باعث میشود که در رشته نقاشی آزادتر کارکنم و دربند فروش آثارم نیستم.
اصفهان آینده را چگونه میبینید؟
چندان خوشبین نیستم با توجه به اینکه بسیاری از آثار خوب معماری اصفهان در دهههای اخیر از بین رفت و ساختمانهای بلندی در حاشیه زایندهرود به وجود آمد. اما اقدامات خوبی همچون پیاده راه شدن چهارباغ انجامشده است که با وجود نقایص فنی که دارد نکته مثبتی است. همینطور بافت قدیمی جویباره که چندین کنیسه خوب در آن بود اول دهه شصت تخریب شد ولی اکنون این منطقه در حال مرمت و بازسازی است و این نشانه عوض شدن دید شهرداری است که معماران جوان میتوانند در این زمینه پیشرفت کنند.
گفت و گو از: سمانه ابوشهاب_ خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما