به گزارش خبرنگار ایمنا؛ جلسه سؤال از رییس جمهور در حالی ظهر سه شنبه-۶ شهریور- برگزار شد که نمایندگان تنها از یک پاسخ رییس جمهور از مجموع ۵ سؤال مطرح شده قانع شدند و در مورد چهار موضوع مورد دیگر عدم رضایت خود را اعلام کردند؛ امری که میتوانست به ارجاع این سؤالات و ابهامات باقیمانده به قوه قضاییه منتهی شود، اما در نهایت علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه-۷ شهریور- تکلیف این قضیه را روشن و در پاسخ به درخواستهای مکرر نمایندگان برای ارجاع این سؤالات به قوه قضائیه گفت:«به دلیل اینکه نقض قانون و استنکاف از قانون، موضوع سؤال نمایندگان از رییس جمهور نبوده است، این سؤال به قوه قضائیه ارسال نمیشود.»
با وجود این تصمیم مجلس شورای اسلامی، اظهارنظرها پیرامون سخنان رییس جمهور در مجلس همچنان ادامه دارد؛ از این رو برای تحلیل دقیق تر سخنان روحانی و واکاوی برخی نارضایتیها که در این زمینه بین نمایندگان مجلس و افکار عمومی جامعه وجود دارد و همچنین روشن شدن پیامدهای این موضوع، گفت و گویی ترتیب دادیم با عباس نصر، روزنامهنگار و تحلیلگر مسایل سیاسی و نظر وی را در این رابطه جویا شدیم.
برداشت شما از رویداد سوال از رییس جمهور چیست ؟
پاسخ این سؤال یک رویداد چند وجهی است، یا بهتر بگویم با چند نوع نگاه می توان به آن نگاه کرد؛ نخست اینکه می تواند نمایش قدرت دموکراسی در ایران در برابر بیگانگان باشد و به ویژه با حساسیتی که نسبت به آمریکا داریم، دولت و مجلس خواستند بگویند ای جهانیان ببیند ما رییس جمهور خودمان را در مجلس زیر سوال می بریم؛ در حالی که شما با آن همه خطایی که ترامپ دارد چنین کاری را نمی کنید و یا نمی توانید بکنید؛ پس ما در دموکراسی پیشرفته تریم.
وجه دوم این رویداد که نمایشی برای مقدمات انتخابات ۱۴۰۰ است، این است که جناح اصلاح طلب و متحدش اعتدال را پی در پی مورد تهاجم قراردهند تا در بازی ۸ سال اصلاح طلب ۸ سال اصولگرا؛ به موفقیت برسند. غیر از سوال از رییس جمهور، شواهد دیگری مثل ماجرای فیضیه و اهانت مداح و تسلسل استیضاح پی در پی وزرا وتهاجمهای تبلیغاتی رسانه ملی به صورتهای شفاف و غیر شفافدر این زمینه وجود دارد.
سوم اینکه؛ چنین اقدامی برای تخلیه روانی مردم در برابر سونامی گرانیها وافزایش قیمت ارز و طلا انجام شد؛ در شرایط فعلی به دلیل تفاوت فاحش قیمت دلار و ارزش واقعی آن در ایران؛ خواسته مجموعه نظام بوده است که این تفاوت را تقلیل دهد، اما قوه مجریه را سیبل تهاجم قرار می دهند تا مقصرگرانی ها مدیران موقتی قوه مجریه قلمداد شوند که با سوال و یا استیضاح عوض می شوند و می روند.
چهارم اینکه؛ مجلس زیر فشار مردم قرار گرفته بود و می خواست از خود کار وحرکتی نشان دهد؛ درحالی که این حرکت تاثیری در ارزان شدن چیزی نداشت وصرفا نوعی همدردی با مردم قلمداد می شود.
آیا سخنرانی رییس جمهور در مجلس برای پاسخگویی به سؤالات نمایندگان، از شفافیت لازم برخوردارد بود؟
خیر، به نظر من این سخنرانی اصلاً از شفافیت لازم برخوردار نبود، البته باید در نظر داشت که این عدم روشنگری رییس جمهوری در جواب نمایندگان ریشه در دامن نزدن به اختلافات داخلی و همچنین برای جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی جریانها و رسانهها ی خارجی داشت. شفافیت ایشان میتوانست به بهرهبرداری دشمنان انقلاب بیانجامد.ایشان بجای جواب به پرسش ها خودرا هماهنگ با نظام نشان داد.
اشاره روحانی به توصیه رهبری در ابتدای سخنانش را نیز در همین راستا ارزیابی میکنید؟
قطعاً به همین صورت است؛ سفارش رهبری در پیشبینی سوءاستفاده دشمنان از روشنگریهای رییس جمهوری موجب چنین توصیهای بوده است.
روحانی ریشه مشکلات اخیر اقتصادی و تاریخ آغاز آن را ۵ دیماه سال پیش عنوان کرد، آیا با نظر ایشان موافقید؟
رییس جمهور به صورت کلی به اعتراضات مردمی اشاره کرد؛ این اعتراضات فضای کلی جامعه و به خصوص امنیت اقتصادی را تا حدودی ملتهب کرد؛ چرا که مردم به جز اظهار همدردی پاسخ درست، به موقع و مطلوبی از طرف مسئولان حکومتی دریافت نکردند، از این رو مقدمات استفاده سودجویان فراهم شد و القای حس ناامنی، موجبات بالا رفتن قیمت ارز و طلا و همچنین هجوم اقشار مختلف مردم برای تبدیل منابع مالی خود به ارز و طلا از ترس سقوط ارزش داراییهایشان را در پی داشت.
این موج درست زمانی شکل گرفت که دولت نیز بر اساس سنت روسای جمهور قبلی که در دوره دوم ریاست جمهوری خود قیمت هارا تعدیل می کردند، این روند را آغاز کرد و جهش قیمت ها بیش از آنچه در نظر دولت بود، به اقتصاد ایران تحمیل شد. همراهی جناح راست با آن واقعه در شروع رویداد ۵ دیماه سال قبل؛ می تواند گویای همان وجه دوم و از پیش در آمدهای انتخابات ۱۴۰۰ بوده باشد که ترمز آن از دست جناح راست خارج و برای اقتصاد هم مساله آفرین شد؛ البته همان جناح از این رویداد برای القای ناتوانی دولت بهره گیری و این سوالات را در مجلس مطرح کردند.
به نظر شما قصد رییس جمهور از عنوان کردن این تاریخ مشخص، اشاره به شخص یا جریان خاصی در شروع اعتراضات مردمی بوده است؟
ضمن دقت در پاسخ قبلی؛ اعتراض حق جامعه است اعتراض میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. رأی دادن یا رأی ندادن، فریاد زدن یا حتی سکوت کردن، همه در شرایطی جلوههایی از اعتراض هستند، اما توجه به نتایج اعتراضات مهم تر از خود اعتراض است؛ این برخورد حاکمیت است که میتواند با برداشتهای متفاوت؛ معترضان و افکار عمومی را آرام کند و یا به اعتراضات بیشتری دامن بزند.
درآن ماجرا پاسخ متناسب و شایسته حکومت به مطالبات مردمی میتوانست آرامبخش فضای به التهاب کشیده شده آن روزها باشد، که متأسفانه مردم چنین پاسخی دریافت نکردند و اعتماد جامعه نسبت به اقتصاد جاری و مدیریت ملی جلب نشد؛به بیان دیگر توان اقتصادی حکومت برای پاسخگویی در افکار عمومی زیر سوال رفت. بدین خاطر هرکس در صدد بر آمد به جای اعتماد به دولت، به اعتمادفردی تکیه کند و با خرید طلا وارز ، پشت گرمی برای شخص خودش دست وپا کند.
رییس جمهور در سخنان خود پاسخگو بودن را بالاترین نقطه قوت نظام دانست، آیا این مسئله در بین مسئولان در حال اجراست؟
پاسخگویی وشفاف سازی در دولت روحانی نسبت به دولت قبلی بسیار عالی وپیشرفته است، اما کلیت این صحبت را قبول ندارم، بلکه چنین مسئلهای را بیشتر یک بازی سیاسی می دانم؛ اینکه همه توپها را به سمت دروازه دولت هدف بگیریم و تنها پاسخگو بودن قوه مجریه را به همه جا تعمیم دهیم، ابدا درست نیست.
همه مسئولان حکومتی در نظام باید جوابگوی افکار عمومی و نمایندگان مردم یعنی پاسخگوی مطبوعات باشند. وقتی رهبری به فرماندهان نظامی امر میکند که نهادشان باید از حوزه اقتصادی خاج شود، نظامیان باید پی در پی تا تحقق کامل مساله هر هفته پاسخگوی نمایندگان افکارعمومی بوده و گزارش مستمر به مطبوعات ارایه کنند که آیا هنوز به امور اقتصادی مشغول هستند یا خیر و تا هر مقطع چه کردهاند؟ خلاصه طبق ارزش های اسلامی هیچ کس نیست که مسئول نباشد و مورد سوال قرار نگیرد؛ در نظام اسلامی همه در برابر مردم مسئولند؛ یعنی باید مورد سوال مردم قرار گیرند تا به طور واقعی بتوانیم اعلام کنیم پاسخگو بودن قوت اصلی نظام ما است.
روحانی پنج پرسش نمایندگان را در واقع سؤالات مردم دانست. فارغ از رأی عمدتاً منفی نمایندگان نسبت به جوابهای رییس جمهور و عدم اقناع آنها، آیا وی توانست به سؤالات افکار عمومی پاسخی درخور دهد؟
من از جهتگیری کلی افکار عمومی به طور کامل و با این سرعت خبر ندارم، اما میتوانم برداشت خود را از جوّ جامعه ارائه دهم؛ نمیشود راه حل بحرانهای اجتماعی، سیاسی و فشارهای اقتصادی که امروزه جامعه و مردم ما مبتلا به آن هستند را تنها به پاسخ چند سؤال تقلیل داد. مردم باید در حوزه عمل از مسئولان اقدامی جدی را مشاهده کنند تا اقناع شوند. مثلا، رییس جمهور میتواند با دعوت از صاحب نظران و مسئولان در همه حوزهها و ارکان نظام و نظر خواهی از آنها و البته همراهی متقابل این مسؤولان با دولت و مجلس، با جمعبندی همه مسئولان کشوری و لشکری، مجموعه راه حلهایی با زمانبندی مشخص ارائه و پیگیری جدی کند تا معلوم شود در حال کار جدی برای پاسخ به خواسته های مردم ونمایندگان مجلس است. در این صورت میتوان حس اعتماد و آرامش را به تدریج به جامعه بازگرداند و در جهت اقناع افکار عمومی گام برداشت.
در شرایط کنونی، پاسخ های رییس جمهور چه نمایندگان را قانع بکند و یا نکند، اگر اثری بر سفره مردم نداشته باشد، به رفع تبعیض کمک نکند و یا دست سوء استفاده کنندگان را منابع کشور قطع نکند، این نمایشها برای جامعه سودی ندارد، خاصیت اقناع کنندگی خود را از دست می دهد و حرف و نمایش نظام تلقی می شود.
نظر شما در مورد بازتاب سخنان رییس جمهور در افکار عمومی جهانی و تصمیمسازان سیاسی بینالمللی چیست؟ آیا سخنان روحانی توانست به القای حس همدلی بین قوای نظام نزد رسانههای بین المللی کمک کند؟
مواضع و تصمیمات روزهای آتی مسئولان و افکار عمومی داخلی تعیین کننده موفقیت نظام و رییس جمهور در جهت القای حس همدلی بین مسئولان خواهد بود. بی شک رسانههای مخالف به دنبال نشانههای شکاف بین کارگزاران حکومت خواهند گشت. اشاره روحانی به توصیه رهبری به رعایت ملاحظات خاص در جوابگویی به سؤالات و همچنین قانع نشدن نمایندگان در جوابهای وی، از نکاتی است که احتمالاً بیشترین میزان مانور را در این رسانهها خواهد داشت.
البته سخنان روز چهارشنبه (یک روز بعد از رویداد مجلس) که توسط رهبری بیان شد تا حدود زیادی علایم برداشت شکاف زیر خاکستر را زدود و امکان بهره گیری رسانه های مخالف را کمتر کرد.
نظر شما