به گزارش خبرنگار ایمنا، حالا که روز اصفهان بهانهای شده تا بار دیگر ذوق اصفهانی، طرحی نو را در میدان نو دراندازد و از کاربلدهای هنر نمایش در ویژه برنامه "میدان تا میدان" برای معرفی یا بهتر بگوییم احیای لایههای اجتماعی گذشته اصفهان کمک بخواهد، چه شایستهتر که همراه همینهایی که لباس مخصوص گذشتههای مختلف را به تن دارند شویم و حکایت این چند روز میدان نقش جهان را از آنان طلب کنیم.
کمی چسبیده به دهانه بازاز قیصریه، تا چشم میتابد بساط پهن شدهای را میتوان دید که نزد هر کدام یک یا چند نفر ایستادهاند، عدهای محصولات کشاورزی و عدهای نیز هنرهای دست خود مانند گلیم، خورجین و فرش را میفروشند و برخی هم حرفههایی که روزگار نه چندان دور لابلای مغازههای شهر دیده میشدند و امروز کمتر خبری از آنها میشنویم مانند نمدمالی را مقابل چشم مردم حاضر به نمایش میگذارند.
یکی دیگر از چیزهایی که خیلی سال است در زندگی روزمره دیگر خبری از آن نیست و پس از آمدن سرگرمیهای روزگار نو جای آن در کوچه و بازار خالیِ خالی است، معرکهها و نمایشهای سنتی است که اینجا پای ثابت سرگرمی مردم شدهاست؛ با فاصله چند متری، مردم جمع شدهاند تا دست گلهای جدید "مبارک" و حرص خوردنهای "اوستا" را ببینند یا حکایت غر زدنهای "خاتون" در خمره معروفش را بشنوند یا دهها قصه دیگر.
اینجا قرار است حرفها و قصهها و نمایشهایی که سینه به سینه گذشته و تا همین چند دهه پیش در میان مردم زنده بوده اما امروز فقط میان کتابهایی که کسی سراغشان نمیرود خاک میخورند، بار دیگر زنده شوند؛ مانند داروغهای که مغرورانه در میدان راه میرود و نوچههایش مردم را کنار میزنند تا راه برای او باز شود، مانند شاه عباسی که در شاه نشین قیصریه همراه اهل و عیالش بر تخت همایونی خود تکیه زده و رعیت را از بالا میبیند؛ رعیتی که مثل جماعت شاه ندیده ۴۰۰ سال پیش نیستند و حالا گوشی به دست و ذوق کنان مشعوف فیلم گرفتن از شاه و جارچیان او هستند.
طبیعی است که همه چیز با آن ۴۰۰ سال پیش فرق کرده باشد، با آنکه شترهای داخل میدان، مردم بسیاری را به تعجب و شگفتی انداخته، اما شاید هیچکدام حاضر نباشند چهار چرخ راحت خود را رها کرده و با شتر طی طریق کنند یا حاضر نباشند به جای همزن برقی، هاونگ به دست مشغول کار خانه شوند؛ حتی چوگانی که به یادگار از آن روزها در میدان بازی میشود، یا اجاقی که دیگر نیاز به سوختن چوب ندارد تا آش رشته گرم را در این عصر سرد پاییزی به دست مردم بدهد یا خیلی چیزهای دیگر، همه چیز با آن روزها فرق کرده اما باعث نمیشود گردشگرانی که کیلومترها از کشور خود به اصفهان آمدهاند یا مردمی که سرمای هوا را به جان خریدهاند، لذت دیدن و حس کردن این برشهای زیبا از تاریخ اجتماعی این دیار را از دست دهند.
با هرکسی که حرف میزنی، از این موجی که در شهر به راه افتاده و رخت و لباس سنتی به تن جماعت پانصد و چند نفری کرده تا سر و شکل آن روزهای اصفهان را زنده کند، لبخند به لب دارد حتی مغازه داری که این شلوغیها پای مغازهاش در جریان است یا گردشگران خارجی که تقریبا همگی میدانند این برنامهها به مناسبت روز اصفهان در شهر برپا شده است و برای دانستن بیشتر از گذشته مردم اصفهان در میان جمعیت دیده میشوند.
تنها یک روز دیگر فرصت دارید تا همه آنچه گفته شد را ببینید و از نزدیک حس کنید که چگونه میشود عدهای با آداب و رسوم عهد صفوی، حکایات عهد قاجار و کلاه شاپو، لباس عصر پهلوی به تن، روستایی و شهری در پاییز ۹۷ در کنار هم ساعاتی را زندگی و فرصت ثبت شدن آن را به لنز دوربینهای شما بدهند.
نظر شما