به گزارش خبرنگار ایمنا، "درخونگاه" فیلمی به کارگردانی سیاوش اسعدی و نویسندگی خود او به همراه نیما نادری است. در خلاصه تک جملهای داستان این فیلم آمده است: "ظهری می آید تا بسازد! اگر نبازد..."
ساخته سیاوش اسعدی، با بازیهای خوب امین حیایی، ژاله صامتی، محمود جعفری و همچنین مهراوه شریفینیا، پانتهآ پناهیها، نادر فلاح، منصور شهبازی، افشین سنگچاپ و فاطمه مرتاضی تا به اینجا با استقبال متوسط تماشاچیان و منتقدان همراه شده است اما بازخوردهایی که گرفته، آنچنان درخشان نیستند.
کابوس و آشفتگی در دهه ۷۰
درخونگاه، داستان یک خانواده با وضعیتی آشفته و فقیر است که در ابتدای دهه ۷۰ در محله درخونگاه تهران زندگی میکنند. رضا با بازی امین حیایی پس از هشت سال کار طاقتفرسا در ژاپن که درآمد زیادی برایش به همراه داشته به ایران بازمیگردد تا با پولهایی که به ایران فرستاده خانواده را از نو بسازد و خودش در این آشفتگی آقایی و بزرگی کند.
رضا از ابتدای داستان تمام تلاش خود را به کار میبندد تا هر آنچه را که خانواده در این سالها از دست داده دوباره برای آنها به دست آورد، اما هر چه دست و پا میزند بیشتر فرو میروند. او برادری دوقلو به نام مهدی دارد که در جنگ مفقود شده و سه سال پس از پایان جنگ هنوز بازنگشته است. فقدانی که کابوس مادر خانواده، با بازی خوب ژاله صامتی است.
در میان تمام این دست و پا زدنهای رضا برای سر و سامان دادن وضعیت خانواده، همواره چند جای کار میلنگد و سیاهی قصد ندارد دست از سر خانواده بردارد. شخصت مبهم خواهر رضا با بازی مهراوه شریفینیا و همچنین پری/شهرزاد/مینا با بازی پانتهآ پناهیها از دیگر گرههای فیلم است که تا آخر قصه باز میشوند.
فیلمنامهای که لابهلای قابها گم شد!
در تیتراژ ابتدایی فیلم یک جمله بیش از همه به چشم میخورد و آن هم تقدیم شدن این اثر به مسعود کیمیایی است. دلبستگی کارگردان به سینمای کیمیایی از همان لحظه اول فیلم خود را نشان میدهد و تا پایان نیز تلاش اسعدی برای نزدیک شدن به فضاها و دیالوگهای این کارگردان بزرگ سینمای ایران نمایان است. بیشک بار این مسئولیت برای هر فیلمسازی میتواند سنگین باشد و برای سیاوش اسعدی نیز غیر از این نبوده است.
درخونگاه همچون آثار کیمیایی، قابهای چشمنوازی را به مخاطب نشان میدهد و مشخص است که کارگردان ارزش تصویر را میداند، اما بیشتر از داستان! گرهافکنیهای داستان آنقدر پیچیده نیستند که تماشاگر را در مدت طولانی فیلم مشتاق باز شدن آنها کند و فیلم همواره بخشی از قصه خود را از قبل لو میدهد.
آنچه که در کنار کش آمدن فیلم برخلاف کوتاهی داستان میتواند تماشاگر را جذب کند یکی قاببندیهای کارگردان و دیگری بازیهای خوب امین حیایی، ژاله صامتی و محمود جعفری است. ژاله صامتی نقش زنی چندین سال بزرگتر از خود را به بهترین شکل بازی میکند و محمود جعفری نیز کاری میکند که حوصله تماشاگر کمتر سر برود.
جنجال بر سر درخونگاه!
تندترین نقد بر درخونگاه را، مطابق انتظار مسعود فراستی گفته است. این منتقد که معمولا دل خوشی از اکثر فیلمها ندارد درباره درخونگاه نیز اینگونه در برنامه "هفت" ابراز عقیده میکند: "آدمهای فیلم عجیب و غریب و توهینآمیز هستند و یک تصویر چرک از آدمها نشان میدهد. یک تفکر کثیف پشت این فیلم است که دارد از جامعه انتقام میکشد و جایی برای دفاع نمیگذارد. من باورم نمیشود فیلمی اینقدر بد، توهینآمیز و شرمآور با یک سینمای ناچیز، فیلمبرداری بد اصلانی و بازیهای یکی از یکی بدتر ساخته شود."
البته پس از این صحبتها، سیاوش اسعدی واکنش نشان داد و در جواب گفت: "اگر فراستی از فیلم من تعریف میکرد فکر میکردم هادی و هدی ساختهام. من یک فیلمساز اجتماعی هستم و کاری به سیاست ندارم." تهیه کننده اثر هم در واکنشی شدیدتر، فراستی را با واژههای تندی مورد خطاب قرار داد و گفت: "متاسفم آقای فراستی که بیشخصیتترین شخصیت رسانه است، این طور فرصت پیدا میکند راجع به فیلمها صحبت کند."
در دیگر یادداشتهای نوشته شده بر "درخونگاه" توسط منتقدان سینما این جملات به چشم میخورد: "ایده اولیهای ناب و فیلمی که بشدت کند پیش می رود و درنیامده است. نقطه قوت آن اما مجموعه بازیهایش است"، "کارگردانی فیلم و اجرای آن گامی جلوتر از فیلمنامه است"، "قصه اصلی بسیار دیر شروع میشود و دوسوم اول فیلم هیچ قلابی برای ادامه دادن، به تماشاگر نمیچسبد"، "به لحاظ فنی درجه یک است و تحسین برانگیز"، "فیلم ضربه اساسی را از فیلمنامه خورده است".
اما مردم نیز پس از پایان اکران فیلم عمدتا با نارضایتی درباره آن ابراز عقیده میکردند و اگرچه اکثر آنها از بازیهای امین حیایی و ژاله صامتی به وجد آمده بودند در جملات خود بر "خستهکننده" بودن و "کش آمدن" فیلم تاکید میکردند. همچنین چند نفری سالن را در اواسط فیلم که با وجود گذشت یک ساعت داستان آن هنوز به جایی نرسیده بود ترک کردند.
نظر شما