آوارگان روهینگیا؛ استخوان لای زخم وجدان جهانی

از فاجعه نسل‌کشی اقلیت روهینگیا در میانمار و کوچ اجباری درصد بزرگی از جمعیت مسلمان این کشور نزدیک به یک‌سال می‌گذرد، اما متأسفانه دیگر کمتر خبری از این جمعیت بی‌پناه در لابه‌لای اخبار به چشم می‌خورد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، حدود یک سال پیش و پس از تهاجم گسترده ارتش میانمار به روستاهای محل سکونت اقلیت روهینگیا در استان راخین این کشور، به بهانه مبارزه با شبه‌نظامیان تروریست، مسلمانان ساکن این مناطق، مجبور به ترک خانه و کاشانه و فرار به سوی مرز کشور همسایه، بنگلادش شدند؛ پابرهنه و بدون هیچ امکاناتی، در مسیر صعب‌العبوری که به سوی مرز داشتند، بسیاری از تشنگی و گرسنگی جان خود را از دست دادند و بعضی دیگر نیز در رودخانه خروشان مرزی بین بنگلادش و میانمار غرق شدند. بالاخره نزدیک به ۷۰۰ هزار تن از این مسلمانان بی‌پناه موفق به عبور از مرز و اسکان در کمپ‌های موقت ایجاد شده در خاک این کشور شدند.

«جولاس آلام» و «ریشاب جای‌این» خبرنگاران منطقه‌ای خبرگزاری آسوشییتد پرس به یکی از کمپ‌های اسکان آوارگان روهینگیایی در بنگلادش سر زده و گزارشی از وضعیت آنها تهیه کرده‌اند، یکی از نخستین مسایلی که توجه خبرنگاران آسوشیتد پرس را به خود جلب می‌کند، ایجاد امکان ارتباط تلفنی برای اعضای خانواده‌های جدا افتاده روهینگیایی در دو سوی مرز است. پس از حدود یک‌سال بی‌خبری، اکنون امکان ارتباط تلفنی، هرچند به صورت بسیار محدود و فقط برای یک‌بار در هفته، آن ‌هم تنها برای چند دقیقه برای این آوارگان فراهم شده است.

عبدالله رزاق، نوجوان پانزده ساله روهینگیایی جزو اولین گروه از مهاجرانی است که همراه با برادر هفده ساله‌اش وارد کمپ شده است. وی برای اولین بار در یک‌سال گذشته موفق به تماس با مادرش در آن سوی مرز شد. در گفتگو با مادرش از او می خواهد که نزد آنها به «اینجا» بیاید. عبدالله، بنگلادش را موطن خود نمی‌داند، از این رو کمپ محل اسکان خود و برادرش را «اینجا» می‌نامد.

اردوگاهی که عبدالله به ‌عنوان «اینجا» از آن یاد می‌کند، طی حدود بیست سال گذشته در این محل دایر بوده است. در سال‌های گذشته نیز هر از چند گاهی تعدادی از آوارگان روهینگیایی از مرز گذشته و در این اردوگاه اسکان می‌یافته‌اند، اما از ماه اکتبر سال  گذشته (مهر و آبان ۱۳۹۶) و پس از حمله همه‌جانبه ارتش میانمار به اقلیت مسلمان این کشور، سیل آوارگان به سمت این اردوگاه و مناطق دیگر مرزی بنگلادش جاری شدند. «اینجا» حالا دیگر جوابگوی تعداد بالای آوارگان نیست.

عبدالله پس از مکالمه کوتاهش با حالتی غمزده و بغضی در گلو می‌گوید: «می‌ترسم دیگر نتوانم مادر و برادر بزرگم را ببینم. خیلی دلم برایشان تنگ شده است.» وی از قول مادرش نقل می‌کند: « از فشار دلتنگی برای ما نمی‌تواند چیزی بخورد و شب‌ها خواب ندارد، حس می‌کند دیگر نمی‌تواند قبل از مرگش دوباره ما را ببیند.»

انگار غم و اندوه روهینگیایی‌ها را پایانی نیست، آنها برای سال‌های طولانی مهاجران غیر قانونی تلقی شده و از کمترین حقوق انسانی و مدنی در میانمار محروم بوده‌اند. از سال ۱۹۸۲ که حکومت وقت میانمار اعلام کرد که این اقلیت را به ‌رسمیت نمی‌شناسد، روهینگیایی‌ها مردمانی «بدون وطن» بوده‌اند. این در حالی است که این اقلیت مسلمان برای دهه‌ها در جامعه میانمار زندگی و کار کرده‌اند.

«دلدار بیگم» پیرزن هفتاد ساله‌ای است که سال گذشته را تنها در این اردوگاه سپری کرده است. پس از اوج‌گیری هرج و مرج و تهدیدها در میانمار، دلدار همراه با خانواده پسرش به سوی مرز بنگلادش حرکت کردند. پسرش ابتدا او را تا میانه رودخانه برد و سوار یک قایق چوبی‌ کرد. هنگامی که برگشت تا بچه‌های کوچک و همسرش را بیاورد، توسط چند بودایی متعصب وابسته به ارتش محاصره شد. پسرش و خانواده‌اش نتوانستند خود را به قایق برسانند و دلدار به ناچار تنها در قایق چوبی عرض رودخانه را طی کرد و  خود را به این پناهگاه رساند.

حالا دلدار نزدیک به یک‌سال است که از پسرش بی‌خبر است. نمی‌داند خانواده پسرش هنوز زنده‌اند یا نه، اما کماکان امید دارد تا تماسی از او دریافت کند. می‌گوید: «همیشه «عید قربان» کنارم بودند و با هم جشن می‌گرفتیم. حالا هم مطمئنم به یاد من است و روز عید با من تماس می‌گیرد.» روز عید چهارشنبه گذشته بود و متأسفانه دلدار تماسی از پسرش دریافت نکرد.

«دلدار بیگم» هفتاد ساله اولین عید قربانی است که بدون خبری از پسرش می‌گذراند. با چشمانی اشک‌آلود می‌گوید: «هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. شاید پسرم مرده باشد. یا شاید من قبل از دیدن دوباره او بمیرم. هرچه تقدیرم باشد را قبول میکنم.»

دولت میانمار متعهد شده که تا ماه ژانویه (دیماه) آتی مقدمات لازم جهت اسکان اقلیت روهینگیا در خاک خود را در مرز با بنگلادش فراهم آورده و برای آنها اردوگاه و امکانات زندگی از قبیل آب و غذا و پوشاک و امکانات آموزشی تدارک ببیند. تعهدی که به نظر نمی‌رسد اجرای آن بدون مشکل و سر وقت به انجام برسد. آژانس پناهندگان سازمان ملل نیز با ذکر این موضوع یادآور شده: «شرایط در میانمار برای بازگشت امن، با احترام و همراه با ثبات اقلیت روهینگیا هنوز آماده نیست.»

آنگ سان سو چی، رهبر کنونی میانمار که برنده جایزه نوبل صلح نیز هست، در مورد بحران به وجود آمده نظری متفاوت با جامعه جهانی دارد و از عملکرد نیروهای نظامی کشورش دفاع می کند، نظری که به قیمت تغییر نگاه جامعه جهانی و فعالان حقوق بشر نسبت به گذشته مبارزاتی وی با کودتاچیان و حصر طولانی مدتش تمام شده است.

او شبه نظامیان روهینگیایی را خطری جدی برای کشور بر می‌شمارد و می‌گوید: «کسانی که داخل مرزهای کشور میانمار زندگی می‌کنند، از جامعه جهانی که از خارج از مرزهای ما اوضاع را نظاره می کند، درکی متفاوت از اوضاع کشور دارند.» او در آخرین صحبت‌هایش درباره اوضاع بحرانی کشورش که در سخنرانی‌ای در سنگاپور بیان کرد، اضافه می کند: «فعالیت‌های تروریستی، اولین دلیلی بود که به فاجعه انسانی در استان راخین انجامید. متأسفانه این خطر امروز هم که با شما صحبت می کنم، هنوز دفع نشده است.»

دیپلمات‌ها و ناظران  بین‌المللی اذعان دارند که هرچند فعالیت‌های خرابکارانه‌ای از سوی گروهی از مسلمانان ناراضی در سال‌های گذشته بر ضد نیروهای حکومتی صورت گرفته، اما واکنش ارتش میانمار به این نا آرامی‌ها بسیار گسترده و نابودگر بوده و فعالیت‌های تروریستی ادعایی بیشتر جنبه بهانه‌ای برای سرکوب هدفمند و از پیش برنامه‌ریزی شده‌ی اقلیت روهینگیا داشته است.

یک‌سال پس از سرازیر شدن آوارگان، کمپ‌های پناهندگان امروز بیشتر شبیه دهکده‌هایی کوچک شده است. روستاهایی که در آنها مغازه‌های مواد غذایی، فروشگاه پوشاک، زمین بازی و حتی داروخانه دایر شده است، مهاجران هنوز عصبانی و افسرده به نظر می‌رسند. مردمی که در مقابل خود آینده‌ای روشن نمی‌بینند، اما انگار هنوز امیدی ضعیف در دل دارند؛ امید بازگشت به وطن.

کد خبر 352219

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.