به گزارش ایمنا، بخاطر همین قضیه تصمیم براین شد که دیگر در این ستون، خبری از اعتراض و غُر و حرفهای ناامیدانه نباشد؛ اصلاً ما خوراکمان نوستالژی است.
دوباره داداشمان برود توی صف نفت، ما کپسول قِل بدهیم توی کوچهها، پدرمان نیم نگاهی به ازدیاد موالید داشته باشد و نیم نگاهی به صف شیرخشک.
این اینترنت و شبکههای مجازی که این همه مشکل ساز هست را هم کلاً قطع کنند (ملیاش را هم نخواستیم) برویم توی باجههای زرد تلفن عمومی فوت کنیم و فرار کنیم.
یک سری مهر صد آفرین هم برای مسئولان طراحی شود که وقتی کار خوبی میکنیم به ما بدهند و آخر هر ماه یک کوپن اضافه به کسی که هزارتا صدآفرین دارد بدهند. یکسری پناهگاه هم درست کنند که وقتی بعضی مسئولان عصبانی شدند بریزیم داخلش و پناه بگیریم. والا، به خدا صفا و صمیمت آن دوران خیلی بیشتر بود. نبود؟
شماره بیست و دوم خطشه را اینجا بخوانید.
نظر شما