سید محمود حسینی در مورد بازنشستگی ۱۴ استاندار و بخشی از مدیران عملیاتی و اجرایی به خبرنگار ایمنا گفت: باید دید نمایندگان مجلس از تصویب این قانون چه هدف وفلسفه ای را در ذهن داشتهاند؛ شعارهایی که در مورد جوانگرایی مدیران دادهاند آیا این شعار دادنها برای سطوح مدیریتی کشور خوب و کاربردی است؟
وی افزود: در ایران یک تفاوت بین نسلی دیده می شود؛ نسل اول و دوم انقلاب خیلی فرصت نداشت تا با نسل جدید تعامل و رابطه داشته و انتقال تجربیات را انجام دهد، بعد از انقلاب بلافاصله جنگ آغاز شد و بعد از جنگ هم اولویت اول نظام مدیریتی، بازسازی زیرساختهای کشور بود، همیشه این نسل در شرایط ویژه ای بوده و البته عدم وجود احزاب و نهادهای مدنی برای کشور یک خلأ است.
حسینی خاطر نشان کرد: از دیگر مشکلات کشور دارا نبودن احزاب و نهادهای مدنی فعال است که این برای کشور یک خلأ محسوب می شود؛ در حالی که یک جامعه مدنی مرکب از نهادهای مستقل، سمنها، تشکلها، احزاب و افراد است، اما تصمیمات کلان به گونهای دیگر اتخاذ می شود.
وی یاد آوری کرد: هیچ وقت فرصتی به وجود نیامد که تجربیات نسل گذشته به نسل بعدی انتقال داده شود و گفتوگو بین نسلها به وجود بیاید تا نسلها از یکدیگر شناخت بهتری پیدا کنند، از این رو نوعی ابهام و شکاف در اذهان نسل قدیم و جدید دیده می شود.
مدیران استراتژیک سرمایههای ملی و انسانی یک کشورند
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی یاد آوری کرد: البته راه صحیح برون رفت از این وضعیت این بود که ارتباطات بیشتری انجام می شد تا این همه فاصله و گسست بین نسلی پیش نیاید و آشتی نسلها فراهم شود، چون هر نسلی تفکر وادبیات خاص خود را دارد.
وی تأکید کرد: نسل جدید باید از تجربه نسل قدیم استفاده می کرد تا اشتباهات آنها را انجام ندهد، اگر تعاملات سازنده وخوب اتفاق بیفتد درسهای عبرت آموزی برای نسل جدید به همراه دارد، اما این نسل تصمیم گرفت تا نسل گذشته را به بازنشستگی بفرستد و از این طریق سیستم اداری را بهبود ببخشد.
استاندار سابق اصفهان افزود: در حالی که اینطور نیست؛ این مدیران همان مدیرانی هستند که کشور برای آنها هزینه داده، خودشان هم کم زحمت نکشیدهاند، زیرا مدیران استراتژیک سرمایههای ملی و انسانی یک کشورند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: در دنیا هم تا یک سن مشخص و معینی افراد را در رده های مدیریتی نگه می دارند تا از تجربیات این سرمایههای کاری، اداری و اجتماعی استفاده شود و آنها به عنوان مشاور و یا درقالب تشکلها و احزاب تجربیات خود را به نسلهای بعدی انتقال می دهند.
طرح بازنشستگی درمان اصلی مشکلات کشور نیست
وی گفت: طرح بازنشستگی درمان اصلی مشکلات کشور نیست؛ در این طرح نکات مثبت و منفی به خوبی مشاهده می شود و این امر باعث شده که طرح ناقص باشد، هر چند می توانست خیلی بهتر از این اجرایی شود.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی تصریح کرد: ممکن است بازنشستگی تعدادی از مدیران با تجربه به مذاق خیلیها خوش نیاید و برعکس برخی را راضی و خوشنود کند و بگویند افرادی که بازنشسته شدهاند، پستهای مدیریتی را رها نمیکردند و به پستهای مدیریتی چسبیده بودند، اما باید گفت این مدیران سرمایههای انسانی برای کشور هستند.آنها برای کشور وقت گذاشته اند تا مدیران کارآمد، لایق و توانمندی شده اند و کشور نیز برای بالندگی آنها هزینه داده است.
حسینی تأکید کرد: برطبق قانون جدید ۱۷۰ نفر از مدیران ارشد و میانی و کارشناسان بازنشسته می شوند و نمیتوان با قاطعیت اذعان کرد که با رفتن این مدیران؛ معدل به کار گیری مدیران جوان بالا خواهد رفت، بطور قطع چنین اتفاقی نمی افتد واقعیت این است نظام اداری کشور با بروکراسی پیچیده وتنومندخود از ناتوانیهای بسیار زیادی رنج میبرد، این نظام بروکراتیک و تکنوکرات نتوانست کادرسازی کند و هنوز هم این ضعف وجود دارد.
وی افزود: در واقع اجرای این طرح ، اهدافِ افرادی که سعی دارند قانون جوانگرایی را اجرایی کنند، برآورده نمی کند؛ هرچند گفته میشود جای افراد بازنشسته؛ قرار است مدیران جوانتری را بیاورند، اما ما نتوانستهایم مدیران جوان ، خوب و کار آمدی تربیت کرده و تحویل نظام اداری واجتماعی کشور بدهیم.
جای مدیران استراتژیک به راحتی پر نمی شود
این فعال سیاسی اصلاح طلب اظهار کرد: مدیران در چند سبک و مدل مدیریتی هستند و در این میان مدیران استراتژیک به مدیرانی گفته می شود که تصمیمات اساسی، کلان و مهمی برای سیستم اداری گسترده و جامعه میگیرند؛ جای مدیران استراتژیک به راحتی پر نمی شود، این افراد به راحتی جایگزینی ندارند.
وی افزود:طرح بازنشستگی باید از مدیران اجرایی شروع می شد، چون مدیران اجرایی در مرحله پایینتری از تصمیم گیری هستند و نقش آنها تصمیم سازی برای مدیران ارشد است؛ حداقل در سطح مدیران اجرایی کادر سازی انجام شده و نظام اداری کشور باید این کار را انجام میداد.
حسینی اظهارکرد: بعد از جنگ، نظام اداری کشور هر چه بیشتر به سمت نظام بروکراتیک پیش رفت و منافع شخصی خود را در نظر گرفت؛ به ناچار در سیستم اداری؛ سیستم حامی پروری شکل گرفت. از مشکلات و معضلاتی که سیستم حامی پروری دارد، حمایت از افراد قدرتمند و دارای نفوذ در سیستم مدیریتی کشور است که در نظام اداری دخالت و افرادی را چیدمان کرده و در راس امور می گمارند تا از همدیگر حمایت کنند.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی تصریح کرد: این نظام حامی پروری برای کشور مشکلات زیادی را به وجود می آورد؛ این گونه رانتها سیستم اداری و مدیریتی کشور را با معضلات و چالشهایی روبرو کرده ومانع بزرگی در تحول نظام اداری و توسعه است. به طور قطع این گونه اتفاقات از توسعه اداری، اجتماعی و اجرایی شدن برنامههای توسعه جلوگیری کرده وبه عنوان یک مانع جدی در پیکره نظام مدیریتی کلان خود را نشان خواهد داد.
نظر شما