به گزارش ایمنا، اصفهان، "مهربینِ" دوران پیشدادیان، "ماربینِ" دوران کیانیان و "پارناکنا" دوران مادها، شهری که طهمورث به هوای سرسبزی و زندهدل بودن نواحی اطراف کوه مهربین آن را پایه گذاشت و قلعه و عبادتگاهش را بر فراز این کوه بنا کرد و بعدها نخستین جایگاه مذهبی ساکنان ایران زمین شد.
سرایی که به دلیل وجود روستایی سرسبز و نیکو در کنار زرینرود خود، کیکاووس را به خود جذب کرد و مادها را به سمت خود کشید.
سرزمینی که اقامتگاه تابستانی و سلطنتی پادشاهان هخامنشی شد و "گابای" یا "گِی" نام گرفت و پناهگاه یهودیانی شد که کوروش از اسارت پادشاه بابل رهانیده بود و از آن پس آن را "یهودیه" نامیدند.
شهری که حتی اسکندر هم نتوانست از مناطق سرسبز، فراوانی آذوقه و زیادی علوفه آن بگذرد و آن را تحت عنوان "گابی یِن"، "گابای" و " تابای" به جانشینان خود سپرد، اشکانیان آن را "گابی" یا " گابه" نامیدند و به مرکز اداری خود تبدیل کردند؛ گابه مرکز اداری و حکومتی ساسانیان بود و در این دوران با توجه به رشد شهرنشینی و رونق تجارت و اهمیت بازار در آن میادین و بازارها ساخته شد.
دیاری که به دلیل گرد آمدن و تجمع سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند کرمان، فارس، سیستان و خوزستان به منظور کسب آموزشهای نظامی به نامهایی چون آسپادانا، اَسبَهان، اسپاهان، سپاهان، اَسپدان و نهایتا اسپهان خوانده شد و پس از ورود اسلام به ایران آن را شهر سواران، صفاهان و صفاهون و اصفهان خواندند.
اصفهان در زمان خلافت عمر به دست اعراب افتاد و با بهرهگیری عمیق از فرهنگ اسلامی و برخورداری از هنرمندان فرهیخته ایرانی صاحب نمودهای ارزشمندی از جمله مساجد، منارهها و مدارس علمیه شد، در دوره دیالمه به مرکز علم و ادب و هنر تبدیل شد و فضلا و دانشمندان بسیاری را به سمت خود کشید و در دوره خلافت منصور عباسی در راه عمران و آبادانی آن تلاشهای بسیار به کار گرفته شد.
نگین ایران در دوران سلجوقیان با ساخت مساجد، کوشکها، باغستانها و عمارتهای باشکوه آبادانی و مرکزیت یافت و ناصرخسرو آن را نیکوترین، جامعترین و آبادترین سرزمین پارسیگویان نامید و سپس در دوره صفویان صاحب قصرها، مساجد، پلها، کاخهای عالی، خانههای مجلل و کاروانسراهای وسیع شد و از حملات مغول و افغان و ناملایمتیهای ظلالسلطان جان سالم به در برد.
قلب فرهنگ ایران، بهشتی است که تاریخ، فرهنگ و هنری سرچشمه گرفته از ذوق و قریحه ایرانی را در قدم به قدم کوچه و خیابانهایش جای داده است و از نظر شرق شناسان، باستان شناسان و ایران شناسانِ مشهور دنیا یکی از سه شهر معتبر تاریخی جهان، در کنار "ونیز" و "فلورانس" است.
این دیار نامداران، صرف نظر از فصل و آب و هوا، همواره پذیرای میهمانهای بسیاری از سراسر دنیا بوده و هست و تمامی عاشقان هنر و فرهنگ را به سوی خود جذب میکند تا بلندای قدمت تاریخی و فرهنگ غنی خود را به رخ جهان بکشد و با نمایش شکوه و عظمت خود هر آنچه را که گذر ایام در چنتهاش گذاشته برای همگان به نمایش بگذارد. این شهر قدیمی همواره با رونمایی از تمامی دستاوردهای چند صد و حتی چندهزار ساله خود به جهانیان نشان میدهد که ایستادگی، هر چند دشوار ولی غیرممکن نیست.
قدیمیترین دستاورد شهر شاهکارها، آتشکده واقع در کوه آتشگاه ( که در قدیم مهربین خوانده میشده است)، اکنون پس از گذشت هزاران سال و با وجود کشیدن بار محنت بسیار هنوز هم در ضلع غربی اصفهان محکم و استوار پا برجاست و هر چند گرد گذر ایام را بر چهره دارد هنوز هم شکوه و عظمت خود را فریاد میزند.
علاوه بر آن دیگر آثار مهم تاریخی نگین ایران همچون میدان نقشجهان، کاخ عالیقاپو، کاخ چهلستون، منارجنبان، مدرسه چهارباغ، مسجد امام، مسجد شیخ لطفالله ، کلیسا و موزه وانک، سی وسه پل یا پل الله وردیخان، پل خواجو، مسجد جامع، سردرقیصریه، کاخ هشت بهشت، مناره چهل دختران و بازار بزرگ اصفهان از برترین دیدنیهای این شهر به شمار میروند و بر طبق آخرین بررسیهای "tripadvisor"، میدان نقش جهان با کسب بیشترین امتیاز، در حال حاضر پربازدیدترین منطقه توریستی شهر است.
نکته بسیار مهم و جالب توجه در مورد این شهر باستانی، تلفیق سنت و مدرنیته است که خود جاذبهای برای هزاران علاقهمند به این ویژگی از سراسر دنیا به حساب میآید. برای مثال تأسیس موزه موسیقی در آذرماه ۱۳۹۴ با ارائه بُعد جدیدی از موزهگردی سبب ثبت عنوان آن در بسیاری از کتابهای گردشگری دنیا شد که همین امر موجب شده که این مکان در دومین جایگاه پر بازدید پس از میدان نقش جهان قرار گیرد.
علاوه بر آن ساخت بزرگترین تونل آکواریوم ایران با مساحتی بالغ بر ۳۵۰۰ مترمربع در کنار مجموعههای باغ خزندگان، باغ پرندگان و باغ پروانهها در پارک جنگلی ناژوان و نیز وجود تلهکابین و تلهسیژ در این پارک از جمله خدمات تفریحی ایجاد شده در شهر و جاذبههای گردشگری نوین هستند.
در کنار تمام دیدنیها، هر گردشگری چه خارجی باشد چه داخلی، مطمئنا نمیتواند از کنار تجربه طعم دلچسب غذاهای اصفهانی به سادگی عبور کند و بدون استثنا پیش از ورود به شهر، خودش را برای چشیدن طعم بریانهای کمنظیر و خوشطعم اصفهانی آماده کرده است. در کنار آن بهره بردن از طعم خورشت ماست معروف اصفهان، کلهجوش، سرگنجشکی، کوکو قندی، قمری، یخنه ترش و اوماج و همچنین همراه بردن گز و پولکی به عنوان سوغاتیهای خوردنی از باشکوهترین شهر دنیا، از دیگر تجربههای دلنشین و خوشطعم مسافرت به اصفهان است.
علاوه بر تمام این موارد، اصفهان مهد هنرهای زیبایی همچون گلابتوندوزی، پولکدوزی، سکمهدوزی، سیمکشی، زرکشی، زربافی و زنجیربافی در کنار هنرهای زیبای دستی همچون خاتمکاری، کاشیکاری، قلمزنی، مینیاتور، میناکاری، زرگری نقره و طلا و سفره قلمکار است که با وجود سهم بزرگشان در بازار، نقش بسزایی در توسعه اقتصادی اصفهان و حتی کشور دارد.
اصفهان ورای جاذبههای مهم گردشگری و صنایع دستی، کشاورزی، صنعت و تجارت را در دست داشته و با وجود کارخانههای عظیم ذوب آهن، فولاد مبارکه، پتروشیمی، پالایشگاه، نیروگاه، راه آهن و شبکه گسترده فیبر نوری، علیرغم تأثیرات منفی بر محیط زیست و پیکره فرهنگی شهر، نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا میکند.
و اما اصفهان، این شهر سرشار از عظمت و حیات؛ سراسر قدمت و افتخار؛ شهری نیکو و بنا شده بر رود؛ مملو از زمزمههای غرور؛ شهری پابرجا مانده از زخم ایام حتی در گذر از سختترین و تیرهترین دوران؛ شهری با شکوه و زیبایی و کمال؛ شهری که کوه کلاه قاضیاش مأمن و مأوای جانورانی چون کل، پازن، بز، آهو و عقاب بود؛ شهری که برکت وجود زندهرودش ارمغان آورنده آوای روحبخش مرغهای دریایی و مرغابیهای وحشی بود؛ امروزه همچون عروسی زیبا ولی زخمخورده، در اوج شکوه و وقار بر تخت پادشاهی قلب ایران تکیه زده ولی قلبش چند پاره شده است از دیدن ترکهای بستر همراه همیشگیاش. هرچند همچنان استوار ایستاده است و به رو نمیآورد ولی بار سختترین محنت را بر دوش میکشد و سینهاش مالامال غم بزرگترین رنج دوران است چرا که زندهرودش، رودی که حتی در دوران سختی و بیداد مغول و افغان هم زنده ماند، امروز، هر چند دست در دست عروسش بود ولی در مقابلش دیدگانش جان داد.
یادداشت از: مریم زمانی، خبرنگار ایمنا
نظر شما