به گزارش ایمنا، بارشهای شدید باران در اواخر اسفند ۹۷ تا اوایل فروردین ۹۸ در ایران به وقوع سیل در نواحی مختلف کشور منتهی شد. این سیلها بیش از ۲۰ استان و ۴ هزار و ۵۰۰ شهر و روستا در ایران درگیر معضل کرد و در مجموع نزدیک به ۷۵ کشته و ۲ هزار مجروح بر جای گذاشت. در این میان استانهای گلستان، لرستان و خوزستان بیشترین آسیب را دیدند. طی مطلبی که آن را در ادامه میخوانید به سیل در استان گلستان، دلایل تشدید و ناتوانی در کنترل آن، روند برخورد مسئولان و نقش کلیدی مردم در فاجعه پرداخته شده است. این مطلب پیشتر در شماره ویژه سیل مجله الکترونیک «شهرگاه» که نشریهای تخصصی در حوزه مدیریت شهری است، منتشر شده است.
۴۸ ساعت بارندگی سنگین طی روزهای ۲۷ و ۲۸ اسفند ماه در حدود ۱/۸ میلیارد متر مکعب آب را در حوضه آبریز گرگانرود و قرهسو به پهنه دشت گلستان سرازیر کرد، منطقهای که شهرهای گنبد، آق قلا و گمیشان را در خود دارد. در عین حال بارش در حوضه اترک نیز به طغیان این رودخانه انجامید و بخشهای شمالی استان گلستان که کمتر شهر و روستایی در خود دارد را دستخوش سیل کرد.
سیل گلستان از گنبد شروع شد، در آققلا ماند و در گمیشان تمام شد. گنبد که به کوهستانهای شرقی گلستان و سرمنشأ گرگانرود نزدیکتر بود، زودتر با سیل رودر رو شد اما چندان که دو شهر دیگر تحت تأثیر سیلاب قرار گرفتند، دچار مشکل نشد، چرا که در ارتفاع و شیب مناسبتری قرار داشت. آققلا اما بیشترین مصیبت را به خود دید و حدود ۶۰ درصد شهر بهویژه بخش شمالی که محل سکونت اقوام مهاجر بود زیر آب رفت.
حدود ۹۰ درصد مردم آق قلا، ترکمن و حدود ۱۰ درصد از اقوام زابلی (سیستانی) و بلوچ هستند. در گمیشان؛ دیگر شهر درگیر سیل تقریبا تمامی ساکنان ترکمن هستند. سدهای بوستان، گلستان و وشمگیر هر سه روی گرگانرود قرار دارند و در این سالها عمدتا برای فروش آب به کشاورزان از این سدها استفاده شده است. در حالی که از چند روز قبل پیشبینی باران انجام شده بود اما ظاهرا دریچههای سد وشمگیر به سبب آنکه سالها تعمیر نشده بود، باز نشد.
وجود سه سد در یک مسیر، عدم تخلیه آبهای ذخیره شده و بحران ناشی از عدم تعمیر خروجی سد وشمگیر سبب شد سدی که بیش از ۴۰ سال جهت فروش حقآبه کشاورزان به آنها مورد استفاده قرار میگرفت، در برابر کارکرد جلوگیری از سیل عملا ناکار آمد و حتی مشکلزا عمل کند.
عدم لایروبی مسیل گرگان رود برای حدود ۴۰ سال، وجود درختچه های وحشی گز، عدم رعایت بهداشت توسط روستاهای ساکن در کنار گرگانرود که بخاطر نبود آب و خشک بودن آن (و مهار آب توسط دولت) زبالههای خود را به رودخانه می ریختند، خود مانعی برای رودخانه بود. کیسهها، گونیها، پارچهها و هر نوع زباله به درختچهها گیر کرد و مانع سرعت آب شد و به طغیان رودخانه انجامید. از عوامل دیگر که مانع از عبور آب رودخانه و در نهایت طغیان رودخانه میشد، پلهایی هستند که بدون کارشناسی ساخته شده و وقتی ارتفاع گرگانرود به لبههای پل می رسید، آب را پس زده و موجب طغیان رودخانه میشد.
▲ عکس ماهوارهای با وضوح بالا توسط چایناجئو از فراز آققلا در سیل اخیر به در خواست انجمن مهندسی زلزله ایران
از مسئولان دولتی و مدیریت بحران، تا روز پنجم سیل یعنی ۴ فروردین خبری نبود، ضمن آنکه هشدارهای مقامات محلی زمانی اعلام شد که همه غافلگیر شده بودند. گویی مدیران ارشد استان، چندان قدرت و توانایی برای تصمیمگیری نداشتند.
با پیوستن چندین رود و جوی کوچک سرازیر شده از کوهها به گرگانرود و قرهسو، حجم آب گرگانرود افزایش یافت. این روند افزایشی روستاهای حاشیه گرگانرود را بیشتر تهدید میکرد و موجب شد بیشتر مردم در سیل باقی بمانند، آنها نتوانستند حتی وسایلشان را جابهجا کنند.
در این سیل ویرانگر که مردم تنها مانده بودند و هیچ نیرویی از طرف دولت تا روز پنجم سیل دیده نشد، مردم و جوانان منطقه به صورت خودجوش به امداد و نجات سیلزدگان پرداختند. کمکهای مالی و مواد غذایی از طرف روستاهای غیر درگیر تأمین میشد و این امر نیاز به مدیریت داشت تا بشود کمکها را ساماندهی کرد.
▲ نیروهای نظامی از پنجم فروردین وارد عملیات امدادی به سیل زدگان آق قلا شدند
در این میان چند گروه تلگرامی، جوانان برومند و بعضی از زنان داوطلب، این امر مهم را تقبل کرده و به شکلی قابل تقدیر همه زحمات را به دوش کشیدند. برای امداد و نجات افراد مانده در سیل، بسیاری از شکارچیان قایقهای خویش را در اختیار این نیروهای امدادی خود جوش قرار داده بودند، از منطقه اینچهبرون بیش از ۶۰ قایق پارویی در اختیار این دوستان امدادی قرار دادند.
گروهی هم خود با قایق شخصی، ماشینهای شاسی بلند، تراکتورهای شخصی و کامیونهای خود بدون چشمداشت خدماترسانی کردند. در ضمن قطع برق و تلفن در شب، نبود ارتباط تلفنی و خالی شدن شارژ گوشی های موبایل نیز کار امداد و نجات را سخت کرده بود وبه مردم بیشتر اضطراب وارد میشد. افرادی که خانه های دو طبقه داشتند در طبقه بالا و افرادی که خانههای ویلایی داشتند برای نجات جان خویش به پشتبام ها پناه برده بودند.
▲ اعضای تیم ملی قایقرانی نیز به کمک سیلزدگان آققلا شتافتند
نیروهای ارتش و سپاه ونیز نیروهای امدادی دولتی از روز پنجم سیل یعنی ۴ فروردین در منطقه حضور یافتند. نیروهای هلال احمر اسکان نجات یافتگان در سالنهای ورزشی، مدارس، مساجد و نمایشگاه بینالمللی را آغاز کردند. پخش چادر، آب آشامیدنی و جیرههای غذایی هم شروع شد اما این امور بسیار ناهماهنگ بود. بسیاری از سیل زدگان در روستاهای غیردرگیر اسکان یافته اما از امکانات لازم برخوردار نبودند.
بسیاری دیگر هم به دلیل تفاوت های فرهنگی و قومی، اسکان را خارج از منطقه خود نمیپذیرفتند به گفته آنها در بخش هایی از مناطق اسکان، رسیدگی به سیل زدگان سلیقهای بوده است. به زعم گروهی اجازه توزیع غذاهای پخته شده توسط مردم منطقه داده نمیشد و این توزیع درست هم صورت نمیگرفت. به هر روی از محل اسکان گزارش های مطلوبی نمیرسید و نارضایتیها زیاد بود.
آققلا و روستاهای آن بیشترین آسیب را از سیل گلستان دید. بخشهایی از این شهر تا ۲۶ روز در آب قرار داشت. در بخش شمالی آققلا، کلآباد ارتفاع آب به بیش ۲ متر میرسید و قسمتهای گودتر آن تا سقف خانهها را آب گرفته بود.
▲آبگرفتگی خانهای در آققلا
تا ۲۱ فروردین، نیروهای سپاه و ارتش با نصب پمپ آب را از قسمتهایی که خارج نمیشد تخلیه کردند. طی سیلی که در سال ۱۳۷۱ نیز اتفاق افتاد آب تنها از زهکشیها، به داخل شهر آمده و به منازل خسارت زده بود. این تجربه باز هم تکرار شد. در صورتی که می شد در زمان طغیان رودخانه این بار با کور کردن زهکشها از ورودی آب به شهر کم کرد.
همچنین خط راهآهن نیز که از غرب آق قلا در جهت شمالی-جنوبی کشیده شده است، خود نقش یک سد را داشت که موجب بالا آمدن آب در این قسمت از شهر میشد و حتی انفجار راه آهن نیز کمک چندانی نکرد، چرا که به همان اندازه که آب خارج میشد دوباره از زهکشها آب بالا میزد. بالا زدن آب در جنوب غربی آق قلا و محله طعنه نیز خسارات زیادی به بار آورد.
درپی سیل که به یکباره وارد آق قلا شد دامهای زیادی تلف شدند، از گاو و گوسفند گرفته تا شتر. مشکل بزرگ دامداری منطقه از بین رفتن مراتع است که لایهای رسوبی آنها را فراگرفته است. صنعت پرورش اسب در آققلا و گلستان البته کمتر از آنچه گمان میرود با مشکل مواجه است چون یونجه اسبها عمدتا از کردستان و همدان وارد منطقه میشود.
▲شماری از اسبهای منطقه و بهویژه گوسفند، گاو و شتر در این سیل از بین رفتند
برق و گاز در آققلا و گمیشان و سایر مناطق درگیر سیل تا پایان فروردین ماه همچنان قطع بوده است. جادههای گمیشان بستهاند، جادههای شهری در آققلا کامل از بین رفته، اکثر پلها و خانهها نشست کردهاند؛ از جمله پل اصلی شهر در شرق آققلا از دو طرف نشست کرده است.
جمعه بازار گنبد و پنجشنبه بازار آق قلا که شهرت زیادی دارد، تعطیل بود تا سرانجام روز پنجشنبه ۲۹ فروردین برای نخستین بار بعد از سیل شکل گرفت که چندان هم مورد استقبال قرار نگرفت. مردم شرایط روحی مناسبی ندارند و حالا ترس از نشست و رانش خانهها کابوس مردم محلی در شهرهای سیل زده گلستان است.
نقش کلیدی مردم محلی
مردم هنگام وقوع سیل یا حوادثی از این دست، در شرایط روحی و روانی سخت و شکنندهای قرار میگیرند. گروهی از مردم محلی در این میان پررنگترین نقش را برای سامان بخشیدن به اوضاع ایفا میکنند. آنها نه تنها به سبب هدایت نیروهای امدادی به مناطق نیازمند، که با ایجاد تشکلهای جمعی و با بهرهگیری از معتمدان محلی؛وحدت و همبستگی میان مردم را قوت میبخشد.
در این میان شبکه های اجتماعی نقش مؤثری در سازماندهیها ایفا میکند .مردم بهشدت نیازمند کمک، در امداد رسانیها مراعات یکدیگر را نمیکنند، ضربات روحی موجب بعضی تنشها میشود اما با ایجاد تشکلها میتوان بسیاری از آن موارد را از بین برد.
همچنین تقسیم کار درست و اصولی و برنامهریزی شده با تشکلهای ایجاد شده، میتواند تنشها را کاملا از بین ببرد و انتظارات مردم هم در این شرایط بحرانی بیش از این نبوده و نیست، چراکه کوچکترین بیتوجهی و پارتیبازی شاید شرایط وخیمی را ایجاد کند.
شهر تاریخی جرجان در سیلاب
صدمه به میراث تاریخی در سیل اخیر متوجه بقایای شهر تاریخی جرجان است، طوری که کارگاههای کاوش به گفته مقامات محلی این شهر باستانی تا ۴۰ درصد آسیب دیدهاست. شهر باستانی گرگان مرکز ایالت تاریخی گرگان بوده است. این شهر که در منابع جغرافیایی تاریخی به شهر جرجان معروف است در جنوب غربی شهر امروزی گنبد کاووس و در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهر استرآباد (گرگان امروزی) قرار دارد. شهر جرجان یکی از بلاد معتبر در دوره های سامانیان، آل زیار و سلجوقیان بوده که بر اثر حملات مغول ها در ۶۱۷ هجری قمری از بین رفته است. این شهر روی ویرانه شهری از دوران پارتی و ساسانی با وسعتی در حدود ۱۲۰۰ هکتار ساخته شده است و از لحاظ معماری شهرسازی بسیار پیشرفته بوده است.
سیلاب میراث تاریخی آققلا
آثار تاریخی مانند پل آق قلا متعلق به دوران صفوی تا ۳۰ درصد آسیب دیدهاست. این پل سال گذشته مرمت شده بود و گزارشها حکایت از آن دارد که همان مناطق مرمت شده، دچار تخریب شدهاند.
دیوار اسکندر (دیوار گرگان) میراث فرهنگی گلستان اعلام کرده به دیوار گرگان آسیبی وارد نشده است اما کارگاههای کاوش در این منطقه آسیب دیدهاند.
برج قابوس در سیلاب گلستان
▲برج گنبد کاووس به سبب قرار گرفتن روی تپه، آسیب چندانی ندید
میراث جهانی برج قابوس، به سبب واقع بودن روی تپه از خطر سیل در امان ماند، گو اینکه مشکل نم زدگی سالیان در این برج اندکی جدی تر شده است. برج قابوس یا گنبد کاووس، بنایی با قدمت بیش از هزار سال است که با ارتفاع ۵۵ متر (ساختمان)، با احتساب بلندی ۱۵ متری تپه که پای بست آن را به ۷۰ متر رسانده، بلندترین برج آجری جهان لقب گرفته است. این برج که در سال ۱۳۹۱ در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شده است، یکی از بینظیرترین یادمانهای معماری دوره اسلامی است و در سه کیلومتری شهر قدیم جرجان مرکز حکومت آلزیار بنا شده است.
نظر شما