به گزارش خبرنگار ایمنا، درون این سیاهچادر زنهایی با لباسهای محلی رنگی و زیبا مشغول پذیرایی از میهمانان با آش و نان و محصولات لبنی محلی تولید خود و بیرون چادر مردان چغا پوش مشغول ریختن چای هیزمی در استکانهای کمر باریک برای پذیرایی از میهمانان عمارت چهلستون هستند.
کنار این سیاهچادر نمایشگاه و فروشگاه صنایعدستی اقوام ایرانی برپاست که شامل غرفههای فروش سوغات شهرهایی مانند زنجان، قم، آذربایجان، کرمان و اصفهان است. همچنین غرفههای فروش محصولات فرهنگی، تنقلات خوراکی، زیورآلات در این محل وجود دارد.
برپایی غرفههای متنوع و متعدد در کاخ موزه چهلستون گردشگران را به بازدید از آنها ترغیب کرده است و اکثر غرفه داران از حضور خود در این مکان راضی هستند، "من ده روز است که در نمایشگاه غرفه دارم و مردم بهویژه مسافران غیربومی اصفهان و توریستهای خارجی از غرفه ما بازدید کردند و در این مدت فروش قابل قبولی داشتیم" این را فروشنده خوش برخورد یکی از غرفهها میگوید که مشتریانی از شرق آسیا داشت.
یکی یکی دالانها را که پشت سر بگذارید آن سوی حیاط موزه کپری مستقر است که لباسهای محلی و رنگارنگش چشم نوازی میکند و گردشگران را به سوی این همه رنگ و زیبایی جذب میکند.
کمی جلوتر در سمت راست حیاط تعداد زیادی صندلی سبزرنگ بر روی چمنها چیده شده و روبه روی آن سکویی با قالی تزیین و پوشیده شده است و چند پسر نوجوان بر روی آن مشغول هنرنمایی درزمینهٔ ورزشهای زورخانهای هستند و در پشت سرشان بر روی جایگاه معرفی شهرستان فلاورجان، مرشدی مشغول ضرب تنبک و هدایت ورزشکاران با نوای حنجره و صدای ضربش است.
در رهگذر جمعیت و مجاور دیوار منتهی به عمارت چهلستون غرفهای دیده میشود که با آویزان کردن کاغذهایی مسافران را دعوت میکند که تنقلات خوش طعم این غرفه را امتحان کنند. دو کلمن بزرگ در این غرفه وجود دارد که در یکی دوغ محلی و در دیگری شربت خاکشیر است. یخچال ویترینی قدیمی که داخل آن بستنی است و روی آن کاغذی چسبانده شده و نوشته «بستنی برای افراد کمبضاعت رایگان» و دیگ بزرگی که روی آن را بخار پخت غذا گرفته است و دهان هر بینندهای را آب میاندازد.
پیرمرد خوشاخلاق درون غرفه در دیگ را بلند میکند و توضیح میدهد: «در این دیگ آش بلغور جو است که با کشک محلی ساییده شده سرو میکنیم دو روز است که برای بازدیدکنندهها در این مجموعه غرفه زدهایم و خدا را شکر فروشمان خوب بوده است. مردم برای بازدید از موزه میآیند و موقع گشتوگذار در باغ به غرفه ما هم سر میزنند و خرید میکنند.»
کمی آن طرف تر در میان وسائل بساط پیرمردی تکههای گِل و چند آجر نظر مخاطبان را جلب کرده است چند باری وسایلش را برمیدارد، نگاهی به اطراف میاندازد و جابهجا میشود. تا آخر در کنار چند پله بساطش را پهن میکند. آجرها را کنار هم بهصورت دایرهوار قرار میدهد و حلقهای را روی آن میگذارد و تکههای گِل را که بهصورت فتیله درآورده با دقت روی حلقه قرار میدهد و چند دور این فتیلههای گِلی را دایرهوار روی هم میگذارد و با کاردک بیرون را صاف میکند و در آخر یک تنور میسازد.
در میان کسانی که ایستادهاند و به پیرمرد نگاه میکنند دو زن با چند نایلون که حاصل خریدشان از غرفههای دیگر است از رضایتشان ازبرپایی نوروزگاه می گویند: "ما از تهران آمدهایم و میخواستیم از چهلستون بازدید کنیم و دیدیم که نمایشگاهی برپاست. از غرفهها بازدید کردیم و برایمان جالب بود که شهرهای مختلف سوغات و صنایعدستیشان را در یک مکان ارائه کردهاند. قیمتهایشان خوب بود و ما هم مایحتاج و سوغاتی را ازاینجا خریداری کردیم."
هیاهو و جنب و جوش موزه مخاطبان را به وجد آورده است. حاجیفیروز هم با صورتی سیاه و لباسی سرخ و دایرهزنگی در دستش به سمت مردم میرود و با آنها شوخی میکند و اشعاری میخواند. اینجا کمی دورتر از میدان نقش جهان است و گویی در این روزها نیمی از جهان را در خود جای داده است تا حیرت گردشگران را برانگیزد.
نظر شما