به گزارش ایمنا، صحبت از نوستالژی و خاطره بازی که به میان میآید، ناخودآگاه به سمت خاطرات جمعی دهه ۶۰ کشیده میشویم. خاطراتی که گاهی میتواند برای نسلهای جوانتر بهصورت غلو جلوه کند، اما به جرأت میتوان حتی کودکان دهه هفتاد، هشتاد و نود را نیز در قسمتی از این نوستالژیها که شامل شخصیتها، چهرهها، فیلمها و اشیای این دهه است، شریک دانست.
چیزی که این کودکان از لمس آن محروماند برخی از احساسات ناب آن دوران است؛ حال اما در میان مشغلههای زندگی ماشینی، امروز شاید کمتر کودکی باشد که سرتاسر خیابان را همراه با دوستانش دویده باشد و با پولتوجیبیهایی که در طول هفته جمع کرده است لذت خوردن یک ساندویچ از مغازههای قدیمی را چشیده باشد و طعم مطبوع ترکیب زبان، خیار شور و مخلفات دیگر به همراه دوغ در ذهنش نمانده باشد...
از همان زمانهای قدیم که ساندویچ زبان به مغازههای ساندویچفروشی کوچکی که ساندویچهای ماکارونی، کتلت، کوکو سبزی، الویه، کتلت سیبزمینی با گوشت و ساندویچ مغز و زبان میفروختند راه یافت، از ساندویچهای دیگر قدری گرانقیمتتر بود و البته با طعم لذیذش طرفدارهای بسیاری داشت.
حالا گذشته از افزایش تعداد فست فودهای درون شهر، کمتر جایی را میتوان یافت که ساندویچ زبان و مغز به مشتریها ارایه کند، اما در چهارراه نظر، ابتدای خیابان نظر شرقی ساندویچفروشی با نام "ساندویچ دهه ۶۰" چشمک میزند...
مغازهاش پر است از دوغهای شیشهای آبعلی، نوار کاستهای قدیمی، چند واکمن و یک تختهسیاه که به دو قسمت تقسیمشده و با خطی بزرگ روی آن نوشته است: خوبها...بدها...
اکثر کارکنان این مغازه جوانهای متولد دهه شصت هستند که از خاطرات آن دهه خارج نشدهاند و هر روز که مغازهشان را باز میکنند سفر کوتاهی در زمان میکنند تا بهترین خاطرات را برای مردم یادآور شوند.
برای ما جوانان دهههای هفتاد و هشتاد که کمتر شاهد بستنیهای زیزیگولویی، دفتر فیلی و رادیو قرمزرنگ روی طاقچه بودهایم این مغازه مانند تاریخ معاصری است که شاید در آن سهم کمرنگی داشته باشیم، اما از خاطراتش بینصیب نماندهایم. دیدن برخی یادگاریها که از ادوار مختلف در این مغازه جمع شده است، شاید برای ساعتی فکر و مشغله را از ذهن بیرون بَرَد و روزهای خوب کودکی را تداعی کند و سوغات این خاطره بازیها برای ساعتی، دور شدن از گرانی و احتکار و ارز و دلار است که دوباره راه بازگشت به این مغازه را برایمان هموار میکند.
از افرادی که برای نخستین بار این ساندویچها را تجربه میکنند، برخی مشتری دائم ساندویچهایش میشوند و عدهای نیز همان فست فودهای مدرن را ترجیح میدهند، اما تفاوتی که در این ساندویچفروشی با فست فودهای مدرن است، آرامشی است که به ناخودآگاه من و اکثر مشتریها را به این جا باز میگرداند...
اگرچه "ساندویچ دهه ۶۰" توسط جوانان دهه ۶۰ بنیان شده و آن را با نوستالژی و خاطرات این دهه تزئین کردهاند، اما برای ما جوانان دهه هفتاد و هشتاد و بهیقین، آیندگان نیز به نوستالژی و خاطره نیز تبدیلشده و میشود...
نظر شما