به گزارش خبرنگار ایمنا، سده؛ این جشن بزرگ و باشکوه که همواره به با مشارکت و حضور دسته جمعی عده کثیری از مردم در یک نقطه برگزار میشود، با جمع شدن تمامی مردمان محل در یک نقطه از روستا یا شهر و در اطراف آتشی عظیم آغاز شده و در طول آن به پایکوبی، سرودخوانی و نیایشخوانی پرداخته میشود.
در نامگذاری این جشن، روایات متعددی وجود دارد. برای مثال عدهای آن را شکل تغییر یافته عدد "صد" میدانند؛ چرا که معتقدند این جشن در صدمین روز از زمستان (از آغاز آبان تا دهم بهمن) و همچنین ۱۰۰ روز مانده به بهار (۵۰ روز و ۵۰ شب که به یمن پیدایش آتش همچون روز روشن شده است) برگزار میگردد. برخی وجه تسمیه آن را به ۱۰۰ روز مانده به رویش محصولات و بلند شدن غلات نسبت میدهند، عده دیگر بر مبنای داستانهای اساطیری معتقدند که در این روز تعداد فرزندان کیومرث (نخستین بشر) به یکصد تن میرسد و عدهای نیز این تعداد را به فرزندان مشی و مشیانه و یا آدم و حوا نسبت میدهند. ولی بهرحال علت نامگذاری این جشن هر چه باشد، جشن سده از مهمترین و بزرگترین جشنهای ایران زمین، چه در سالهای قبل از اسلام و چه در سالهای بعد از آن است که همواره اهمیت و شکوه خود را حفظ کرده است.
در اهمیت این جشن سخنان بسیاری گفته شده است که در میان آنها میتوان به برگزاری مراسم نیایش برای دور کردن اهریمن که در ماههای دی و بهمن قدرت میگیرد و یا جشن گرفتن به مناسبت آغاز گرم شدن هوا اشاره کرد. از سویی اعتقاد بر این است که آتش در چنین روزی کشف شده است؛ بدین صورت که هوشنگ، یکی از پادشاهان پیشدادی به منظور دور کردن مار از خود، سنگی به سمت آن پرتاب میکند، این سنگ پس از برخورد به سنگی دیگر جرقه زده و بدین گونه آتش پدید میآید. در یکی دیگر از داستانهای اساطیری نیز، پیدایش و اهمیت این جشن را به روز پیروزی فریدون بر ضحاک و رهایی مردم ایران از جور و ستم وی نسبت داده و آن را همچون آیینی نیکو به فال نیک گرفته و گرامی میدارند. در هر صورت اهمیت این روز آنقدر عظیم است که پس از گذشت سالیان بسیار، همواره میتوان شاهد برگزاری آن در شهرهای گوناگون کشور همچون کرج، تهران، یزد، شیراز، اهواز، کرمان، اصفهان، روستاهایی از جمله میبد و اردکان و حتی خارج از ایران در استرالیا و سوئد و کالیفرنیا بود. نکته جالب آنکه برخلاف تصور برخی، این جشن به هیچ عنوان جشنی مذهبی و یا تنها مخصوص زرتشتیان نیست و سالهای سال دیده شده است که زرتشتیان، کلیمیان و مسلمانان در کنار هم به بزرگداشت این آیین ملی و کهن میپردازند.
مسلم است که نحوه برگزاری این جشن در طول سالیان دستخوش بعضی تغییرات شده باشد و مطمئنا امروزه به صورتی متفاوتتر از روزگاران قدیم برگزار میشود، ولی رسوم عمده آن یعنی جمعآوری هیزم به صورت دسته جمعی، برافروختن آتش، پایکوبی در اطراف آن و خوردن و آشامیدن از خوراکیهای پاک در کنار سرودخوانی، از جمله رسوم باقی مانده این جشن است؛ بدین صورت که همگی مردم، از چند روز و یا چند ساعت قبل از غروب آفتاب روز دهم بهمن ماه، اقدام به جمعآوری هیزم و قرار دادن آن در محل برگزاری جشن میکنند. سپس در اطراف این خرمن بزرگ به گفت و گو با هم نشسته، میوه، آجیل، نوشیدنی و آش میخورند که امروزه این رسم نسبتا از میان برداشته شده است.
در ابتدای غروب دو تن از موبدان سفیدپوش، با دو لاله روشن شده از آتش آتشکده در دست، در حالی که سرودههای اوستا را زمزمه میکنند، هیزمهای گردآوری شده را از چهار طرف آتش میزنند. البته در برخی استانها نیز روشن کردن آتش بر عهده عدهای از جوانان مشعل به دست است. برافروختن آتش و اوج گرفتن آن با آواز شادی و هلهله جمعیت اطراف همراه است که این شادمانی تا ساعتها و تا زمان خاموش شدن شعلهها ادامه دارد. پس از آن مردم با روحیه شادمان و انرژی سرشار به خانههای خود بازگشته و کشاورزان از خاکستر آتش خاموش شده، مقداری برای برکت دادن به زمینهای خود برمیدارند. گفته میشود که از بعد از این روز، هوا شروع به گرم شدن میکند.
نظر شما