سمفونی طبیعت در کوهساران

به گزارش ایمنا، جویباری زنده به جوشش آبشاری از دل کوه، نغمه زندگی می‌خواند و آرام آرام پیش می‌رود. نوای تارهای بلورین آب که در کنار صدای پرندگان سمفونی زیبای طبیعت را می‌نوازد همه‌جا پیچیده؛ جویبار و رود به قیام کوهسار که می‌رسد با فرودی جانانه سر بر سجودی ستایش‌وار می‌نهد و خالق را می‌ستاید. گویی در این قطعه بهشتی طبیعت، زبان به ستایش گشوده و قیام کوهساران، رکوع آبشاران، قنوت درختان و سلام صخرگان در پی تکبیر علف سرود بندگی می‌خوانند.

سرزمین هزارچشمه از این دست زیبایی‌ها کم ندارد. دست سحرآمیز طبیعت از آستین خلقت برآمده با قلم‌مویی از برگ‌های نورسته بر آب رود زده و رنگین‌کمانی از رنگ‌ها در کار گرفته تا تابلوی زیبای بهار را ترسیم کند.

با جان و دل گوش که بسپاری، صداهایی را از دوردست‌های طبیعت می‌شنوی که هر کدام از گوشه‌ای از کوه و جنگل و دشت برخاسته‌اند. خوب که بشنوی سرود آبشار را می‌شنوی که بلند بلند در گوش کوه می‌خواند.

برای رسیدن به جنة‌المأوایی به نام "بابا زرنگ"، باید ۶۵ کیلومتر به سمت جنوب شهرستان سمیرم بروید تا به کُمِه برسید. در اطراف این چشمه، چندین چشمه کوچک و بزرگ دیگر نیز جاری است و درختان چنار قطور چند صد ساله بر زیبایی آن افزوده‌اند.

صدای دلنشین و موزون قطره‌قطره آب با هلهله کودکان به هم می‌آمیزد و آهنگ و آواز شادمانی و شور را که نوازشگر جان عاشق است، طنین انداز می‌کند. چه راز و رمزی در این آواز اهورایی پنهان است؟ گویی آبشار بسان مادر طبیعت لالایی آرامش سرداده است.

در پایین دست سکوت سنگ‌ها و گیاهان است. گویا کوه‌ها و درختان با همه وجود صدای شرشر آب را برای روزهایی که شاید از جنگل دور شوند و یا اهریمن خشکسالی آب را از کوهستان بگیرد، در حافظه ثبت می‌کنند.

کوه و تپه‌هایی بلند و کوتاه که بالاپوشی سبز برتن کرده‌اند و بر دیبای حریرگون از جنس گل‌های بهاری آرمیده‌اند در اطراف خودنمایی می‌کند. امسال که کابوس سیاه خشکسالی دست از رخ طبیعت کشیده لابه‌لای هر سنگ و صخره‌ای رستنگاه گل‌بوته‌ها شده و قبای شبنم بر تن لطیف هر بوته نشسته است.

زمین‌های اطراف این چشمه ناهموار و پوشیده از درخت و درختچه و گل و گیاه است. برای آب سرچشمه بابازرنگ خواص دارویی قائل هستند و به همین دلیل مسافران سعی می‌کنند مشقت راه طولانی رسیدن به آن را بر خود هموار کنند تا جرعه‌ای از آن بنوشند.

بابازرنگ بخشی از کتاب هزار توی طبیعت است که تشنه‌کامان آرامش را به سوی خود می‌خواند در سفر که طراوت و شادمانی طبیعت آغاز و پایانش را به هم پیوسته است.