به گزارش خبرنگار ایمنا، وارد شدن به خلوت او و سازش کمی سخت بود نوازنده قدیمی که سالیان سال در کنار خوانندگان مطرح یکه تازی کرده است و حال خلوت خانهاش را به هر جای دیگر ترجیح میدهد او نعمت الله ستوده است.
این نوازنده در سال ۱۳۲۰ متولد شد و فوقلیسانس «تربیت دبیری» را از تهران و همچنین فوقلیسانس رشته «تدریس زبان به غیر انگلیسیزبان» از دانشگاه کنت آمریکا گرفت. از سال ۴۶ تا ۵۶ در رادیو کار کرد و سرپرست تیم رادیو اصفهان بوده و از سال ۵۶ که اوضاع کشور بههمریخته بود همراه با دیگر کارمندان دولت اعتصاب کرد.
خبرنگار ایمنا با او که این روزها در خلوت خود مینویسد، مطالعه میکند و وقت خود را با این قبیل کارها سپری میکند گفت و گو کرده است که در ادامه میخوانید:
از چه سالی وارد عرصه موسیقی شدید؟
از سال ۱۳۴۱ که برای گرفتن فوقلیسانس به تهران رفتم، کار موسیقی میکردم و همزمان با موسیقیدانهای بزرگ آن زمان هم آشنا شدم؛ در ابتدا نی میزدم و بعد که با آقای عبادی آشنا شدم یک دوره هم سهتار نزد ایشان آموزش دیدم.
با کدام اساتید مشهور همکاری داشتید؟
با استاد کسایی، استاد شهناز، علیخان ساغری، سیروس ساغری و دکتر سیروس سهیلیان همکاری کردهام و در کنار آنها نواختهام.
کار خود را در رادیو چگونه آغاز کردید؟
رادیو و تلویزیون تحت نظر مهندس رضا قطبی بود و پسازآنکه رادیو و تلویزیون یکی شد بهروز کیا رئیس رادیو و تلویزیون اصفهان شد و من هم سرپرستی رادیو را بر عهده گرفتم و با نام مرکز فرهنگی رادیو و تلویزیون اصفهان به آموزش و تربیت نیرو و همچنین تولید محتوا به فعالیت پرداختیم. نیرو و تجهیزات که در یک اتوبوس استودیویی سیار بود از تهران به اصفهان میآمد و کارها را ضبط میکردند و برای شبکه یک میبردند، ما با شبکه یک قرارداد داشتیم. همکاران خواننده ما در ساخت برنامهها آقای اصغر شاهزیدی و تقی سعیدی بودند که بعد از اعتصابات دوران قبل از انقلاب رابطهمان با رادیو قطع شد.
پس ازآن تنها یکبار در سال ۷۲ به مناسبت شب عید تولد حضرت علی از صداوسیمای جمهوری اسلامی با من تماس گرفتند و به دلیل صبغه کار تلویزیونی که داشتم از من خواستند برای آنها کاری بسازم، شعر آن کار را آقای پریش شهرضایی گفت و آهنگش را من با ارکستر کامل ساختم، ضبط کردیم و به تهران فرستاده شد و بعدازآن دیگر از من برای کاری دعوت نکردند.
فعالیت شما بعد از انقلاب در قالب چهکارهایی بود؟
بیشتر در قالب کنسرتهایی بود که برای مثال دانشگاهها و ارگانها از ما دعوت میکردند و ما با گروه ارکستر خود میرفتیم اجرا میکردیم. تا حدود ده سال پیش هم اجرای کنسرتها و تدریس را انجام میدادم و زمانی که آقای احمدینژاد روی کار آمد این کارها دیگر تعطیل و تبدیل به مداحی شد که باب طبع خودشان بود.
موسیقیهای امروز را ازنظر محتوایی چطور میبینید؟
امروزه نهتنها جوانها بلکه افراد هم سن و سال من هم دیگر نمینشینند چهل دقیقه فقط به یک موسیقی گوش دهند. وقت نیست و تحمل مردم کم شده و همه عجله دارند بنابراین اگر قطعات کوتاه باشد مثل شعر «به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید به هر آن کجا که باشد بهجز این سرا سر آید» دکتر شفیعی کدکنی در گوش و مغز شنونده اثر میکند، این شعر گفتگویی استعاری بین گون و نسیم است. شعری کوتاه و زیبا که حرف و مغز و معنا درونش است هم اجرا و آهنگ خوبی دارد که توسط همایون شجریان اجراشده و هم پیر و جوان آن را میپسندند.
موسیقیهای طولانی برای زمانی بود که تلویزیون و تنوع شبکهها وجود نداشت و فقط رادیو و برنامه گلهای رادیو ایران که از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۴ پخش میشد سرگرمی مردم بود. ولی برنامه گلهای رنگارنگ برنامههایش طولانی بود و مردم امروزه آن حوصله را ندارند که به اینجور موسیقیها گوش کنند.
صداوسیما هم که تولید ندارد و فقط کارهای مورد تائید خود را خریداری میکند و آنها را پخش میکند. در قدیم هر شهری برای خودش ارکستر کامل داشت، شعر و آهنگساز مخصوص داشت اما امروزه هیچکدام از آنها نیست و فقط سی دی اجراشده ترانه را میخرند و در تلویزیون و رادیو پخش میکنند.
شما در مقام پیشکسوت موسیقیدان آیا موسیقیهای امروز را گوش میکنید؟
بله من حتی سبک رپ هم گوش میکنم. البته رپ چون موسیقی اعتراضی است و از الفاظ تند و نامتعارفی در آن استفاده میشود در ایران چندان جایگاهی ندارد همچنین موسیقیهای پاپ جدید را هم گوش میکنم و به عقیده من خوب هستند. به نظر من موسیقی یا خوب است یا بد. موسیقی اصیل و غیر اصیل نداریم البته موسیقیهایی که ریشه در موسیقی ایرانی داشته باشد و اشعار آن از افرادی چون حسین منزوی و امثال او باشند و خواننده آن به فرض همایون شجریان باشد، بسیار پرطرفدارند و سالنهای اجرای آنها پر میشود و مردم استقبال چشم گیری میکنند.
چرا بعضی موسیقیها ماندگار نمیشوند ولی آثار افرادی چون همایون شجریان ماندنی میشود؟
به این دلیل که اشعارش ماندنی است. حسین منزوی، هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و اینها بهواسطه شعرهایشان میمانند و اجراهای خوبی هم برای این اشعار داشتهاند. تمام آنها هم جوان هستند که باعث خوشحالی است و من همیشه میگویم خوشحالم که پشتمان پر است و هرچه به جلو میرویم پشت سرمان افراد بااستعدادی هستند که به دنبال ما جلو میآیند. بنابراین موسیقی از بین رفتنی نیست.
چه چیزی باعث تغییر سلیقه مردم در موسیقی شده است؟
امروزه مردم وقت و حوصله گوش دادن به برنامههایی مثل گلهای رنگارنگ که مدت آن حدود سی دقیقه است را ندارند، آنان موسیقیهای کوتاه را گوش میکنند و تولیدکنندهها هم سعی میکنند موسیقیهایی کوتاه و آنقدر خوب بسازند که وقتی یک جوان به آن گوش میکند آن را خاموش نکند و به نظر من این کار خوبی است.
گفت و گو از: سمانه ابوشهاب_ خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما