به گزارش خبرنگار ایمنا، حوضه آبریز زاینده رود با زیست بومی منحصر به فرد و با اقلیمی خشک که طی ۲۰ سال گذشته با کمبود و تنش آب، دست به گریبان است نمونه بارزی از دغدغههای انسانی و زیست محیطی در ایران و خاورمیانه بوده است و آثار کمبود آب را می توان در خشک شدن رودخانه و تالاب گاوخونی، کاهش منابع آب زیرزمینی، فرونشست زمین، کاهش کیفیت آب، خسارت به بخشهای کشاورزی و تخریب اکوسیستم مشاهده کرد.
طی ۶۰ سال گذشته جمعیت در حوضه آبریز از کمتر از یک میلیون به چهار میلیون نفر افزایش یافته و معیشت بیش از یک میلیون نفر آنها به کشاورزی وابسته است. تولیدات کشاورزان شامل گندم، سایر غلات و دیگر محصولات از جمله بادام، پسته و زعفران صادراتی است.
از سوی دیگر صنایع مهمی مانند فولاد، پالایشگاه نفت و کارخانه سیمان به همراه صنایع کوچکتر در جوار زاینده رود قرار گرفته که حداقل ۳۰۰ هزار نفر را به کار گرفته است.
رشد و توسعه بی وقفه جمعیت و صنایع در منطقه، به همراه تغییرات اقلیمی ( افزایش دما و کاهش بارش) تلاش ها برای فائق آمدن بر کمبودها و چالشهای مدیریتی را کم اثر کرده است، همزمان با افزایش تقاضای آب، منابع آبی زاینده رود کاهش یافته و به همراه آن معاش مردم و اکوسیستمهای مهم دچار کمبود شده است.
افزایش تدریجی شکاف بین منابع و تقاضای آب سبب رقابت فشردهتر بین ذینفعان بخش آب در منطقه مورد نظر شده و یک بیاطمینانی به آینده را بین کشاورزان رقم زده است به طوری که آنها همواره میپرسند؛ " خشکسالی بعدی کی از راه می رسد؟ آیا من برای کشاورزی آب کافی خواهم داشت؟ آیا می توانم غذای خانواده ام را تامین کنم؟"
نابودی رودخانه زاینده رود برای کل منطقه نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه از منظر اجتماعی، سلامتی و اکولوژیکی یک فاجعه محسوب می شود؛ تالاب بین المللی گاوخونی بدترین شرایط را طی ۲۰ گذشته سپری می کند و هم اکنون بیش از ۹۷ درصد از مساحت این تالاب خشک است، اپیدمی بیماری سالک، افزایش انواع بیماری گوارشی و تنفسی، انواع سرطانها، بیکاری و مشکلات معیشتی مردم شرق اصفهان به ویژه شهر ورزنه از جمله پیامدهای خشکی ۲۰ ساله تالاب گاوخونی است که در حال گسترش به سایر مناطق استان است.
از سوی دیگر زاینده رود تامین کننده اصلی آب آشامیدنی در منطقه است که با خشکی آن، آب شرب و صنعت نیز درمعرض تهدید قرار دارند همانطور که تابستان سال ۹۷ به دلیل کمبود شدید منابع آب، زمزمه های جیره بندی آب شرب در اصفهان به گوش میرسید. تا امروز شرکت های صنعتی در حوضه آبریز به منابع آبی شیرین برای اهداف گوناگون وابسته بوده اند و تقاضای آنها با افزایش رشد صنعتی رو به فزونی است.
در حقیقت این شرایط و مشکلات آب در حوضه زاینده رود طی سال ها به وجود آمده و یک شب نیز قابل حل نخواهد بود. بنابراین ایجاد مدیریت یکپارچه و پایدار منابع آب در حوضه پر تنش زاینده رود بسیار ضروری است. طی سال های اخیر دو استاندار اصفهان طرحهای ۹ ماده ای و هفتگانه احیای زاینده رود را برای حل مشکل این حوضه مطرح کردهاند و استاندار فعلی اصفهان نیز برنامه ۲۴ گانه ای برای آینده آب اصفهان به وزارت نیرو ارائه داده است.
در حالی که از سال ۱۳۸۹(۲۰۱۰ میلادی) پروژه مدیریت یکپارچه منابع آب رودخانه زاینده رود با همکاری وزارت نیرو و پشتیبانی مالی وزارت علوم دولت فدرال آلمان در ایران آغاز به کار کرده است در همین ارتباط خبرنگار ایمنا گفتوگویی با غلامحسین حیدرپور، مدیر دفتر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقه ای استان اصفهان داشته که در ادامه می خوانید؛
مفهوم مدیریت یکپارچه منابع آب چیست؟
مدیریت یکپارچه منابع آب در اوایل سال ۱۹۹۲ میلادی به عنوان راهکاری بین المللی در چهارچوب نشست جهانی توسعه پایدار معرفی و مبانی اجرایی آن در دستورالعمل ۲۱ نشست مذکور و مصوبات اجلاس دوبلین ارائه شد. براساس تعریف جامع سازمان مشارکت های جهانی آب، مدیریت یکپارچه منابع آب"Integrated water resources management" فرآیندی است که توسعه و مدیریت هماهنگ آب، خاک و منابع وابسته را برای رفاه اقتصادی و اجتماعی به شیوهای عادلانه، بدون برهم خوردن پایداری اکوسیستمهای حیاتی افزایش می دهد.
وزارت علوم و تحقیقات دولت فدرال آلمان (BMBF) با حمایت از اجرای ایده مدیریت یکپارچه منابع آب سراسر دنیا در راستای توسعه پایدار و حل چالشهای جهانی نظیر تغییرات اقلیمی و کمبود آب تلاش می کند.
علت شکل گیری رویکرد مدیریت یکپارچه منابع آب در جهان چه بود؟
دسترسی به آب سالم و بهداشت، بهبود بهره وری و کیفیت آب از اهداف اصلی این رویکرد و مورد حمایت وزارت علوم آلمان است. در حقیقت حمایت از این گونه پروژه ها حمایت از فناوری ها و نوآوری های علمی و تجاری کشور آلمان و ارائه راهکارهایی برای حل مشکلات کمی و کیفی منابع آب در سراسر جهان به شمار می رود. شکل گیری رویکرد مدیریت منابع آب و ضرورت اجرای آن به دلیل افزایش رقابت در مصارف آب در بخش های کشاورزی، صنعت، شرب و خدمات، رشد سریع جمعیت و بالا رفتن انتظارات برای رفاه بیشتر است.
چرا پروژه مدیریت منابع آب در ایران برای اولین بار در حوضه آبریز زاینده رود مطرح شد؟
چالش های روزافزون در راستای تامین، توزیع و مدیریت منابع آب در این حوضه، ایجاد ابزارها و طرح های قابل اطمینان برای مدیریت پایدار منابع آبی در زاینده رود اصفهان به عنوان شاهراه آبی در فلات مرکزی ایران را ضروری کرده است .با توجه به ضرورت این مسئله، پس از مذاکره وزارت نیرو تصمیم بر آن شد که شرکت آب منطقه ای اصفهان به عنوان هماهنگ کننده ایرانی پروژه معرفی شود و ذی نفعان اصلی نیز جهت همکاری در پروژه دعوت شوند، بر این اساس از سال ۱۳۸۹ پروژه مدیریت یکپارچه منابع آب رودخانه زاینده رود با سه دوره پشتیبانی مالی وزارت علوم و تحقیقات دولت فدرال آلمان، آغاز به کار کرد. کنسرسیوم آلمانی شامل هفت موسسه علمی و شرکت های متخصص در زمینه آب و کنسرسیوم ایرانی شامل ۱۵ سازمان دولتی و موسسات تحقیقاتی و مشاوره است. براین اساس هر دو کشور مشارکت کننده با تلفیق مهارت ها و تجربیاتشان در راستای دستیابی به اهداف پروژه یعنی مصرف پایدار آب در طول رودخانه و ایجاد تعادل بین منافع مصرف کنندگان مختلف همکاری می کنند.
این پروژه شامل چند مرحله است؟
برنامه ریزی کل پروژه شامل سه مرحله است، نخست بررسی خصوصیات کلی حوضه، جمع آوری آمار و اطلاعات و تهیه ابزار مدیریتی آب که این مرحله تا سال ۱۳۹۵ انجام شد، پس از آن مرحله دوم پروژه یعنی توسعه راهبردها؛ تجهیزات و اجرای پروژه بوده که هم اکنون نیز در حال پیگیری است و پس از آن مرحله پایانی یعنی ارائه و تعمیم نتایج پروژه در کل حوضه آبریز زاینده رود و دیگر حوضه های کشور است.
هدف "مدیریت یکپارچه حوضه آبریز زاینده رود" چیست؟
برخلاف رویکردهای ناموفق بخشینگر، مدیریت یکپارچه منابع آب بیانگر نمونه ای موفق از حرکت به سمت تفکری یکپارچه و درعین حال جامع است. برای دستیابی به مدیریت پایدار منابع آبی در حوضه آبریز زاینده رود، فاصله گرفتن از رویکرد بخشینگر و حرکت به سوی مدیریت یکپارچه منابع آب، اهمیت ویژه ای دارد. این تغییر رویکرد، فرآیندی است که در آن نقش تمامی ذی نفعان در تصمیم گیری و مدیریت منابع آب در نظر گرفته شود. مدیریت یکپارچه منابع آب حوضه زاینده رود ترکیبی معنادار از هم افزایی و مشارکت ذینفعان خصوصی و دولتی تا اجرای فن آوری های نوین به شمار می رود و همه ذی نفعان آب و سطوح مختلف حکمرانی باید در فرآیند تصمیمگیری مشارکت داشته باشند تا اهداف اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی در راستای توسعه پایدار محقق شوند.
از اهداف دیگر این پروژه شناسایی خطرات بالقوه ناشی از تغییرات اقلیمی و ارزیابی کاربری اراضی، تغییرات آب سطحی و آب زیر زمینی، توسعه راهبردی مدیریتی ضمن ارائه گزینه های سازگار با شرایط کم آبی در این پروژه مورد توجه بوده است.
تلاشها در این پروژه چه زمانی اثر بخش خواهد بود؟
پس از دستیابی به اهداف تعیین شده در مرحله اول پروژه که در سال ۱۳۹۵ با موفقیت به پایان رسید هم اکنون مرحله دوم پروژه شامل پیاده سازی ابزار مدیریتی و منابع آب در حوضه آبریز رودخانه زاینده رود دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری در حال برنامه ریزی برای اجرا است. توسعه مدل ها و ابزارهای لازم گاهی ضروری و البته نیاز اولیه برای رسیدن به مدیریت پایدار منابع آب است. این ابزارها و مدل ها تنها هنگامی اثربخش خواهند بود که تصمیم گیران برای بکارگیری و اجرای آن ها در مسیری که مشارکت تمامی ذی نفعان را تضمین می کند، عزم خود را جزم کنند.
اجرای مدیریت یکپارچه و پایدار منابع آب در حوضه زاینده رود بسیار ضروری است زیرا راهکارهای ارائه شده در این پروژه زیبایی منطقه، بقای تنوع زیستی آن و زندگی و معیشت حدود چهار میلیون نفر در این حوضه آبریز را حفظ می کند و می تواند امیدی برای حل مشکلات حوضه آبریز زاینده رود و احیای دائمی این رودخانه باشد.
گفت و گو از: ندا سپاهی- خبرنگار ایمنا
نظر شما