به گزارش ایمنا، تشکیلات نظامی و تروریستی«حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز» و شاخه نظامی آن موسوم به «محی الدین آل ناصر» از اواسط سال۱۳۷۶ با هدف مقابله با جمهوری اسلامی ایران و تجزیه خوزستان فعالیت خود را آغاز کرد. این گروه که بازوی نظامی«جبهة التحریر» جنبش نظامی مستقر در عراق است، آشکارا شیوه مسلحانه و تروریستی را برگزید. افراد این گروه اعتقاد دارند که باید مبارزه مسلحانه تا نابودی فارسها (غیرعربها) و آزادی عربستان (استانهای خوزستان، بوشهر، هرمزگان وجزایرخلیج فارس) بیرحمانه ادامه داشته باشد. جزایر سه گانه ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ را نیز بخشی از خاک اعراب میدانند و علاوه بر آن در نقشه های خود عنوان خلیج ع رب ی را به جای خلیج فارس برگزیدهاند.
بمب گذاری در فرمانداری اهواز، سازمان مدیریت وبرنامه ریزی، سازمان مسکن وشهرسازی، شرکت طرح توسعه نیشکر خوزستان، چاه شماره ۱۷۹ نفت، دو محل از خطوط لوله ورودی و خروجی منتهی به چاه ۱۷۹، خطوط لوله نفت آبادان را به ترتیب در تاریخ ۱۰شهریور۱۳۸۴ و ۷آبان۱۳۸۴ و همچنین اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان، بانک سامان منطقه کیان پارس، شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان، فرمانداریهای آبادان و دزفول از جمله اقدامات تروریستی و خرابکارانه این گروه است. در اثر این رشته عملیات تعداد ۱۴ نفر از هموطنان مظلوم و بیگناه شهید و بیش از ۱۵۰ نفر نیز زخمی شدند و خسارات مالی هنگفتی نیز به اماکن دولتی و خصوصی وارد شد.
این گروه در سالهای گذشته نشستهایی را در برخی از کشورهای عربی از جمله تونس و کویت برگزار کرده است.در نشست این گروه در تونس، موضوعاتی چون «ایجادبسترهای مناسب برای اعلان یک حکومت احوازی در تبعید»، «مطرح کردن حق تعیین سرنوشت در چهارچوب قوانین بینالمللی»، «ضرورت گنجاندن قضیه الاحواز در کتابهای درسی در کشورهای عربی» و «پذیرفتن نمایندگانی از الاحواز در اتحادیه عرب و دیگر مؤسسات عربی» مطرح شد. این گروه نشستی را نیز در کویت برگزار کرد که وزارت خارجه ایران کاردار این کشور را در اعتراض به این نشست احضار کرد.
فعالیت گروههای مسلح در استان خوزستان که خود را حامی حقوق مردم عرب معرفی میکنند و اکثر آنها معتقد به جدایی این استان از ایران هستند، از سالهای ابتدایی پس از انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد.در طول جنگ ایران و عراق نیز «الجبهةالعربیةلتحریرالأحواز» از حمایت همه جانبه حکومت بعث عراق و شخص صدام حسین برخوردار بود و علیه ایران فعالیت میکرد و در جبهههای جنگ دست به اقدامات خرابکارانه علیه نیروهای ایرانی میزد.
این جریان تجزیه طلب «شیخ خزعل» را به عنوان آخرین رهبر کشور« الاحواز» میشناسد و مدعی است که رضا شاه با ساقط کردن او به زور این منطقه را به ایران افزوده است. لازم به ذکر است شیخ خزعل یا شیخ خزعل الکعبی ملقب به معزالسلطنه و سردار اقدس، که نشان شوالیه امپراتوری بریتانیا را نیز دریافت کرده بود، در زمان صدارت و بعداً پادشاهی رضاشاه، حاکم خرمشهر (محمره) بود. وی پس از سر باز زدن از پرداخت مالیات به دولت وقت، علیه حکومت اعلام جنگ کرد و کمیتهای به نام «قیام سعادت خوزستان» را با همراهی برخی از طوایف بختیاری و نظامیان قاجاری علیه رضا شاه گردهم آورد. شیخ خزعل با اعلام حمایت «انگلستان» اعلام استقلال کرد و قصد داشت کشور مستقل «الاحواز» را پایه بگذارد؛ که البته جنبش تجزیه طلبی او نهایتاً به دست حکومت سرکوب و آرزوی او برای جدایی خوزستان از ایران ناکام ماند. شاید قرار داشتن مقر اصلی گروه «الاحوازیه» در لندن و همچنین اعلام رسمی پیروی از آرمان «شیخ خزعل» از سوی بنیانگذارانش بیارتباط با نقشآفرینی تاریخی بریتانیا و عمالش در منطقه خوزستان نباشد.
نظر شما