به گزارش خبرنگار ایمنا، تبلیغات فیلشاه که هر روز از تلویزیون پخش میشود بهشدت جذاب به نظر میرسد، چراکه سالها است منتظر اثری هستیم که بتواند برای کودکان شاد و جذاب باشد. فیلشاه به کارگردانی "هادی محمدیان" ساخته شده و توانست به عنوان تنها انیمیشن راه یافته به بخش مسابقه سودای سیمرغ سیوششمین جشنواره فیلم فجر برسد. انیمیشن شاهزاده روم اثر قبلی سازندگان فیلشاه است. فیلشاه همچنین در اکران نوروزی ۹۷ توانست در بازار بیرقیب، رکورد فروش تاریخ انیمیشن ایران را بشکند و به عنوان «پرفروش ترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران» تبدیل شود. به نظر میرسد اول شدن در بازاری که هیچ رقیب دیگری در آن نیست موضوع چندان مهمی نباشد.
داستانی کلیشهای و آغازی به شدت جذاب
از لحاظ بصری باید اعتراف کرد که "فیلشاه" کیفیت بالایی از نظر گرافیک کاراکترها برخوردار نیست و شخصیتها انعطاف پذیر و قابل لمس نیستند. به خصوص برای کودکانی که سالها است انیمیشن کمپانیهایی مانند دیزنی را دیده اند و با انیمیشهای با کیفیتی مثل" بچه رییس" یا "السا و آنا" خو گرفته اند.
با همه این ها نیمه اول فیلم، به شدت جذاب آغاز می شود. جنگلهای زیبای آفریقا و تصویر گلّهای از فیل ها که درکنار هم به خوبی و خوشی زندگی می کنند و برای کودکان بسیار شاد و شاعرانه است.
"فیلشاه" داستان بچه فیلی دست و پاچلفتی به نام "فیلشاد" است که پدرش رییس قبیله فیل ها است. فیلشاهِ ما در تمام نیمه اول فیلم قصد دارد خودش را به پدر و مادر و قبیلهاش به اثبات برساند و نشان دهد که دست و پاچلفی نیست. در واقع این داستان کلیشه ای بارها و بارها در کمپانی های دیگر مثل والت دیزنی ساخته و پرداخته شده است. حتی رابطه فیلشاد و پدرش و همچنین اسم فیلم ما را به یاد انیمیشن معروف شیرشاه می اندازد. شادفیل یکی از تپلترین فیلهای قبیله و البته دست و پاچلفتیترین آنها محسوب میشود. او عزیز دردانه مادرش است و در بین جمع سایر بچهفیلها مورد تمسخر واقع میشود به طوری که آنها لقب شاسفیل را به او دادهاند.
ورود شکارچیهای که شبیه انسان نیستند
تا اینجای داستان کودکان داخل سینما مبهوت تماشای جذابی های انیمیشن فیلشاه هستند اما به ناگهان شکارچیها با کشتی وارد ماجرا می شوند. شکارچیهایی که نه شبیه انسان هستند نه حیوانات و مشخص نیست طراح شخصیت کارتونی شکارچی ها چه الگویی را برای طراحی مدنظر داشته است. با ورود شکارچیها کودکان داخل سینما و حتی پدر و مادرها شوکه می شوند در هیچ کارتون دیگری حتی از کمپانی دیزنی چنین موجودات عجیب غریبی ندیدهاید! موجوداتی که واقعا غیرطبیعی و ترسناک هستند و تلفیقی از شخصیتهای سرخپوستی با عناصر دیگری هستند.
گروه فیلها با کمک پدر فیلشاد با اتحاد به دنبال دورکردن شکارچیها هستند اما پدر فیلشاد گرفتار شکارچیان می شود و اتحاد گروه از دست می رود. فیل ها شکار می شوند و تنها مادر فیلشاد در جنگل باقی می ماند.
باقی ماجرا صحنههای ترسناک اسارت فیل ها در کشتی و حضور شخصیتهای عجیب و غریبی است که تنها باعث می شود بچه ها بترسند و روی صندلیهایشان میخکوب شوند. در میانه ماجرا شخصیتی فرشتهوار در نقش یک دختر بچه مسیحی وارد ماجرا می شود که کمی صحنههای خوفناک را تعدیل می کند با این حال طراحی بصری این شخصیت که نامش هم مریم است بسیار کودکانه و ناشیانه به نظر می رسد و در حد انیمیشنهای دست چندم شبکه پویاست.
تبدیل فیلشاد به فیلشاه
در ادامه میفهمیم این شکارچیان سپاه ابرهه هستند و قرار است این گله فیلم های داستان ما سپاه ابرهه باشند که میخواهد خانه خدا را خراب کند. رییس این دزدان فردی است با نام اسفل السافلین که قصد دارد تمام حیواناتی که شکار کرده را به پادشاه کشورش تقدیم کند. کشوری که نامش صبا است و پادشاه قصد دارد در آن با کمک فیلها یک بتکده درست کند. فیلشاد ما با وجود دست و پاچلفتی بودنش با همه شیاطین سپاه ابرهه مبارزه می کند و باعث میشود ابرهه او را به عنوان فیل شخصیاش انتخاب کند. از اینجاست که فیلشاد تبدیل به فیلشاه می شود و تغییر رویۀ ناگهانی می دهد، فیلم مهربان ناگهان تبدیل به ابزار دست ابرهه می شود که این چرخش ناگهانی کمی عجیب به نظر می رسد.
در کنار همه ضعفهای فیلمنامه و ورود ناگهانی تعداد زیادی شخصیت پاساژی که بچه ها را گیج میکند، درک داستان ابرهه و ماجرای ابابیل هم برای کودکان کمی سخت است و از این جای کار ارتباط آنها با حیوانات داخل انیمیشن و کل ماجرا قطع می شود .داخل سالن سینما متوجه می شویم که همه کودکان شروع می کنند به سوال کردن که "یعنی چه و حالا چی میشه و این آقا شاهه چرا اینجوریه؟ چرا سنگ از آسمون اومد و حالا که فیل ها هم با آدم بدها می میرند و..."
نگرانی کودکان با دیدن صحنههای ترسناک
داستان برای کودکان چهارساله کمی عجیب است و متاسفانه اکثر کودکان داخل سینما متوجه ماجرای فیلم نمی شوند. صحنه های زندانی شدن فیل ها و شخصیتها برای کودکان واقعا دردناک است و به نظر می رسد سازندگان تنها به انیمیشن کردن داستان ابرهه توجه داشتهاند و نگران کودکانی که با دیدن صحنه های ترسناک توی صندلی های خودشان فرو می روند نبوده اند که نکته منفی بزرگی برای فیلشاه به شمار میرود. هرچند که دوبلورهای انیمیشن سعی کرده اند فضای کار را کمی تلطیف کنند اما صحنههای خندهدار انیمیشن بسیار کم هستند که یکی از ایرادهای بزرگ داستان به نظر من همین است. چون کودکان دوست دارند موقع تماشای انیمیشنها شاد باشند و بخندند. ایراد بزرگ بعدی پایانی این انیمیشن است که به هیچ عنوان نه برای کودکان نه برای بزرگترها جذاب نیست .به یاد بیاورید تیتراژ زیبای فیلم کودکانه ی گلنار را که همه ی ما هنوز از بر هستیم، با تمام شدن انیمیشن کودکان بدون توجه به تیتراژ سینما را ترک می کنند.
نظر شما