به گزارش خبرنگار ایمنا، محمدرضا شاهنگی متخلص به مشکین متولد شهر مشهد مقدس است؛ خانواده او در سه سالگیش به اصفهان آمده و در محله دروازه نو (میدان شهدا) ساکن شدند. ایشان مداحی را از دوران کودکی در محضر اساتیدی چون شاعر اهل بیت استاد صغیر اصفهانی و استاد مشفقی آموختهاند و اکنون در سن ۹۱ سالگی طلایهداری جامعه مداحان را بر عهده دارد.
این پیشکسوت مداحی پیشینه علاقه خود به اشعار عرفانی را به پدربزرگ و پدرش که در این حوزه فعالیت داشتند وصل میکند و برایمان از چگونه وارد شدنش به عرصه مداحی میگوید"اولین استاد من پدرم بود. بعدها در دوران کودکی در جلسهای در همین منزل اساتید شاعری مثل آقایان گلزار، استاد صغیر اصفهانی، مشفقی و جنت آمدند. من داخل حیاط مشغول بازی بودم که آقای حسین گل پرور به پدرم گفت چرا من در جلسات روضه دنبال پدر نیستم و مرا هم دعوت کرد. پدرم گفت بهتر است محمدرضا فعلاً به درس و مشق خود برسد. ولی با این حال آن شب پدرم دست مرا در دست استاد صغیر و بعد از آن در دست آقای مشفقی گذاشتند. ایشان با یک ظرف تخمه و آجیل از من پذیرایی کرد و بین آن نماز و اصول دین را به من یاد داد. البته من آن زمان بلد بودم ولی بعدها آقای مشفقی معنی حمد و سوره را به من یاد داد و بعد هم قواعد قصیده و غزل را نوشت و اینگونه بود که وارد عرصه مداحی شدم."
برایمان از شکیب و صغیر و مشفقی میگوید از شاگردی کردن در کنار مشفقی و کم کم ما را با حال و هوای مداحی آشنا میکند"در گذشته مداحان اصفهان یک رسمی داشتند که بعد از گفتن بسم الله یک رباعی میخواندیم که مضمونش سلام و گرفتن اجازه از بزرگترها بود. «سپاس خالق یکتا کنم ز بسم الله / لوای ناطق بر پا کنم ز بسم الله/ اجازه خواهم و رخصت تا در این مجلس/ مدیحه حضرت مولا کنم ز بسم الله» این رباعی یک سلام مخفی داشت که پس از خواندن آن در جواب میگفتند و علیک السلام که آقای صغیر گفتند به جای و علیک السلام صلوات بفرستید تا کسانی که آشنا نیستند نیز بتوانند پاسخ دهند."
دیوان شکیب را در دستش میگیرد و از اینکه از اشعار شاعران برجستهای چون مشفقی، جابر، صابر، قائانی برای مداحی استفاده میکرده راضی است چرا که معتقد است این اشعار مطابق روز بوده و هیچ وقت هم کهنه نمیشوند و سپس یک شعر را به مناسبت برایمان مداحی میکند.
"در طلوع فجر شاه دین علی/ افتخار هر نبی و هر ولی
خواست چون از خانه آید بامدا/ داشت مرغابی چندی در سرا
اوفتادن آن زمانش بر قدم/ تا که شه بیران نگردد از حرم
بی زبان بودند لیکن این بیان/ بودشان با بی زبانی بر زبان
کی علی مارا تو بی صاحب مکن/ قصد مسجد را بیا تو امشب مکن"
شاهنگی وقتی وارد این عرصه شده پدرش اشعاری را که می خوانده است را تایید کرده و به او گفته است این شعرها را ۵۰ سال دیگر هم می توانی بخوانی او می گوید" متاسفانه یک سری از اشعار امروزی اهانت به اهل بیت(ع) است و شعرا هم از این موضوع راضی نیستند گفتند و هنوز هم می گویند و ما هم به مداحان تاکید میکنیم اما بعضی از آنها به عمق مطلب پی نبردهاند و مطابق برداشت خودشان شعر میخوانند و متاسفانه برخی مردم هم همین مطالب را دوست دارند؛ اکثر مداحان جوان که در این عرصه وارد میشوند شعرهایی در حد فهم خود میخوانند بعد متوجه میشوند که باید مطالعه کنند و مطلبی فاخر ارائه کنند و من به مداحان توصیه میکنم که مطلبی بخوانید که آموزنده باشد."
او در همین زمینه شعری برایمان می خواند:
"دارم سخنی چو در کن آویزه گوش/مداح علی به خوندن مدح بکوش/ اخبار و حدیث دیگران کار تو نیست/ داری تو اگر مدح بخون ور نه خموش"
این پیشکسوت مداحی برای وضعیت امروز مداحی تاسف می خورد" مداحی امروز کسب شده است؛ سه چهار سال قبل یک مداح را از تهران دعوت کردند و ۱۱۰ میلیون دستمزد به او دادند سال بعد نیز وعده گرفتند که برای مراسم بیاید تمام بنرها را نوشتند و در شهر نصب کردند شب مراسم تماس گرفتند با این مداح و گفت که جای دیگر بیشتر دادهاند نیامدم. امروز فقط برای کسب درآمد فعالیت میکنند اما یک زمانی مداح وقتی در یک دسته و مسجد مداحی میکرد یک طاق شال میآوردند و روی شانهاش میانداختند و تازه آن وقت هم مداح آن شال را میبوسید و قبول نمیکرد."
او وضعیت جامعه را نیز در این موضوع دخیل میداند و میگوید"امروز خرج زیاد شده و مردم به داشته خود قانع نیستند قبلاً من وقتی در مغازه پدرم کار میکردم میدیدم که بعد از اینکه دو مشتری رد میکرد مشتری سوم را اگر جنس هم داشت میگفت ندارم از مغازه کناری بگیر اما امروز دو برادر اگر در کنار هم مغازه داشته باشند نمیگذارند مشتری وارد مغازه برادرشان شود زمانه بدی شده است و تنها در این زمان به مداحان توصیه میکنم که وقت خود را ارزان نفروشند میآیند وقت خود را میدهند یک مبلغی میگیرند این سود نیست باید وقت خود را صرف ائمه (ع) کنند و اشعار ادبی بخوانند تا در میان مدحشان اهانتی به ائمه(ع) نشود."
نظر شما