به گزارش خبرنگار ایمنا، در شبکه جهانی شدن، دیپلماسی شهری چشم انداز بسیار خوبی پیش روی شهرها قرار داده است که علاوه بر ارتباطات و مناسبات بین الملل که شاید کمترین و کوچکترین مزیت آن تبادل تجربیات باشد شهرها می توانند حتی بیش از دولت ها بازیگران عرصه جهانی باشند و از این فرصت برای سرمایه گذاری و شکل دهی اقتصاد خود بهره ببرند.
«مرتضی قورچی» استادیار و دکترای جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران معتقد است که مدیران شهری برای بهبود و تسهیل در ورود شهرها به مناسبات فراملی گسترده در درجه اول باید رویکرد فراملی را در مجموعه مدیریتی خود تقویت کنند و در گام بعدی برای بسط و گسترش دیپلماسی شهری راهبردهای مشخص علمی داشته باشند، آنچه در ادامه می خوانید تمهیدات ویژه ای برای ورود به دیپلماسی شهری است که این استاد دانشگاه و مترجم کتاب شبکه شهرهای جهانی در گفتگو با ایمنا به مدیران شهری پیشنهاد می کند:
تعریف شما از حوزه دیپلماسی شهری چیست؟
قبل از پرداختن به موضوع دیپلماسی شهری اساساٌ باید ببینیم این موضوع چرا در شرایط کنونی تا این حد مورد اهمیت قرار گرفته است. درک ذهنی عموم مردم و تصوری که از شهرها دارند این است که شهرها در محدوده حریم خود محصور شدهاند در حقیقت محدوده مشخص حریم شهرها به لحاظ جغرافیایی در سطح مقیاس محلی یا (Local) طبقهبندی میشود، بنابراین آشکار است که عموم مردم در برداشت و درک ذهنی خود از شهرها، آنها را واحدهای محلی ببینند و هیچگونه تصوری از مناسبات بینالمللی آنها در فضای جهانی شدن نداشته باشند.
اندکی به گذشته برگردیم، به طور خیلی ساده جهانیشدن در شکل جدید که از آن به نام «جهانیشدن معاصر» یاد میکنند، در اواخر قرن بیستم همراه با تحولات اقتصادی و دستاوردهای تکنولوژیکی شکل گرفت و اقتصاد جهان را از وضعیت متمرکز یکپارچه سرزمینی به وضعیت تولید تکه پاره شده کشاند؛ تولیدی که در این تکه پاره شدن بسیار متکی به تکنولوژی اطلاعات است!
اگر بخواهیم سادهسازی کنیم باید بگوییم که تولید کالاها همچون گذشته در یک واحد سرزمینی اتفاق نمیافتد، به عنوان مثال تولید کالا قبلا به وسیله کشورها دارای برند و شهرت و آوازه بودند، یعنی اگر شما یک جارو برقی از فروشگاهی می خریدید، شرکت تولید کننده یا مارک آن کالا در خرید مهم نبود، بلکه این که کالا در فرآیند تولید به چه کشوری منتسب میشود برای همگان اهمیت داشت.
اما در اواخر قرن بیستم با ظهور و بسط و گسترش تکنولوژی اطلاعات، تولید یکپارچه درون کشوری یا ملی منتسب به یک کشور خاص به سمت و سوی تولید انعطافپذیر یا تولید تکه پاره شده رفت، به عنوان مثال هر قطعهای از جارو برقی در یک کشور تولید و بعد برای سرهم بندی به مقصدی برده میشود که در آن مقصد تولید مونتاژ و بستهبندی میشود و در نهایت آن نمایه برند شرکت اصلی تولیدی بر روی آن قرار میگیرد در واقع امروز که در ابتدای قرن بیست و یکم زندگی میکنیم برای فرهنگ مصرفی عموم مردم، دیگر کشور تولید کننده کالا مهم نیست بلکه شرکت تولید کننده کالا مهم است.
در حقیقت تولید تکه پاره شده و مکانهایی که فرآیند تولید تکه پاره شده در آن قرار گرفتهاند، همان مکان محلی شهرها هستند که در ابتدای ورود به بحث درباره آنها صحبت کردیم، بنابراین میبینیم که شهرها در اثر فرآیندهای اینچنینی درگیر شبکههای عظیم تولیدی در مقیاس جهانی شده و از همین زاویه به راحتی میتوان گفت شهرها به عنوان تکیهگاههای مکانی شبکه تولید اقتصاد جهانی شدهاند.
اصولا این حوزه در جهان امروز از چه نقش و جایگاهی برخوردار است؟
اگر در این چارچوب جدید در خصوص شهرها بیاندیشیم، میبینیم که شهرها در یک زنجیره گستردهای از مناسبات فراملی تولید قرار گرفتهاند. امروزه شهرهای منطقه آسیای جنوب شرقی با توجه به مزیت نسبی خود که عموما نیروی کار ارزان هستند خود را در این ساختار جهان شبکهای قرار دادهاند و بخشی از فرآیندهای تولید کالاهای دورسپاری شده شرکت را در درون خود جای دادهاند. از این جهت اقتصاد جدید جهانی یا همان جهانی شدن معاصر سبب شده که شهرها در عین حال که مکانهای محلی هستند، در درون شبکههای جهانی بازیگران صحنه مناسبات فراملی نیز باشند.
بنابراین مدیران شهری علاوه بر وظایف محلی، در حوزه راهبردی درگیر با مناسبات بینالمللی نیز هستند و این وضعیت باعث شده در ذیل دیپلماسی عمومی موضوع بسیار مهمی به نام «دیپلماسی شهری» مطرح و در راهبردهای چشمانداز یک شهر بسیار جدی گرفته شده و مدیران کلانشهرها از آن به عنوان ابزاری برای خلق فرصتهای بینالمللی برای شهر خود استفاده کنند.
در چنین فضایی، دیپلماسی شهری به عنوان ابزاری است که با آن راهبردهای بینالمللی شدن یک شهر پیگیری میشود و در نتیجه مدیران شهری با شرکت در همایشهای بزرگ سرمایهگذاری و یا تکنولوژیکی وارد مذاکره با شرکتهای فراملی شده و مزیتهای مکانی خود را در چارچوب مفهوم جدیدی به نام بازاریابی مکان یا بازاریابی شهر به نمایش میگذارند. آشکار است که بدین شکل فرصتهای شغلی و همینطور درآمدهای پایدار برای مدیرانی که چنین رویکردی به مناسبات فراملی داشته باشند، مهیا میشود.
الزامات دیپلماسی شهری در عصر اطلاعات کدامند؟
بسیاری از برنامهریزان فکر میکنند شهرها در هر شرایطی میتوانند در مناسبات بینالمللی نقشآفرینی کنند، اما به نظر من موضوع ساده انگاری است چرا که برای ورود به جهان شبکهای و اقتصاد جهانی در درجه نخست باید در مقیاس ملی کشور با سایر کشورها چالش یا اصطحکاکی نداشته باشد؛ به عبارتی کشورها در مقابل جهانیشدن با چالشهای بنیادی مواجه نباشند.
بنابراین قبل از هر چیز مهم ترین مسئله در مواجهه با جهانی شدن شهرها، مواجه نشدن با چالشهای مقیاس ملی با اقتصاد جهانی و جهانیشدن است. اگر کشوری در مقیاس ملی این نوع چالشها را با سطح جهانی نداشته باشند در آن صورت در مقیاس محلی مدیران شهرها میتوانند با ایجاد فرصتهای بینالمللی برای شهر خود، از این فرصتها بهرهمند شوند.
در سطوح راهبردی و ساختاری نیز مدیران شهری برای بهبود و تسهیل در ورود شهر به مناسبات فراملی گسترده باید تمهیدات ویژه ای را پیش روی خود باید داشته باشند که متاسفانه اغلب در بیشتر شهرهای ایران رویکرد راهبردی در سطوح مدیریتی نسبت به مسائل، فراملی نیست و عموما درگیر کاستن از مناسبات چالشهای درونی و محلی خود هستند.
پس مدیران کلانشهرها در درجه اول باید رویکرد فراملی را در مجموعه مدیریتی خود تقویت کنند و در گام بعدی برای بسط و گسترش دیپلماسی شهری راهبردهای مشخص علمی داشته باشند در واقع باید به طور مشخص بدانند که در فضاهای بینالمللی به دنبال چه چیزی برای شهر خود هستند.
برای طی کردن درست این مسیر چه باید کرد؟
حال ابتدا باید طرحهای مطالعاتی که از تجربیات شهرهای دیگر در زمینه مناسبات بینالمللی وجود دارد را فراهم کرد و ساختارهای مدیریتی حوزه بینالملل از شهرهای موفق در عرصه جهانی را مورد مطالعه و پژوهش قرار داد.
از سوی دیگر سازمانهای فعال بینالمللی در حوزه مدیریت شهری برای گامهای اولیه مسیر خوبی برای کلانشهرها جهت کسب تجربههای موفق سایر شهرها به شمار میرود، بنابراین فکر میکنم در درجه اول باید مدیران تغییر اساسی در رویکرد خود نسبت به مقوله شهر ایجاد کنند البته با تفکرات و رویکردهای دمدستی و ساده نمیتوان شهر را برای ورود به شبکه اقتصاد جهانی هدایت کرد.
نگاه راهبردی در دیپلماسی شهری اصفهان چیست؟
برای فراهم ساختن نگاه راهبردی در خصوص دیپلماسی شهری در کلانشهر اصفهان نیاز به مطالعات گسترده در حوزه بینالملل وجود دارد. باید نوع رویکرد مدیران را به مقوله دیپلماسی شهری و مقوله بینالمللی شدن هر چه بیشتر این کلانشهر در مقیاس محلی و منطقهای یا استانی سنجید تا وضع موجود مشخص شود. در گامهای بعدی باید مشخص کرد چالشهای ساختاری و مدیریتی در ارتباط با دیپلماسی شهری چگونه است؟ باید اسناد توسعهای فرادستی این شهر را مورد مطالعه و بررسی قرار داد و تجربههای موفق این شهر را در ارتباط با دیپلماسی شهری مورد ملاحظه قرار داد.
به عنوان مثال اکثر کلانشهرهای ایران در دهه گذشته موافقتنامهها و پیمانهای خواهر خواندگی گستردهای با شهرهای کشورهای دیگر در راستای دیپلماسی شهری فراهم کردهاند، اما عموما به ندرت مدیران شهری میدانند از ظرفیت این موافقتنامهها چگونه میتوان بهرهبرداری کرد و فرصتهای بینالمللی برای شهر خود خلق کرد.
بنابراین توصیه میکنیم کلانشهر اصفهان به طور ویژه سند راهبردی برای بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی شهری تهیه کند و شهر را در حوزه مناسبات بینالمللی در پیوند با این سند مدیریت و هدایت کند.
نظر شما