به گزارش خبرنگار ایمنا، حاشیه ای کردن نقش زنان در حالی است که بسیاری از جنبشهای مهم اجتماعی و سیاسی در نقاط مختلف جهان اساساً با رهبری و هدایت برخی زنان شاخص شکل گرفته، پیش رفته و حتی به تحولی عظیم در جامعه محل رخ دادن آن انجامیده است.
بر این اساس، خبرگزاری ایمنا میکوشد در سلسله گزارشهایی به معرفی برخی از این زنان تأثیرگذار بپردازد و نگاهی به حرکتهای جسورانه این نخبگان مؤنث داشته باشد تا الهامبخش اعتماد به زنان در بین خود آنها و نیز از سوی کسانی باشد که هنوز به تواناییهای بانوان با دیده تردید مینگرند.
رُزاپارکس؛ مادر جنبش حمایت از حقوق مدنی
بعد از ظهر سرد یکم دسامبر سال ۱۹۵۵ میلادی، رُزا پس از پایان ساعت کاری روزانه، طبق معمول سوار اتوبوس شهری همیشگی شد تا به خانه بازگردد. ایستگاه بعدی مردی سوار اتوبوس شد و چون جایی برای نشستن نبود، کنار در خروجی اتوبوس ایستاد. راننده که از آینه روبروی خود مسافران را زیر نظر داشت، با حالت آمرانهای از رزاپارکس خواست تا برخاسته و جایش را به آن مرد بدهد. مرد مسافر به راننده گفت که برای او مشکلی نیست که ایستاده به سفر ادامه دهد، اما راننده که حالا با حالتی خشمآلود بالای سر رُزا ایستاده بود، بر خواسته خود اصرار داشت. اما پارکس از جای خود تکان نمیخورد و از برخاستن امتناع میکرد. پس از جر و بحثی طولانی عاقبت پلیس از راه رسید، رُزا را دستگیر کرد و با خود به اداره پلیس برد. اتوبوس نیز به راه خود ادامه داد.
رویداد آن بعد از ظهر سرد زمستانی گرچه در نگاه اول زیاد با اهمیت جلوه نمیکند، اما آغازی شد بر جنبشی بزرگ، که تاریخ معاصر آمریکا را دچار تحولی بزرگ ساخت.
رُزاپارکس همراه با مارتین لوتر کینگ، رهبران جنبش مدنی سیاهپوستان آمریکا
تحصیل در تحقیر
رُزالوییس مککولی (Rosa Louise McCauley) ملقب به رُزاپارکس، آمریکایی آفریقاییتبار و از اقلیت سیاهپوستان این کشور بود. وی چهار فوریه ۱۹۱۳ در آلاباما به دنیا آمد. در ۱۱ سالگی با کوشش بسیار توانست به دبیرستان راه یابد؛ البته به دبیرستان ویژه «نگروهای آمریکایی» (نگرو لقبی تحقیرآمیز بود که برای اشاره به سیاهپوستان بکار برده میشد). در ۱۶ سالگی و تنها یکسال قبل از فارغالتحصیلی، مجبور به ترک مدرسه شد، تا از مادربزرگ در حال احتضارش مراقبت کند. پس از فوت او اینبار مجبور به مراقبت از مادرش بود که به سختی از بیماری قلبی رنج میبرد. در ۱۹ سالگی با لوییس پارکس، که ده سال از خودش بزرگتر بود، ازدواج کرد. لوییس در سالهای بعد یکی از حامیان اصلی رُزا در به پایان رساندن تحصیلات متوسطه و همچنین به دست آوردن شغلی مناسب بود.
جنوب نژادپرست؛ آغاز جنبش
قبل از موفقیت جنبش آزادیخواهی سیاهان، در بیشتر ایالات جنوبی آمریکا سیاهپوستان از سفید پوستان جدا بودند. به عنوان مثال سیاهان باید در مدارس جداگانهای درس میخواندند، در پارکهایی که مخصوص سفیدپوستان بود حضور پیدا نمیکردند و حتی از آبخوریهای جداگانهای استفاده میکردند. سیاهان همچنین حق سوار شدن به اتوبوس از در جلو را نداشتند. آنها بایستی پس از پرداخت بلیط خود، از در عقب اتوبوس وارد میشدند. اگر در هنگام مسیر یک سفیدپوست وارد میشد و صندلی خالی نبود، یک سیاه موظف بود که صندلیاش را به وی بدهد.
اتوبوس شماره ۲۸۵۷؛ جنبش مدنی سیاهان آمریکا از نافرمانی مدنی رزاپارکس در این اتوبوس آغاز شد
روز بعد از دستگیری رُزا پارکس و اجبار وی به پرداخت جریمه جهت امتناع از خالی کردن صندلی اتوبوس برای یک سفید پوست، خبر این رویداد کم کم به گوش ساکنان پرشمار سیاهپوست شهر مونتگومری در ایالت آلاباما رسید. رُزا و لوییس در هماهنگی با تشکل سیاهپوستان شهر تصمیم به چاپ اعلامیه برای دعوت دیگر اهالی جهت تحریم سیستم حمل و نقل اتوبوسی ایالت آلاباما گرفتند. نزدیک به ۷۰ درصد از مسافرین اتوبوسهای شهری در آلاباما از سیاهپوستان و دیگر اقلیتهای نژادی تشکیل میشد. در عین حال قوانین نژادپرستانه و سختگیرانهای که طی سالها بر سیستم حمل و نقل عمومی شهر حاکم بود، استفاده از آن را برای رنگینپوستان و به ویژه سیاهپوستان پردردسر و تحقیرآمیز میکرد.
اما عدم استفاده همزمان این تعداد از اهالی میتوانست ضربه اقتصادی مهلکی به شرکت اتوبوسرانی وارد آورد. رُزاپارکس و دیگر همفکرانش به این امید بودند تا با استفاده از این فشار اجتماعی، قوانین تبعیضآمیز برای همیشه از سیستم حمل و نقل عمومی شهر برداشته شود. هدفی که البته پس از ۳۸۱ روز بایکوت همه جانبه اقلیتهای نژادی و سیاهپوستان به رهبری رُزاپارکس واقعاً به حقیقت پیوست.
کشیش جوانی در دوران تحریم به پارکس پیوست، از وی الهام گرفت و به سخنران همیشگی جمعهای اعتراضی سیاهان در آن روزها تبدیل شد. مارتین لوتر کینگ بعدها پایهگذار جنبش نافرمانی مدنی بدون خشونت در آمریکا شد. وی همیشه از رُزاپارکس به عنوان «الهامبخش و مادر» جنبش عدم خشونت و نافرمانی مدنی یاد میکرد.
بلافاصله پس از شروع تحریم اتوبوسها، کارفرمای رُزا او را از کار اخراج کرد. بعضی از اهالی نژادپرست شهر نیز هر روز برای او و خانوادهاش مزاحمت ایجاد میکردند و حتی در چندین مورد تهدید به قتل شد. پس از بالا گرفتن تهدیدها رُزاپارکس همراه با شوهر و مادر بیمارش تصمیم گرفت مونتگومری را ترک کرده و به شهر دیترویت مهاجرت کند. وی رهبری ادامه اعتراضات را به مارتین لوتر کینگ سپرد و خود شهر زادگاهش را ترک کرد.
وی به مدت بیش از ۲۰ سال منشی مخصوص نماینده سیاهپوست شهر دیترویت، جان کانیِرز بود. در سال ۱۹۸۷ بنیاد خیریه خود را در این شهر بنیاد نهاد و تا پایان عمر جهت آگاهی بخشی به جوانانی که سالهای سیاه نژادپرستی را به چشم ندیده بودند، در آن فعالیت داشت.
جنبشی که وی آغازگر آن بود، سرانجام به تصویب قانونی مدنی سال ۱۹۶۴ انجامید، که هر گونه تبعیض نژادی را در آمریکا ممنوع کرد. پارکس در سال ۲۰۰۵ در سن ۹۲ سالگی درگذشت و در ساختمان «کپیتال هیل» آرامگاه بزرگان آمریکا در واشینگتن دفن شد. وی تنها زن سیاهپوست تاریخ آمریکا است که در چنین مکانی دفن شده است.
گردآوری و تنظیم از: احمدرضا مجدنیا-خبرنگار سیاسی ایمنا
نظر شما