به گزارش خبرنگار ایمنا، اقتصاد ملی هر کشور بر معیشت، رفاه، هنر و ورزش یک جامعه تأثیر بسزایی دارد. بهطور مثال کشوری مانند چین به دلیل تبدیلشدن به یک غول اقتصادی توانسته در فضاهای اجتماعی، رفاهی، فرهنگی و ورزشی پیشرفتهای چشمگیری به نسبت ۳۰ سال گذشته خود داشته باشد؛ به شکلی که چینیها توانستند در المپیک ریو در مجموع ۷۰ مدال به دست بیاورند و مقام سوم را کسب کنند و در بازیهای آسیایی جاکارتا در مجموع ۲۸۹ مدال به دست آوردند و در نهایت قهرمان شدند.
مسئله مهم در بحث ورزش قهرمانی میزان سرمایهگذاری در ورزش و زیرساخت سازی برای رشتههای مختلف ورزشی است؛ فراهم کردن امکانات و تجهیزات مناسب و به روز برای ورزشکار در یک طرف و رسیدگی به وضع ورزشکار و حمایت مالی از او در طرف دیگر قرار دارد. کشورمان در جنگ اقتصادی به سر میبرد و همین مسئله باعث شده که بودجه ورزش به نسبت سالهای گذشته کمتر شود و همین مسئله عاملی شده است تا رسیدگی مالی به این قشر جامعه کاهش یابد. هزینه تجهیزات و لوازم ورزشی به علت بالا رفتن قیمت ارز به شکل سرسامآوری افزایشیافته است و ورزشکاران باید به نسبت سال ۹۶ هزینهای سه برابری انجام دهند تا بتوانند تجهیزات مورد نیاز خود را فراهم کنند. نبود حمایت مناسب از سوی مسئولان ورزشی کشور و تأمین نشدن مالی ورزشکاران، باعث شده که بسیاری از ملی پوشان کشور علیرغم میل باطنی به فکر مهاجرت به کشورهای دیگر باشند. کشورهای بیگانه عاشق این هستند که بتوانند ورزشکاران مستعد و مدالآور ملتهای دیگر را جذب کنند و با تأمین مالی آنها، برای کشور خودشان در میادین مختلف جهانی افتخارآفرینی کنند.
چرا یک ملی پوش باید برای امرار معاش کارگری کند؟
یکی از بازیکن تیم ملی ووشو ایران بهگونهای از کمبودها و تبعیضها صحبت می کند که انگار ایران وزنه است و به پای او بسته شده است؛ حتی میترسد اسمش فاش شود و نگذارند که از ایران مهاجرت کند و برایش دردسر ایجاد شود. این ووشوکار در رابطه با آینده ورزشی خود در ایران میگوید" در کشورهای پیشرفته دنیا به ورزشکاران اهمیت میدهند، اما در ایران اینگونه نیست؛ ورزشکار ملیپوش مجبور میشود برای امرار معاش خود دست به کارگری بزند مثل آن کشتیگیر سابق تیم ملی که در آبادان فلافل فروشی میکرد، زمانی که کارگری او رسانهای میشود برخی میآیند و میگویند که درشان یک ورزشکار نیست که بخواهد چنین کارهایی انجام دهد؛ سوال من از آن مسئول این است که شما چهکاری برای آن ورزشکاری که مدالهای رنگارنگ آورده است انجام دادهاید؟"
من وطنم را دوست دارم و همیشه به آن افتخار میکنم، زمانی که شرایط بد اقتصادی به من فشار می آورد، وطن که هیچ، هر چیزی که در ایران باشد را رها میکنم و میروم!
او در پرسش به این سؤال که با مهاجرت عرق به وطن یک ورزشکار چه میشود و آیا وطنش را دوست ندارد میگوید" عرق به وطن؟ مگر وطن به ورزشکارش عِرق دارد که من به آن داشته باشم؟ مسئولان وطن باید به جوانی که تلاش میکند و پرچم یک کشور را بالا میبرد، اهمیت بدهند. گرفتن مدال در المپیک یا بازیهای آسیایی به ۱۰ سال تمرین مستمر و خستگیناپذیر بر میگردد. وقتی یک مسئول میگوید به جوان ورزشکار به خاطر جنگ اقتصادی پاداش ندهید، این یعنی چه؟ یعنی وطن به ورزشکار و جوانان عرق ندارد. من وطنم را دوست دارم و همیشه به آن افتخار میکنم، زمانی که شرایط بد اقتصادی به من فشار میآورد، وطن که هیچ، هر چیزی که در ایران باشد را رها میکنم و میروم!"
مگر جنگ فقط به اسلحه دست گرفتن و شهید شدن است؟
این ووشوکار به جنگیدن ورزشکاران در رقابتهای جهانی همچون سربازان مرزی ایران اشاره میکند و میگوید" مگر جنگ تنها به اسلحه دست گرفتن و شهید شدن است؟ یک ورزشکار از جان و دل مایه میگذارد تا در یک زمین مسابقه بتواند به یک مدال خوشرنگ برسد. در ایران باید آنقدر بدویم و زجر بکشیم تا در پایان یک فصل در لیگ ووشو بتوانیم یک قرارداد ۱۰ میلیون تومانی ببندیم که اگر آخر فصل کل مبلغ را پرداخت کنند، این مبلغ هزینه حملونقل سالیانه هم نمیشود! در کشورهای دیگر برای ورزشکار ارزش قائل هستند و پولی که درشان یک ورزشکار است را به او میدهند."
او می افزاید "خیلی از ورزشکارانی که میشناسم در حال مهاجرت هستند چراکه ورزش در ایران دیگر فایدهای ندارد و از لحاظ اقتصادی برای کسی در آمدی ندارد، اگر در ایران نیمی از پولی که در خارج از کشور میشود به دست آورد را میگرفتم؛ مگر دیوانه بودم از ایران بروم؟ یکی از اهداف مهم ورزش قهرمانی کسب درآمد است؛ اگر در ایران از یک شخص سؤال بپرسند که شغلت چیست؟ او در جواب بگوید که ورزشکار است، به آن فرد میخندند. در ایران به علت فرهنگسازی نامناسب ورزشکار بودن را به عنوان یک تفریح میدانند نه یک حرفه که بتوان از طریق آن درآمدزایی کرد."
در ایران حقم را خوردند، رفتم آذربایجان
اگر در ایران نیمی از پولی که در خارج از کشور میشود به دست آورد را میگرفتم، مگر دیوانه بودم از ایران بروم؟ یکی از اهداف مهم ورزش قهرمانی کسب در آمد است.
صباح شریعتی ورزشکار ایرانی تیم ملی آذربایجان در رشته کشتی از نبود مدیریت در ایران و حق خوری ها میگوید، از اتفاقاتی که بیرون از زمین کشتی یا میدان ورزشی میافتد؛ او خاطرنشان میکند" به خاطر حقی که در مقطع جوانان از من پایمال شد، از مسابقات آسیایی و جهانی خط خوردم و چهار سال از ورزش دور شدم و تمرین نکردم. بعد از چهار سال از آذربایجان پیشنهاد داشتم که تمریناتم را شروع کردم و به آذربایجان رفتم که خوشبختانه توانستم خودم را در این رشته ورزشی ثابت کنم."
وی ادامه میدهد"در ایران چندین دوره مسابقات انتخابی تیم ملی و کشوری مدال گرفتم.دو بار هم قهرمان دانشجویان کشور شدم؛ در کل خیلی به من راه ندادند تا بتوانیم مدال بگیریم و با دوبنده ایران فقط یک بار به مسابقات خارج از کشور جایزه بزرگ باکو سال ٢٠٠٩اعزام شدم که طلا گرفتم. در کشور آذربایجان رسیدگی و شرایط تمرینی خیلی بهتر از ایران است."
شریعتی به افتخاراتی مثل کسب مدال نقره المپیک اروپا، مدال برنز المپیک ریو و نشان برنز کشورهای اسلامی ٢٠١٧ اشاره میکند و میگوید" دوست داشتم این افتخارات برای کشورم ایران باشد، اما شرایط در آذربایجان خوب بود و توانستم پیشرفت کنم که اگر همین شرایط در وطن موجود بود هیچگاه به کشور دیگری مهاجرت نمیکردم."
متعصبها خودشان را جای یک ورزشکار بگذارند
او در پاسخ به این سؤال که اگر به گذشته برگردی بازهم مهاجرت را انتخاب میکنی؟ و به نظرت کسی که مهاجرت می کنه از روی "تعصب به وطنش" رد می شه؟ میافزاید" بازهم گزینه مهاجرت را انتخاب میکنم. امثال من خیلی بیشتر از آنهایی که شعار میدهند به وطن و آب و خاک ایران تعصب داریم؛ ولی بحث ورزش قهرمانی تفاوت دارد و انسان چند سال بیشتر نمیتواند در اوج قهرمانی باشد و مدال بگیرد."
اگر در این چندسال به آذربایجان نمیرفتم، در ایران فرصتی برای شکوفایی به من داده نمی شد و مثل خیلی از استعدادها از دست میرفتم و تا آخر عمر حسرت مدال گرفتن بر دلم میماند.
بازیکن ایرانی تیم ملی کشتی آذربایجان ادامه میدهد" اگر در این چند سال به آذربایجان نمیرفتم، در ایران فرصتی برای شکوفایی به من داده نمیشد و مثل خیلی از استعدادها باید از دست میرفتم و تا آخر عمر حسرت مدال گرفتن داشتم. آن دسته از آدمهایی که از تعصب حرف میزنند خودشان را جای یک ورزشکار حرفهای بگذارند، زمانی که حق او خورده میشود و مسابقات آسیایی و جهانی اعزام نمیشود و مدالی نمیگیرد و بدر ادامه کاری برای امرارمعاش به دست نمیآورد، باید چه کار کند؟"
باید جلوی مهاجرت ورزشکاران گرفته شود
علیاصغر یوسفنژاد نایبرئیس اول فراکسیون ورزش در رابطه با ورزشکارانی که بیشتر به علت مشکلات اقتصادی میخواهند کشور را ترک کنند چه راهکاری مدنظر دارد؟ اظهار میکند" به کمیته ملی المپیک و سازمانهای تربیتبدنی متذکر میشویم که اگر نیاز داخلی وجود داشته باشد باید جلوی مهاجرت ورزشکاران گرفته شود. اگر دولت راهحل پیشنهادی دارد و علاقهمند است که این مشکل حل شود و به مصوبه مجلس نیاز دارد، مجلس در این زمینه اعلام آمادگی میکند."
وی ادامه میدهد" اگر در زمینه مهاجرت ورزشکاران نیاز به قانون و اصلاح قانون باشد، مجلس حمایتهای مورد نیاز را انجام میدهد. در مجموع هدف این است که سرمایههایی که در کشور ایران پرورشیافتهاند و شکوفا شدهاند؛ به نحوی از خروج آنها جلوگیری شود. مسائل مادی عمدهترین علت برای مهاجرت و خروج ورزشکاران از کشور است که مجلس و دولت باید به اندازه کافی به ورزشکاران کمک کند. "
اگر در زمینه مهاجرت ورزشکاران نیاز به قانون و اصلاح قانون باشد، مجلس حمایتهای مورد نیاز را انجام میدهد. در مجموع هدف این است که سرمایههایی که در کشور پرورش یافته اند، به نحوی از خروج آنها جلو گیری شود.در پاسخ به این سؤال که دولت و وزارت ورزش تا به امروز در رابطه با مهاجرت ورزشکاران لایحهای به مجلس داده است یا خیر؟ " وزارت ورزش لایحه خاصی را در مور مهاجرت ورزشکاران به مجلس نداده است و دولت باید یک لایحه بهصورت رسمی به مجلس ارائه دهد."
به گزارش ایمنا؛ در کشورمان ایران به علت شرایط نامناسب اقتصادی فکر مهاجرت در ذهن افراد مختلف جامعه نقش بسته است که وزشکاران از این مسئله مستثنی نیستند. سالهای زیادی صرف شده است تا ورزش به جایگاه امروزی خود برسد و ورزشکاران قدرتمندی پرورش دهد؛ اگر اقتصاد کشور به همین شکل جلو برود و فشار مضاعف خود را بر روی این قشر خاص افزایش دهد، در آینده شاهد کاهش ورزشکاران قدرتمند و سوختن استعدادها خواهیم بود و استعدادهای امروز هم به کشورهای دیگر مهاجرت خواهند کرد.
گزارش از ابوالفضل داستانپور- خبرنگار ایمنا
نظر شما