به گزارش خبرنگار ایمنا، زمانی که انقلاب مشروطیت به وقوع پیوست، بسیاری از ایرانیها به قدرت تحول آفرینی این انقلاب امیدوار شدند و انتظار داشتند چنین تحولاتی در سوق دادن حاکمیت و حکومت ایرانی به سمت دمکراسی و آزادی های مدنی موفق باشد که متاسفانه این امر محقق نشد و سودای آزادی خواهی و عدالت همچنان در عرصه سیاسی ایران باقی ماند. اما نکته اساسی که جای تأمل دارد این است که انقلاب مشروطیت در ایران در چه شرایطی و با کمک چه نیروهایی به وقوع پیوست و چرا نتوانست به مطالبات مشروطه خواهان پاسخ دهد؟
یحیی حسنپور بختیاری، پژوهشگر ومحقق حوزه مشروطیت در این رابطه به خبرنگار ایمنا گفت: ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ هجری شمسی فرمان مشروطه به امضای مظفرالدین شاه رسید، اما بعد از اینکه مظفرالدین شاه زندگی را بدرود حیات گفت، پسرش محمد علی شاه به جای او به تخت سلطنت نشست. وی شاهی جوان، مستبد و خود رای بود و در مجلس تاج گذاری خود نه تنها برای حفظ ظاهر، مشروطه خواهان ونمایندگان مجلس شورای ملی را به این مراسم دعوت نکرد، بلکه در عمل نیز اعتنایی به مردم و نمایندگان نداشت و مشروطه را زیر پا گذاشت.
وی افزود: در این هنگامه استبداد ستمشاهی عرصه را بر مردم تنگ تر کرد و مشکلات بیشتری بین مشروطهخواهان و سلطنتطلبان بروز کرد، تا این که محمدعلی شاه تصمیم میگیرد توسط لیاخوف روسی مجلس ملی را به توپ ببندد. درهمین زمان بسیاری از مشروطه خواهان و نمایندگان مجلس شورای ملی کشته و عده ای هم متواری و تعدادی هم دستگیر و زندانی شدند. اما برای مشروطه خواهان و مردم طرفدار آنان این پایان ماجرا نبود.
حسن پور خاطر نشان کرد: مردم تبریز شعله ی مشروطه خواهی را روشن نگه داشته و سایر شهرهای ایران نیز همگام با آنان به پا خاستند و در همین هنگام محمدعلی شاه سپاه عظیمی را برای سرکوبی مردم آذربایجان راهی آن منطقه میکند. حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری که در آن زمان در اروپا برای معالجه چشم هایش رفته بود برای برادرش ایلخان وقت بختیاری «صمصام السلطنه» نامهای می نویسد که به کمک مردم تبریز بشتابد. سرانجام بختیاریها با کمک و همیاری مردم اصفهان بعد از فتح اصفهان توانستند تهران را هم فتح کنند. رابطه بختیاری ها و اصفهانی ها از دیرباز رابطه بسیار حسنه و خوبی بوده و این امر در همه ایام مشهود وملموس است.
مشروطه خواهی در اصفهان
این پژوهشگر ومحقق حوزه مشروطیت گفت: قضیه مشروطیت در اصفهان نیز به این ترتیب بود که مردم اصفهان از تعدیات «اقبال الدوله کاشی»،حاکم شهر خسته شده بودند، وی به بدنامی مشهور بود و بنای مخالفت با روحانیون آزادیخواه و مشروطهطلبان را گذاشت. بنابراین مردم اصفهان با فرستادن قرآنی برای «صمصام السلطنه» ایلخان وقت بختیاری خواستار کمک او شدند. دادخواهی مردم اصفهان باعث شد که ابراهیم خان ضرغام السلطنه و نجف قلی خان صمصام السلطنه برای فتح اصفهان اقدام کرده و پرچم آزادی خواهی در این شهر برافراشته شود.
نقش اقوام مختلف در پیروزی انقلاب مشروطیت
حسن پور افزود: اقوام بسیاری باتوجه به شرایط خودشان در انقلاب مشروطیت شرکت داشتند و تاثیری که بر این انقلاب گذاشتند ستودنی است، وقتی که تبریز در برابر حکومت مقاومت می کرد، مردم اصفهان با مشروطه خواهان بختیاری همیاری و همکاری کردند، به این صورت که نیروی نظامی از بختیاریها و نیروی مالی و تدارکاتی از اصفهانیها بود.، البته نمیتوان نقش برادران عرب و قشقایی ( در ابتدا ) و گیلانیها را که در مشروطیت درکنار سرداراسعد بودند نادیده گرفت؛ همچنین باید گفت اقلیتهای دینی- مذهبی یعنی افرادی همچون« یفرم خان ارمنی» هم در مشروطیت نقش داشتند و در مجموع،در آن مقطع زمانی همکاری و همدلی اقوام و اقلیتهای ایرانی برای دست یابی به هدف مشترک«آزادی» قابل تحسین وستودنی بوده است. در نهایت اقوام ایرانی از شمال تا جنوب از غرب تا جنوب غربی همه دست در دست هم با همدلی و همبستگی توانستند این انقلاب بزرگ را به پیروزی برسانند و باسرنگونی محمد علی شاه و فراری دادن وی به روسیه، مجلس شورای ملی را که نماد مشروطه بوده، احیا کنند.
تحرک مشروطیت با تلگراف علما
این پژوهشگر ومحقق حوزه مشروطیت خاطر نشان کرد: یکی از بخشهای جامعه که باید از نقش آنها در این انقلاب یادی شود، روحانیون، علما ومراجع شیعه هستند که درکنار مردم بوده و از نجف اشرف احکام وفتواهایی در دفاع از مردم تبریز صادرکردند. علمای به نامی چون «ملا کاظم خراسانی» و «عبدالله مازندرانی» دو تن از علمای بزرگ شیعه که در نجف اشرف ساکن بودند، در آن مقطع زمانی برای ترغیب و تشویق سردار اسعد بختیاری این احکام را نوشته و تلگراف میکردند تا هرچه زودتر بساط استبداد محمدعلی شاه برچیده شود؛ این اسناد و تلگرافها هنوز موجود است.
محصلان ایرانی جرقه فکری انقلاب مشروطه را زدند
غفار پور بختیار، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر، نیز در رابطه با زمینه های پیدایش انقلاب مشروطیت به خبرنگار ایمنا گفت: چند نکته مهم و اساسی وجود دارد که چگونه در آن برهه از زمان مردم ایران به فکر مشروطهخواهی افتادند وطرفدار تغییرات اساسی در جامعه خود شدند. انقلاب مشروطیت در ایران گام به گام و مرحله به مرحله اتفاق افتاد؛ در درجه نخست فکر و اندیشه آن به وجود آمد و جرقه فکر این انقلاب از زمانی شروع شد که محصلان ایرانی برای تحصیل به اروپا رفتند و از نزدیک پیشرفت دولتهای غربی را مشاهده و از دستاوردهای آن ملتها در حوزه عدالت اجتماعی واقتصادی آگاه شدند. این افراد روشنفکر سعی کردند مردم را با پیشرفتهای غرب آشنا کرده و مدام این قیاس را در سطح جامعه انجام می دادند.
وی افزود: از دیگر عوامل روشنگری مردم ایران؛ روزنامهها، کتابها، مقامات ایرانی، مسافران، سفرنویسان، جهانگردان وسفیران و... بودندکه به آگاهی مردم می افزودند؛ همه اینها باعث شد تا مردم شرایط داخلی ایران را با غرب مقایسه کرده و از اینکه آزادیهای مدنی ندارند، ناراحت باشند. واقعه رژی یا امتیاز توتون و تنباکو که در سال ۱۳۰۸ هجری قمری در زمان ناصرالدین شاه اتفاق افتاد نیز در تحریک مردم برای انقلاب مؤثر بود و بالاخره بست نشینیها ،تظاهرات وتحصنها مرحله اجرایی برای تحقق مشروطیت است.
انقلاب مشروطه؛ وعده بهشت یا استبداد رضاشاهی؟
بختیار خاطر نشان کرد: متاسفانه انقلاب مشروطیت نتوانست به خواستهای مردم پاسخ بدهد؛ زیرا شاه از پذیرفتن قانون اساسی و خواستههای مجلس شورای ملی سرپیچی کرد؛ چرا که قدرتش محدود شد، اما او به دنبال قدرت نامحدود بود و میخواست همان استبداد پیشین را ادامه دهد، اما جامعه دیگر این موضوع را برنمی تافت؛ دراین شرایط اوضاع کشور نابسامان شد.
این محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر افزود: در نتیجه ترور، وحشت و ناامنی بر کشور حکم فرما و روز به روز بر وحشت مردم افزوده شد، خود انقلابیون در کشتار و غارت همدیگر نقش مهمی داشتند و این موضوع شرایط خیلی بدی را در کشور به وجود آورد و موجبات نارضایتی مردم شد؛ مردمی که با مشروطیت به آنها وعده بهشت داده شده بود، به این نتیجه رسیدند که اگر قرار است در اثر مشروطه خواهی، ناامنی، کشت و کشتار و غارت ایجاد شود، چنین انقلابی را نمیخواهند و همان استبداد شاهی بهتر است. حاکمیت چنین طرز فکری شرایط را برای آمدن رضاخان آماده کرد، او در عرصه انقلاب نقشی نداشت، از رجال مشروطیت هم نبود، اما با رسیدن به قدرت، امنیت را برای مردم به ارمغان آورد؛ هر چند آزادی را از آنها گرفت و محدود کرد.
نظر شما