به گزارش خبرنگار ایمنا، جیشالعدل که خود را «ارتش عدالت و برابری» و سنی معرفی می کند، یک گروهک تروریستی است که برای دستیابی به اهداف خود به مبارزه مسلحانه روی آورده است. بعد از اعدام و به هلاکت رسیدن سرکرده گروهک تروریستی «جندالله»، بقایای این گروه، اقدامات جنایتکارانه خود را ادامه دادند. ابتدا گروهکی به نام «انصار» در سیستان و بلوچستان و به سرکردگی یک وهابی فراری از اهالی نیکشهر تشکیل دادند، پس از آن نیز در مرداد ماه سال ۱۳۹۱ شاخههای نظامی گروهک تروریستی «جیش العدل» را ایجاد و مناطق مرزی پاکستان و ایران را به عنوان محل استقرار اصلی خود انتخاب کردند.
«عبدالرحیم ملازاده» ۵۹ ساله، معروف به «ابومنتصر بلوچی» با نام مستعار «صلاح الدین فاروقی» رهبری گروهک تروریستی جیش العدل را بر عهده دارد. وی تحصیلکرده دانشگاههای مدینه، دمشق و لبنان است. جیش العدل از جمله حامیان معارضان در جنگ داخلی سوریه است و یکی از دلایل اقدامات خود علیه جمهوری اسلامی را حمایت از معارضان دولت سوریه اعلام کردهاست. این گروه خود را مدافع حقوق اقلیت سنی بلوچستان ایران و مخالف «مداخله» جمهوری اسلامی در حمایت از حکومت سوریه معرفی میکند.
اعضای این گروه تاکنون چندین اقدام تروریستی در خاک ایران انجام دادهاند؛ از جمله در ۳ آبان ۱۳۹۲ حمله غافلگیرکنندهای به یک گشت مرزبانی در منطقه سراوان انجام دادند که در پی آن ۱۴ نفر از اعضای پلیس مرزبانی شامل ۱۲ نفر سرباز وظیفه و ۲ نفر از پرسنل کادر نیروی انتظامی کشته و ۷ تن دیگر نیز مجروح شدند. مهاجمان پس از حمله از مرز ایران و پاکستان عبور کرده و در کشور پاکستان مخفی شدند.
این گروه تروریستی در تشابهی آشکار با داعش و دیگر گروههای تروریستی حاضر در سوریه، با سوءاستفاده از کودکان بیگناه آنان را برای اقدامات تروریستی آموزش می دهد. در همین رابطه جیش العدل عکسهایی در صفحه فیس بوک خود از کودکان و نونهالان در اردوی آموزشی نظامی به نمایش گذاشت و نوشت از این کودکان برای آنچه «مجاهدت» خوانده است در آینده استفاده خواهد کرد.
برخی شواهد گویای این نکته است که چارت سازمانی گروهک مذبور با مشاوره برخی از اعضای سازمان منافقین بسته شده و منظور از این اقدام تشکیل گروهی تشکیلاتیتر و مدونتر از گروه ریگی بوده که میزان خطا و آسیب پذیری آن کمتر باشد. در واقع این گروه چند ماه بعد از چند دستگی گروهک ریگی بلافاصله با تقویت سرویسهای منطقهای و با هدایت آمریکا و نظارت موساد دست به تشکیل یک چارت سازمانی منسجم می زند.
این چارت شباهتهای زیادی با روش های اداره سازمان منافقین دارد، از جمله اینکه در اساسنامه این گروه، همانند سازمان منافقین همه افراد باید حتی خانواده خود را فدای سازمان جیش العدل و رهبر آن بکنند. در بخش دیگری از اساسنامه این گروه نیز تأکید شده است که هر عضو سازمان باید تمامی دستورات رهبر گروه را بدون چون و چرا اجرا و تمام هستیاش را فدای اهدف سازمان کند.
در چند سال اخیر مرزهای ایران در استان سیستان و بلوچستان یکی از نا امن ترین مناطق مرزی کشور بوده است؛ هر چند نزدیک بودن به ایالت پر آشوب و بی ثبات بلوچستان پاکستان و نظارت و کنترل غیر کافی دولت پاکستان بر مرزهای خود با ایران یکی از عوامل انتقال نا امنی از این کشور همسایه به ایران بوده است، اما بی شک برخی عوامل داخلی در خود ایران نیز زمینه را برای ایجاد چنین شرایط نا امنی مهیا کرده است.
آمیخته بودن جمعیت شیعه و سنی، بی توجهی و کم کاری مسئولان برای ایجاد اشتغال و توسعه پایدار در این استان، قاچاق سودآور مواد مخدر، فقر فرهنگی و آموزشی که سبب رشد افکار و عقاید افراطی و بدبینی نسبت به حکومت مرکزی می شود، در کنار فقر اقتصادی که سبب نیاز مالی مردم منطقه به پیشنهادهای مالی گروههای مسلح قومی می شود، از جمله دلایل مستعد شدن این منطقه برای فعالیتهای تروریستی بوده است.
در نتیجه به نظر می رسد در کنار فشارهای دیپلماتیک به مقامات پاکستان برای کنترل مرزهای خود و تعقیب و مجازات گروههای تروریستی و نیز افزایش مراقبتهای اطلاعاتی و امنیتی در منطقه، لازم است اندکی بیشتر به ریشههای شکلگیری، تقویت و عضوگیری گروههای تروریستی نیز پرداخته شود و با افزایش توسعه و رفاه اقتصادی، اشتغال پایدار و آموزش جوانان آن خطه از خاک ایران، به طور بنیادیتری با ریشه های نا امنی در میرجاوه و کل استان سیستان و بلوچستان مقابله شود.
نظر شما