به گزارش خبرنگار ایمنا، جدیدترین ساخته فریدون جیرانی که اینروزها در جشنواره فیلم فجر به روی پرده رفته، "آشفتهگی" نام دارد. آشفتهگی را میتوان تلاش کارگردان برای متفاوت بودن تلقی کرد. جیرانی پیش از این نیز با ساخت "خفهگی" نشان داده بود که قصد دارد متفاوت باشد، اما در تجربه اول نتوانسته بود تفاوتها را به بهترین شکل رقم بزند.
در این فیلم، جیرانی که خود نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی اثر را برعهده داشته، از بهرام رادان، مهناز افشار، مهران احمدی، نیسم ادبی و نازنین صلحجو برای ایفای نقش کاراکترهای داستان خود بهره برده و ساخت موسیقی فیلم را هم به کارن همایونفر سپرده است.
داستان عشق، جنایت و خیانت
داستان آشفتهگی، روایت دو برادر دوقلو به نامهای بردیا و باربد، هر دو با بازی بهرام رادان است. روند پیشبرد داستان اینگونه القا میکند که بردیا و باربد از زمان کودکی در تمام زندگی خود، با هم در رقابت بودهاند.
بردیا، صاحب شرکت بزرگی است که برایش شرایط مالی مساعدی را به همراه آورده، اما بارید یک نویسنده شکستخورده و ناموفق است. این دو پس از چند سال یکدیگر را در حالی ملاقات میکنند که قرار است برای عقد قراردادی به شمال کشور بروند و در این مسیر، اتفاقاتی میان این دو شخصیت داستان رقم میخورد.
اما شرکت بزرگی که بردیا مالکیت آن را برعهده داشته، تنها یک نفر کارمند دارد و آن هم دریا مشرقی با بازی مهناز افشار است. در آشفتهگی، تلاش کارگردان برای نزدیکتر کردن روایت و قابها به فضای سینمای نوآر مشهود است و در همین فضا، مهناز افشار نقش زن اغواگر یا همان فم فتال را برعهده دارد؛ زنی بیپناه و رنجدیده که اکنون به دنبال ثروت است.
دیگر شخصیتهای داستان، ارژنگ با بازی مهران احمدی و ترانه با نقشآفرینی نازنین صلحجو هستند. ارژنگ که یک لات بی سر و پا، احتمالا در سالهای حوالی دهه پنجاه است، عاشق دریا بوده و پس از چند سال زندگی با او، اکنون از هم جدا شدهاند. ترانه هم نامزد باربد است که تا پایان فیلم مخاطب او را نمی بیند.
فیلمی که تمام تلاش خود را برای متفاوت بودن میکند!
در سینمایی که اکثر آثارش از فضاهای رئالیستی پیروی میکنند، فریدون جیرانی درباره کار جدید خود میگوید که آشفتهگی "رئالیستی و اجتماعی نیست. یک فیلم است درباره عشق و جنایت." تا به نوعی با این تعریف، آشفتهگی را متفاوت معرفی کند.
آشفتهگی بیشتر در فضایی کلاسیک رقم میخورد و درست مثل خفهگی که سیاه و سفید بودن آن، نشان از تلاش کارگردان برای ساخت یک اثر متفاوت داشت، در فیلم جدید نیز با موارد متعددی مواجه میشویم که این تلاش را به رخ تماشاگر میکشند؛ مهمترین آنها که از ابتدای فیلم تماشاگر با آن درگیر میشود، استفاده از قابهای آشفته و موربی است که قرار است مفهوم آشفتهگی و عدم تعادل را القا کنند، اما در استفاده از آن زیادهروی میشود.
مانند عمده آثار امروز سینمای ایران، فیلمنامه چند پله عقبتر از موارد دیگر قرار دارد و معضل تاکید بیش از حد فیلمسازان بر به کارگیری تکنیکها، در این فیلم هم خودنمایی میکند. آشفتهگی به وضوح تحت تاثیر برخی از فیلمهای مشهور سینمای غرب است و اگرچه این موضوع به خودی خود نباید مشکلی ایجاد کند، اما در به ثمر نشستن، کمی با ضعف مواجه بوده است. همچنین ریتم روایت فیلم کند است و تماشاگری که پیش از این با چنین ریتمی خو نگرفته باشد، ممکن است در میان آشفتگی قابها، آشفتهخاطر شود.
آشفتهای به نام آشفتهگی!
آشفتهگی از سوی منتقدانی که گرایش به سینمای غرب را تقبیح میکنند، عمدتا با نقدهای تندی مواجه بوده است. در یک مورد، در یادداشتی نوشته شده: "با دیدن این فیلم دل هر مخاطبی برای فریدون جیرانی در این سن و سطح خواهد سوخت. او یک کارگردان متوسط گیشه است و میخواهد زورکی قاطی روشنفکران شود." و کلماتی که در ادامه میآید به مراتب تندتر هستند.
اما همه نقدها تا این حد شدید نیستند و برخی دیدگاههای منطقیتری ارائه میکنند: "جیرانی واقعاً دلش میخواهد فیلمی متفاوت بسازد، اما برای ساختن چنان فیلمی قاعدتا فیلمساز باید سینمای مدرن را بشناسد و چنین فیلمی را با نگاه و رویکردی کلاسیک نسازد"، "ریتم کند و حوصلهسربری دارد"، "در تمام طول فیلم قاب کج است. بدون اینکه در بسیاری از سکانس های فیلم منطقی داشته باشد" و "آنطور که باید و شاید کششی در مخاطب عام برای صبر تا انتهای ماجرا ایجاد نمی کند."
و برخی نیز به تمجید از بعضی جزئیات فیلم میپردازند: "فریدون جیرانی به جزییات در کارگردانی توجه دارد و در هر پلان به مخاطب تیزبین اتفاقات آینده را اعلام میکند"، " موسیقی و طراحی صحنه، بار جذابیت سمعی و بصری فیلم را به خوبی به دوش می کشند"، "فیلمی منظم با فیلمنامه و کارگردانی نسبتا درستی در سینمای ایران است."
از دیدگاه مخاطبین نیز، فیلم با عباراتی نظیر "آشفته" و دارای "ریتم بسیار کند" و "بدون کشش" توصیف میشود و به نظر میرسد که در عمده موارد، شیوه پرداخت داستان فیلم مورد پسند تماشاگران واقع نشده است. حتی برخی آشفتهگی را از اثر قبلی نیز ضعیفتر دانسته و علت را در ضعفهای "داستانگویی و به خصوص شخصیتپردازی" جستجو میکنند.
نظر شما