به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، التهاب آن لحظات را هرگز فراموش نمیکند، چهار ماه زندگی رؤیایی. از یکی دو ماه قبل برایش برنامه ریزی کرده بودند، همه چیز خوب پیش میرفت و به نظر میآمد زندگی ایستگاه آخر ندارد. عشق، خشت اول زندگی آنها بود و او گمان میکرد همه چیز در این سه حرف خلاصه میشود.
همه چیز از روزی شروع شد که مادر همسرش او را دختری نازپرورده خطاب کرد و به او گفت:«باید روش زندگی را بیاموزد»؛ این جمله جوازی بود برای دخالتهای بعدی. هر روز وضعیت دخالت های بی جا و رفتارهای ناشایست بدتر و بدتر میشد.
دیگر هیچ چیز زندگی او، از خوردن و خوابیدن گرفته تا شیوه غذا خوردن و رفت و آمد با فامیل و حتی مسائل خصوصی، از سرکشی و تعرض ایمن نبود و او پس از هر میهمانی باید منتظر جرّ و بحثهای بیثمری بود که گاه تا نیمه شب ادامه داشت و به گریههای بی امان ختم میشد. این تنها یک سوی زندگی «مریم» است که این روزها طعم تلخ طلاق را میچشد؛
«فرهاد»، که به تازگی از زندان آزاد شده، سه سال از بهترین ایام عمر خود را به دلیل ناتوانی در تأدیه مهریه در زندان شهرضا گذرانده است. سه سالی که حالا از او جوانی بیخانمان و بیکار ساخته، دیگران بی لیاقتی او را علت از هم پاشیدگی خانوادهاش میدانند، اما خودش نظری دیگری دارد:«مادر همسرم اجازه نمیداد راحت زندگی کنیم، دائم در گوش همسرم چیزهایی زمزمه میکرد که نتیجه آن اختلاف ما بود.»
دخالت اطرافیان، این روزها بلایی شده که زندگی بسیاری از زوجهای جوان را تهدید میکند، در شهرستانی که دفتر طلاق وجود ندارد، اما به اعتراف همه مسئولان آن، وضعیت طلاق در آن نگران کننده است و در این میان، ردّ پای اطرافیان در همه پروندههای طلاق به چشم میآید.
کاهش ازدواج و طلاق
علیرضا صدری، رییس اداره ثبت احوال شهرضا در گفت و گو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه مواردی همچون دخالت اطرافیان، معضلات اقتصادی و تعارضهای فرهنگی و اجتماعی باعث افزایش آمار طلاق و کاهش آمار ازدواج در جامعه میشود، میگوید: در سه ماهه نخست امسال ۲۷۴ فقره ازدواج در شهرستان به ثبت رسیده، این در حالی است که این آمار در مدت مشابه در سال گذشته ۲۸۶ فقره بوده است.
وی با اشاره به نبود دفتر ثبت طلاق تصریح می کند: متأسفانه نبود دفتر ثبت طلاق در شهرستان شهرضا یک معضل مهم است در حالی که با توجه به وضعیت موجود تأسیس این دفتر در شهرستان یک ضرورت است.
جانب داری از فرزندان ممنوع!
فریدون پورشریف، جامعه شناس و مدرس دانشگاه میگوید: یکی از بدترین آفت های جامعه، افزایش یک آسیب اجتماعی است که در نتیجه سایر آسیبها باشد؛ به بیان دیگر وقتی یک ناهنجاری اجتماعی باعث ایجاد اخلال در نظم اجتماعی و زندگی عادی مردم شود، وضعیت خطرناکی به وجود میآید.
وی ادامه میدهد: طلاق یا هر آسیب اجتماعی دیگر ناخوشایند است، اما اگر این آسیب در نتیجه سایر عوامل غیراجتماعی باشد راحتتر قابل کنترل است زیرا کنترل علتها و معلولها در نظام اجتماعی بسیار سخت و زمان بر بوده و در این فاصله ممکن است خسارات ناشی از آن افزایش یابد.
این مدرس دانشگاه تأکید میکند: دخالتهای اطرافیان در زندگی مشترک زوجین نتیجه نقص در نظام فرزندپروری است؛ متأسفانه تقربیا از یک نسل گذشته، "نازپروردگی" به عنوان یک آسیب در فرایند فرزندپروری بروز پیدا کرده و ثمره نهایی آن افزایش مشکلاتی همچون طلاق یا خودکشی یا شکستهای دیگر در فرایند زندگی مشترک است.
پورشریف تصریح میکند: فرزندان نازپرورده برای رفع کوچک ترین مشکلات به سمت والدین خود می روند که اگر اگر پدر و مادر نیز از پختگی کافی برخوردار نباشند، در جانب داری از فرزندن زمینه بروز و تشدید اختلافات را فرهم میکنند.
وی میگوید: باید بپذیریم که در بعضی زمینهها نیازمند اصلاح فرهنگ جامعه هستیم، والدین و اقوام باید شیوه رفتار صحیح با زوجهای جوان را بیاموزند و تمرین کنند.
مادر و پدرها آتش بیار معرکه
فاطمه نصیرزاده، وکیل دادگستری معتقد است: «دخالت اطرافیان یکی از ویژگیهای مشترک اکثر پروندههای طلاق است.»
وی میافزاید: اگر زوجهای جوان به عللی همچون اعتیاد، بداخلاقی، عدم پرداخت نفقه یا اموری از این دست تقاضای متارکه کرده باشند، ممکن است با وساطت اطرافیان مسئله را به صلح و سازش ختم کرد، اما در بسیاری موراد والدین مشوقان اصلی در طرح دعوای طلاق هستند.
این وکیل دادگستری خاطرنشان میکند: متأسفانه دخالت اطرافیان در کنار مسائلی همچون اعتیاد، خیانت و ازدوج تحمیلی از مهمترین علل بروز طلاق در شهرضا است.
نظر شما